کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سه

      فصل سه


    صبح فرداى آن روز، قطار از شهر نيشابور عبور كرد و ما يك ساعت بعد به مشهد مى رسيديم.
    از پنجره قطار، منظره زيبايى به چشم مى خورد، همه دشت، سبز شده بود.
    خداى من! چقدر لاله!
    همه جا پر از گل هاى سرخ لاله بود.
    قطار از ميان اين دشت زيبا حركت مى كرد و به سوى مشهد به پيش مى رفت.
    ساعتى بعد، ما به شهر مشهد رسيديم و حرم با صفاى امام رضا(عليه السلام)روبروى چشمان ما نمايان شد، همه به آقا سلام داديم:
    السّلام عليك يا عليّ بن موسى الرّضا
    پسرم، شعر زيبايى را زمزمه مى كرد و اشك در چشم من حلقه زده بود:

    * * *


    قطار در ايستگاه توقف كرد، ما از قطار پياده شده و با تاكسى به هتل رفتيم.
    بعد از ساعتى استراحت تصميم گرفتم به حرم بروم.
    غسل زيارت كرده و از هتل بيرون آمدم و آرام آرام به سوى حرم به پيش مى رفتم، كبوتران، گرد حرم پرواز مى كردند، خوشا به حال آنها كه هميشه زائر اين حرم هستند!
    نزديك درِ حرم ايستادم و اين دعا را خواندم: "خدايا! من در كنار خانه اى از خانه هاى پيامبر تو ايستاده ام و تو از من خواسته اى كه بدون اجازه وارد خانه پيامبرت نشوم، اكنون، آيا به من اجازه مى دهى تا وارد اين خانه شوم؟".
    به سوى ضريح رفتم، اشك، ديگر امانم نمى داد.
    مردم با چه عشقى به امامِ خود عرض ادب مى كردند، ايرانى و عرب، جوان و پير، همه، پروانه يك شمع شده بودند.
    نيم ساعتى گذشت و من حال خوشى داشتم.
    ناگهان به ياد كتابى كه در قطار خوانده بودم افتادم.
    رو به آقا كردم و گفتم: "آقا جان! ببين، اينها چه چيزهايى نوشته اند! خودت كمكم كن تا بتوانم با قلم از زيارت شما دفاع كنم".
    خلاصه اين تنها خواسته من بود كه آن روز از امام رضا(عليه السلام) داشتم.
    بعد از دقايقى، اين فكر به ذهنم رسيد كه من از فرصت استفاده كنم و به كتابخانه حرم بروم و تحقيق خود را آغاز كنم.
    بعد از آن از حرم خارج شدم و به سوى كتابخانه رفتم.
    وارد كتابخانه كه شدم، احساس كردم گويى به يك گلستان وارد شده ام، صدها قفسه كتاب در جلو من خودنمايى مى كرد.
    من بايد به كتاب هاى عربى مراجعه مى كردم، زيرا بيشتر كتاب هايى كه در علوم اسلامى به عنوان منابع اوّليه، مطرح مى باشند به زبان عربى است.
    من مى خواستم بدانم آيا حديث هايى كه در مورد فضيلت زيارت امام رضا(عليه السلام) به ما رسيده است دروغ است؟
    آيا اين حديث ها را افراد بى دين و مفسد درست كرده اند؟
    آيا علماى شيعه كه مردم را به زيارت امام رضا(عليه السلام) تشويق كرده اند همه دروغگو بوده اند؟
    من بايد در اين زمينه، تحقيق مى كردم و نتيجه تحقيق خود را به صورت كتابى منتشر مى نمودم.
    همچنان به دنبال گمشده خود مى گشتم، من به دنبال كتابى بودم كه تاريخ نوشتن آن به زمان هاى خيلى قبل برگردد، من به دنبال سرچشمه بودم.
    جستجوى من حدود نيم ساعت طول كشيد و من سرانجام به گمشده خود رسيدم: كتاب عيون اخبار الرضا(عليه السلام).
    نويسنده اين كتاب، شيخ صدوق است كه در سال 381 هجرى قمرى از دنيا رفته است، اين كتاب، قبل از هزار سال پيش نوشته شده است.
    من كتاب را برداشته و به سالن مطالعه رفتم، امّا تمام صندلى ها پر بود و اصلا جاى خالى نبود كه من بنشينم.
    من با ديدن اين منظره، خيلى خوشحال شدم، بيشتر اين جمعيّت، جوانانى بودند كه مشغول مطالعه بودند.
    به گوشه اى از كتابخانه رفتم و روى زمين نشستم، و كتاب را باز كردم، آرى، من براى رسيدن به حقيقت، سر از پا نمى شناختم.
    و اين چنين بود كه تحقيق من آغاز شد.
    من نمى دانستم كه با مطالعه اين كتاب، سفرى به تاريخ گذشته خواهم داشت!
    سفرى به گذشته هاى دور، سفرى به هزار سال قبل!!


کتاب با موضوع امام هشتم


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳: از كتاب لذّت ديدار ماه نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن