کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل دو

      فصل دو


    يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ
    الَّذِى خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ
    فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً

    اى آزموده شده!
    تو را اين گونه خطاب مى كنم، زيرا امام جواد(عليه السلام)به من اين سخن را ياد داده است.
    بانوى من! سلام بر تو! تو همان كسى هستى كه در امتحانى كه خدا از تو گرفت، سربلند بيرون آمدى. تو بر همه سختى ها صبر كردى.
    خدا قبل از اين كه تو را در اين دنيا خلق كند، امتحان نمود، اين امتحان در كجا بود؟ اين جملات از چه رازى پرده برمى دارند؟
    اينجاست كه من بايد با "مقام نورانيّت" و "عالَم ذَرّ" آشنا شوم، آنجا جايى است كه تو به اوج افتخار رسيدى، من بايد درباره اين دو موضوع بيشتر بدانم...

    * * *


    روزى از روزها، پيامبر رو به ياران خود كرد و چنين فرمود: "خدا نور فاطمه را قبل از آن كه آسمان ها و زمين را خلق كند، آفريد".
    وقتى مردم اين سخن را شنيدند به فكر فرو رفتند، يكى از آنان رو به پيامبر كرد و گفت: "اى پيامبر! اگر فاطمه قبل از خلقت آسمان ها و زمين خلق شده است، پس او ديگر انسان نيست، بلكه او حُوريه است".
    پيامبر در جواب چنين گفت: "فاطمه حُوريه اى انسانى است، خدا قبل از اين كه آدم را بيافريند، فاطمه را آفريد، خدا فاطمه را از نورِ عظمت خودش آفريد. نورِ فاطمه در عرش خدا بود و خدا را ستايش مى كرد و او را حمد و تسبيح مى نمود".[2]

    * * *


    بانوى من! پيامبر از آفرينش تو سخن مى گويد، نور تو قبل از خلقت آسمان ها و زمين خلق شده بود. تو قبل از آفرينش آدم(عليه السلام) خلق شدى و در عرش خدا جاى داشتى! خدا تو را در آنجا امتحان نمود و تو از آن امتحان سربلند بيرون آمدى.
    هيچ كس نمى داند آن امتحان چگونه بود، اين رازى است كه كسى از آن، خبر ندارد، تو در عرش خدا جاى داشتى و در آنجا حمد و ستايش او را مى كردى و او را به يگانگى ياد مى نمودى. تو شكيبايى نمودى و در راه خدا از خود استقامت نشان دادى و به اوجِ مقام بندگى رسيدى.
    اين همان، مقام نورانيّتِ توست. تو قبل از آن كه آسمان ها و زمين خلق بشود، خلق شدى. سال هاى سال، در عرش خدا، او را عبادت مى كردى، سال هاى زيادى گذشت. خدا اراده كرد كه آسمان ها و زمين را بيافريند، بعد از آن تصميم گرفت تا آدم(عليه السلام) را خلق كند، اين گونه بود كه آدم(عليه السلام)آفريده شد، سپس خدا از صُلبِ آدم(عليه السلام) (كمر او)، همه انسان ها را آشكار ساخت و عالَم ذَرّ آغاز شد.
    من بايد درباره عالم ذَرّ بيشتر بدانم...

    * * *


    وقت آن است كه آيه 172 سوره اعراف را با دقّت بخوانم: (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى...).
    اين آيه از حقيقتى بزرگ سخن مى گويد، خدا در انسان نور فطرت را قرار داد و استعداد درك توحيد و يكتاپرستى را به او عنايت كرد. همه انسان ها داراى روح توحيد هستند، فطرت آنان بيدار است و با آن مى توانند خدا را بشناسند و به سوى او رهنمون شوند.
    درست است كه شيطان هر لحظه انسان را وسوسه مى كند و او را به گمراهى مى كشاند، امّا آمادگى براى پذيرش يگانگى خدا در قلب هاى همه انسان ها وجود دارد. خدا در وجود همه، حسّى درونى را به امانت گذاشته است كه آن حس، آن ها را به سوى او فرا مى خواند.
    نور فطرت مى تواند باعث رستگارى انسان ها شود. در واقع، اين نور، سرمايه ارزشمندى براى انسان است. پيامبران با توجّه به اين سرمايه، انسان ها را به سوى خدا فرا مى خواندند.
    به راستى خدا چه زمانى، نور فطرت را درون انسان ها قرار داد؟
    اين آيه از روز مهمّى سخن مى گويد، روزى كه خدا از پشت آدم(عليه السلام)، همه فرزندان او را برانگيخت و آنان را بر خودشان گواه گرفت و گفت: "آيا من پروردگار شما نيستم؟".
    آنان همه گفتند: "آرى، ما گواهى مى دهيم كه تو پروردگار ما هستى".
    آن روز چه روزى بود؟ خدا چه زمانى خود را به همه معرّفى كرد و از آنان اعتراف گرفت؟

    * * *


    نام او زُراره بود، او در شهر كوفه زندگى مى كرد، همه او را به عنوان يكى از شاگردان امام باقر(عليه السلام)مى شناختند و به سخنان او اطمينان داشتند.
    او دوست داشت بداند تفسير اين آيه چيست، براى همين يك بار كه به شهر مدينه سفر كرده بود خدمت امام باقر(عليه السلام)رفت و از آن حضرت درباره اين آيه سؤال نمود.
    امام باقر(عليه السلام)در جواب چنين فرمود: "خدا همه انسان ها را از صُلْبِ آدم(عليه السلام)(كمر او) بيرون آورد، آنان مانند ذرّه هاى كوچكى بودند. خدا در آن روز، خودش را به آنان معرّفى كرد...".[3]

    * * *


    اكنون مى فهمم كه آيه 172 سوره اعراف از چه روزى سخن مى گويد:
    روز ميثاقِ بزرگ!
    عالَم ذرّ!
    قبل از اين كه خدا، جسم انسان ها را بيافريند، خدا آنان را به صورت ذرّه هاى كوچكى آفريد و با آنان سخن گفت، آنان خدا را شناختند. آن روز، روز ميثاق بزرگ بود، اين كلّيات عالم ذرّ است، امّا جزئيّات آن براى ما معلوم نيست، اصل مطلب، حقيقتى است كه امام باقر(عليه السلام)آن را براى ما بيان كرده است. "ذَرّ" به معناى "ذرّات ريز" مى باشد، براى همين به آن مرحله از خلقت بشر، "عالم ذَرّ" مى گويند.
    به راستى چرا خدا چنين كرد؟ خدا مى خواست تا انسان ها در روز قيامت نگويند: "ما از اين امر بى خبر بوديم".
    كسى كه پدر و مادرش بُت پرست بوده اند و او از پدر و مادر خود پيروى كرده است، در روز قيامت به عذاب گرفتار مى شود، اگر او در روز قيامت بگويد كه من نادان بودم و از پدر و مادرم پيروى كردم و نمى دانستم كه يكتاپرستى چيست، آيا براى او پاسخى خواهد بود؟
    جواب، روشن و واضح است، خدا در روزِ ميثاق، نورِ فطرت را در وجود همه قرار داد و به همه، استعدادِ درك حقيقت توحيد و يكتاپرستى را عنايت كرد.
    در عالم ذرّ، خدا خودش را به همه معرّفى كرد و از همه گواهى گرفت، در وجود آنان، حسّى درونى را به امانت گذاشت تا آن ها را به سوى يكتاپرستى رهنمون سازد.
    سخن كسى كه در روز قيامت مى گويد من نادان بودم و پدر و مادرم، بُت پرست بودند، رد مى شود، زيرا او نداى فطرت خويش را شنيد و آن را انكار كرد، او به خاطر اين گرفتار عذاب خواهد شد كه به نداى فطرت خويش، پاسخى نداد.

    * * *


    بانوى من! قبل از اين كه تو به اين دنياىِ خاكى بيايى، قبل از آن كه جسم تو در اينجا خلق شود، خدا نورِ تو را در عرش آفريد. نور تو قبل از خلقت آسمان ها و زمين خلق شد، تو در مقام نورانيّت، شكيبايى و استقامت داشتى!
    بعد از آن، خدا در عالم ذرّ از تو امتحان گرفت. تو گوهر وجودى خويش را نمايان ساختى، تو قبل از آن امتحان هم، همان ايمان و بندگى را نسبت به خدا را دارا بودى.
    اين امتحان وسيله اى بود براى اين كه گوهر وجودىِ تو براى ديگران آشكار شود و همه به مقام والاى تو پى ببرند. خدا كه نياز به آزمودن تو نداشت، خدا مى دانست كه در وجودت، چه گوهر ارزشمندى نهفته است، خدا مى خواست ديگران به مقام تو پى ببرند و ارزش تو براى همگان آشكار و نمايان شود.

    * * *


    از مقام نورانيّت و عالَم ذرّ سخن گفتم. نورِ تو ساليان سال، در عرش خدا بود، سپس خدا اراده نمود و نور تو (كه همان روحِ توست) به جسم تو منتقل شد، خدا بر بندگانش منّت نهاد و تو را به اين دنياى خاكى آورد.
    آرى! خدا دوست داشت تا بندگانش با وجود تو به كمال برسند، براى همين تو را به اين دنيا آورد، تو را از ملكوت خود به اين دنيا آورد، تو را از بزمِ مخصوص خود به اين دنيا منتقل نمود تا دست همه را بگيرى و به سوى خدا رهنمون شوى!
    تو آمده اى تا راه خدا را نشان بدهى، آمده اى تا اين دنياى تاريك را با نور خود روشن كنى، آمده اى تا دستگيرى كنى و ديگران را به سعادت و رستگارى برسانى، آمده اى تا خداجويان در اينجا بى يار و ياور نباشند و راه را گم نكنند، آمده اى تا همه را به سوى خدا ببرى.

    * * *


    بانوى من! لحظاتى با خود فكر مى كنم، سؤالى ذهن مرا مشغول مى كند، چرا امام جواد(عليه السلام)از شيعيان مى خواهد تا تو را "آزموده شده" خطاب كنند؟ چرا ما بايد تو را در آغاز اين زيارت، اين گونه بخوانيم؟ چه رازى در اين سخن است؟ چه پيام آسمانى در اينجا نهفته است؟
    تو در مقام نورانيّت و در عالم ذرّ امتحان دادى، در اين دنيا هم كه آمدى، سختى فراوان تحمّل كردى، تو بر سختى ها صبر نمودى و خدا به خاطر اين صبر به تو مقامى بس بزرگ داد.
    اين درس بزرگى براى من است، وقتى من با سختى ها روبرو مى شوم، بايد راه صبر را برگزينم، نبايد از سختى ها بهراسم، بلكه بايد تو را الگوى خود قرار دهم و راهى را انتخاب كنم كه مرا به سوى كمال مى برد.
    اگر من شيعه تو هستم، اگر تو را دوست دارم و راه تو را مى پويم، بايد در انتظار امتحان باشم، بايد بدانم كه اين دنيا، محلّ امتحان است، من به اين دنيا نيامده ام تا مستى كنم، من آمده ام تا امتحان بدهم و بر سختى ها صبر كنم.
    من نبايد به دنيا دل ببندم، به اينجا آمده ام تا رشد كنم و توشه برگيرم و بروم، نيامده ام تا به بازيچه مشغول شوم و عمر تلف كنم، رشد من در گرو انتخاب من و امتحان من است، خدا به من اختيار داده است و من راهى را كه بخواهم خودم انتخاب مى كنم، وقتى راه خدا را برمى گزينم با سختى ها و بلاها امتحان مى شوم كه آيا واقعاً راست مى گويم، اگر در امتحان خود سربلند بيرون آمدم، سعادت ابدى را از آنِ خود نموده ام.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲: از كتاب زيارت مهتاب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن