سایت استاد مهدي خداميان آرانی
۷۴. کتاب روز هجوم | |
تعداد بازديد : | ۲۰ |
موضوع: | حضرت فاطمه (س) |
نويسنده: | مهدى خداميان |
زبان : | فارسی |
سال انتشار: | چاپ دوم، ۱۳۹۶ |
انتشارات: | بهار دلها |
در باره کتاب : | بررسى روز هجوم به خانه حضرت فاطمه (س) |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
شيعه از زمانى كه خود را شناخته، غم بزرگى در وجودش احساس كرده است، غمى كه پايانش جز با ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) نيست، شيعه نمى تواند از ياد ببرد كه چگونه عدّه اى بر خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) هجوم بردند، در آنجا آتش افروختند به دختر پيامبر ستم روا داشتند و حضرت محسن(عليه السلام) را به شهادت رساندند.
خدا به خيلى ها محبّت حضرت فاطمه(عليها السلام) را ارزانى داشته است، آنان هر سال در هفته اوّل ربيع الأول آن حوادث را به ياد مى آورند و براى حضرت محسن(عليه السلام)مجلس عزا مى گيرند چرا كه بر اين باورند حضرت محسن(عليه السلام)يكى از سندهاى مظلوميّت اهل بيت(عليهم السلام)است.
مدّتى پيش، ديدگاه ديگرى در اين موضوع مطرح شد، آن ديدگاه چنين مى گفت: "حادثه هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) و شهادت محسن(عليه السلام) حدود ۷۵ روز بعد از رحلت پيامبر روى داده است".
چقدر امشب دلم گرفته است! بايد از خانه بيرون بروم، تصميم دارم به مجلس روضه بروم، راه زيادى در پيش دارم، بايد با ماشين بروم.
وقتى عصايم را مى بينى تازه متوجّه مى شوى كه پاى من آسيب ديده است، دو هفته قبل كه مى خواستم از پلّه اى پايين بيايم، پايم لغزيد و افتادم، پايم را گچ گرفته ام، هنوز كمى درد دارد، حالا ديگر مى دانى چرا دلم گرفته است، اين مدّت بيشتر در خانه بودم.
از چند خيابان مى گذرم، به كوچه اى مى رسم، پرچم هاى سياه در كوچه نشانه مجلس روضه است، از ماشين پياده مى شوم و به مجلس مى روم، تو هم همراه من هستى، شنيده بودم رفيق خوب به همه دنيا مى ارزد.
نگاه كن! جوانان مشغول سينه زنى هستند، صداى "يا فاطمه يا فاطمه" به گوش مى رسد. تقريباً نيم ساعت در مجلس مى نشينم، هنوز روضه ادامه دارد، من بايد زودتر به خانه برگردم، قرار است مهمان برايم بيايد، از جا برمى خيزم و از مجلس خارج مى شوم.
خدا در روز غدير به پيامبر دستور داد تا ولايت حضرت على(عليه السلام) را براى مردم بازگو كند و در آن روز مردم با حضرت على(عليه السلام)بيعت كردند، ولى بعد از شهادت پيامبر، مردم از حجّت خدا غافل شدند و از حكومت طاغوت پيروى كردند.
به راستى چقدر زود مسلمانان، پيمان خود را شكستند، پيام غدير را كنار گذاشتند، از فتنه ها پيروى كردند و باعث شدند شيطان بر جامعه سلطه پيدا كند، كسانى كه در روزهاى سخت جنگ، پيامبر را يارى كردند، راه سعادت را گم كردند و از حقّ و حقيقت حمايت نكردند و امام زمان خود را تنها گذاشتند و به حزب شيطان پيوستند.
حكومتى كه براى بقاى خود ناگزير از ظلم و زور بود به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام)هجوم برد و ضربه هاى سختى بر حضرت فاطمه(عليها السلام)وارد نمود و باعث سقط حضرت محسن(عليه السلام)شد.
خط نفاق كه با كودتا روى كار آمده بود مى دانست كه فقط با ايجاد ترس و وحشت در دل مردم مى تواند پايه هاى حكومت خود را محكم كند. خط نفاق تصميم گرفت به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) هجوم ببرد و بذر ترس و وحشت را در دل مردم بكارد تا كسى جرأت نكند دست به شورش بزند، وقتى مردم ببينند كه چنين حكومتى، خانه دختر پيامبر را بى رحمانه آتش زد، ديگر همه حساب كار خود را مى كنند، اين هدفى بود كه حكومت طاغوت به دنبال آن بود.
مشهور بين شيعيان اين است كه حادثه هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام)و شهادت حضرت محسن(عليه السلام) در هفته اوّل ماه ربيع الأول روى داده است.
در اينجا چهار گزارش تاريخى كه اين مطلب را تأييد مى كند ذكر مى كنيم:
* شاهد اوّل
فقط هفت روز از شهادت پيامبر گذشته بود، كه مأموران خلافت به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) هجوم بردند، آنان به خانه اى حملهور شدند كه جبرئيل بدون اجازه وارد آنجا نمى شد.
آرى، ابوبكر عدّه اى را مأمور كرد تا هيزم هاى زيادى در آنجا جمع كنند، عُمَر شعله آتشى در دست گرفت و فرياد برآورد: "اين خانه و اهل آن را در آتش بسوزانيد".[۵] عُمَر جلوتر رفت، هيزم ها را آتش زد، آتش زبانه كشيد، حضرت فاطمه (عليها السلام)آمد تا درِ خانه را ببندد. عُمَر فرصت را غنيمت شمرد و با لگد به درِ خانه كوفت و آن را شكست، پس از آن همه هجوم آوردند...[۶] اينجا بود كه حضرت فاطمه(عليها السلام) بين در و ديوار قرار گرفت، صداى او در شهر طنين انداخت: "بابا ! يا رسول الله ! ببين با دخترت چه مى كنند!".[۷]
علاقمندان به اهل بيت(عليهم السلام) در هفته اوّل ربيع الأول براى حضرت محسن(عليه السلام)مجلس عزا مى گيرند، روشن است كه اين كارى پسنديده است، در آن روزها مصيبت هاى فراوانى بر اهل بيت(عليهم السلام) وارد شده است: هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام)، سوزاندن درِ خانه، هجمه هاى دردناك به آن حضرت، و شهادت حضرت محسن(عليه السلام).
آرى، آن روزها، روزهاى غم و اندوه اهل بيت(عليهم السلام) است، هر كس كه محبّت اهل بيت(عليهم السلام) را به سينه دارد، در قلب خود غمى بزرگ مى يابد و با حضور در مجلس عزادارى تلاش مى كند خود را در زمره شيعيان واقعى قرار دهد.
روزهاى اوّل ربيع، روزهاى غم و اندوه حضرت فاطمه(عليها السلام) است، تاريخ هرگز اين سخنان حضرت فاطمه(عليها السلام) را از ياد نمى برد كه چنين نجوا مى كرد: "بر من مصيبت هايى وارد شد كه اگر بر روزها وارد مى شد، همانند شب سياه مى گشتند".[۱۷] كسى كه حضرت فاطمه(عليها السلام) را دوست دارد چگونه مى تواند در روزهايى كه حضرت فاطمه(عليها السلام)بين در و ديوار قرار گرفته است و به او ظلم هاى فراوان شده است، اندوهناك نباشد!
حادثه هجوم و شهادت حضرت محسن(عليه السلام)در هفته اوّل ربيع الأول بوده است، مناسب است كه در آن هفته مجالس عزا برگزار شود و همه ما ارادت خود را به اهل بيت(عليهم السلام)نشان بدهيم. روز ۳ و ۵ و ۷ ربيع الأول به عنوان روز شهادت حضرت محسن(عليه السلام)ذكر شده است، ولى نظر ما بر اين است كه شهادت آن حضرت در روز پنجم بوده است. به اين مطالب توجّه كنيد:
۱ - در روز دوشنبه ۲۸ ماه صفر، پيامبر از دنيا رفت، خط نفاق در همان روز در سقيفه، ابوبكر را به عنوان خليفه معين نمود و كسانى كه در سقيفه بودند با ابوبكر بيعت كردند.
۲ - در روز ۲۹ ماه صفر، مراسم بيعت عمومى با ابوبكر در "مسجد" برگزار شد.
۳ - حضرت على(عليه السلام)پيكر پيامبر را بعد از دو روز دفن نمودند (پيكر پيامبر، سحر روز چهارشنبه دفن شد)، زيرا در اين مدّت مردم سرگرم بيعت با ابوبكر بودند و براى نماز خواندن بر پيكر پيامبر حاضر نشدند.
سخن گفتيم كه شواهد تاريخى نشان مى دهد حادثه هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام)و شهادت حضرت محسن(عليه السلام)در روز پنجم ماه ربيع الأول روى داده است و شيعيان در آن روز، آن حادثه را يادآورى مى كنند و براى حضرت محسن(عليه السلام)عزادارى مى كنند.
به تازگى نويسنده اى به نام آقاى محمّدهادى يوسفى غروى، ديدگاه ديگرى را مطرح نموده است، او مطالب خود را در يك سخنرانى بيان كرد و بعداً به صورت مقاله اى در پاييز سال ۱۳۸۹ در فصل نامه "تاريخ در آيينه پژوهش" به چاپ رسيد.
توجّه كنيد: در اين كتاب، هر كجا عبارت "آن سخنران" را ذكر مى كنم، منظور ايشان مى باشد.
سخنان ايشان را مى توان در دو مرحله مطرح كرد:
بعد از بيعت مردم با ابوبكر، حضرت على(عليه السلام) تصميم گرفت تا حجّت را بر مردم تمام كند، براى همين شب ها همراه با حضرت فاطمه(عليها السلام)به خانه مسلمانان مى رفتند و از آنان طلب يارى مى كردند.
سلمان يكى از ياران حضرت على(عليه السلام) است، او طلب يارى حضرت فاطمه(عليها السلام)از مردم را نقل كرده است، البتّه در منابع اهل سنّت هم گزارش هايى از اين ماجرا وجود دارد.[۲۹] يكى از دليل هايى كه آن سخنران براى اثبات نظر خود به آن استناد مى كند، همين طلب يارى حضرت فاطمه(عليها السلام) است، او چنين مى گويد:
حضرت فاطمه(عليها السلام) تصميم گرفت تا براى دفاع از حق و حقيقت سخنان مهمى را در جمع مردم در مسجد بيان كند، از سخنان او با عنوان "خطبه فدكيّه" ياد مى شود.
آن سخنران چنين مى گويد:
در توصيف چگونگى آمدن حضرت فاطمه(عليها السلام) به مسجد براى ايراد خطبه فدكيّه آمده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعى از زنان در حالي كه چادرش بر اثر بلندى به زير پاهايش مى رفت و همچون رسول خدا راه مى رفت، به مسجد آمد. با توجّه به اين تعبير كه: "ما تَخْرِمُ مِشْيَتُها مِشْيَةَ رَسُولِ اللَّهِ: راه رفتنش هيچ تفاوتى با راه رفتن رسول خدا نداشت"، مى توان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمه اى به خانه فاطمه(عليها السلام) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نمى تواند معمولى باشد تا راوى آن را به راه رفتنِ رسول خدا تشبيه كند.
آقاى "عدنان درخشان" كتابى به نام "از رحلت رسول خدا تا شهادت حضرت زهرا(عليها السلام)، روزشمار تشكيل سقيفه" منتشر كرد. بعضى ها اين كتاب بيشتر به عنوان "روزشمار فاطميّه" مى شناسند.
او در آنجا اين مطلب را مطرح كرد كه هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) در هفته چهارم بعد از شهادت پيامبر (بعد روز ۲۱ ربيع الأول) روى داده است. وى براى اين نظريّه خود، به يك مطلب اشاره مى كنم كه ما آن را در اينجا بررسى مى كنيم، او در صفحه ۱۲۵ كتاب خود چنين مى گويد:
تاريخ اشاره مى كند كه حضرت زهرا(عليها السلام) استوار و به همراه بانوان بنى هاشم وارد مسجد شده اند. در هيچ مدركى از وضع نامطلوب جسمانى آن حضرت در هنگام ايراد خطبه سخن به ميان نيامده است. اين نكات نشان مى دهد هجوم اصلى نمى تواند تا قبل از روز دهم باشد.
كسانى كه مى گويند تا هنگام خطبه هيچ هجمه اى به حضرت فاطمه(عليها السلام)صورت نگرفته بود، بايد به سه جمله دقّت كنند، سه جمله اى كه در خطبه فدكيّه آمده است و حضرت فاطمه(عليها السلام) در مسجد آن ها را بيان كرده اند. دقّت در اين سه جمله، حقيقت را آشكار مى سازد.
در اينجا آن سه جمله مهم را ذكر مى كنم:
بر اين باوريم كه حادثه هجوم به خانه حضرت فاطمه(عليها السلام) قبل از خطبه فدكيّه واقع شده است. حضرت فاطمه(عليها السلام) با آن كه بيمار بودند به مسجد آمدند و آن گونه از حقّ و حقيقت دفاع كردند.
ممكن است بعضى افراد وقتى اين نظر ما را مى شنوند، سه سؤال به ذهن آنان برسد، در اينجا به اين سؤال ها پاسخ مى دهيم:
آن سخنران "ماجراى بُرَيده" را به عنوان دليل ذكر مى كند. من در اينجا خلاصه سخن او را در هشت مطلب بيان مى كنم:
۱ . از اوّلين اقدامات ابوبكر بعد از خلافت، گسيل داشتن سپاه اُسامه به "موته" بود.
۲ . بُرَيدِه در سپاه اُسامه شركت كرد و به موته رفت، او پرچمدار سپاه اُسامه بوده است.
مناسب مى بينم در اينجا ماجراى بُرَيده را به صورت دقيق بررسى كنم تا ابهامى در آن باقى نماند. من بررسى خود را در دوازده نكته بيان مى كنم:
۱ . پيامبر در روزهاى آخر زندگى خود، از اُسامه خواست تا سپاه اسلام را آماده حركت به سوى موته كند.
۲ . اُسامه به منطقه جُرف (كه شش كيلومتر از مدينه فاصله داشت) رفت و در آنجا اردو زد و بُرَيده را هم به عنوان پرچم دار سپاه خود برگزيد.
آن سخنران چنين مى گويد: "حكومت ابوبكر توانست با زور و به اجبار از حضرت على(عليه السلام)بيعت بگيرد"، مناسب مى بينم در اينجا به بررسى اين سخن بپردازم.
اهل سنّت مى گويند كه حضرت على(عليه السلام) (بعد از ماجراى هجوم) با ابوبكر بيعت كرد، براى مثال جوهرى (كه يكى از نويسندگان و علماى اهل سنّت است) در كتاب "سقيفه و فدك" چنين مى نويسد:
فَجاءَ عُمَرُ في عِصابَة فَصاحَتْ فاطِمَةُ وَناشَدَتْهُم اللهَ، فَاَخَذُوا سَيْفَيْ عَليّ و الزُبَيرِ فَضَربُوا بِهِما الجِدارَ حتّى كَسَرُوهُما ثُمَّ اَخْرَجَهُما عُمَرُ يَسُوقُهُما حتّى بايَعا.
۱ . الاحتجاج على أهل اللجاج، أبو منصور أحمد بن علي بن أبي طالب الطبرسي (ت ۶۲۰هـ ) تحقيق: إبراهيم البهادري ومحمّد هادي به، طهران: دار الاُسوة، الطبعة الاُولى، ۱۴۱۳هـ.
۲ . الاختصاص، المنسوب إلى أبي عبد الله محمّد بن محمّد بن النعمان العكبري البغدادي المعروف بالشيخ المفيد (ت ۴۱۳هـ)، تحقيق: علي أكبر الغفّاري، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الرابعة، ۱۴۱۴هـ.
۳ . أعيان الشيعة، محسن بن عبد الكريم الأمين الحسيني العاملي الشقرائي (ت ۱۳۷۱هـ)، إعداد: السيّد حسن الأمين، بيروت: دارالتعارف، الطبعة الخامسة، ۱۴۰۳هـ.
۴ . الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرّة في السنة، أبو القاسم علي بن موسى الحلّي الحسني المعروف بابن طاووس (ت ۶۶۴هـ)، تحقيق: جواد القيّومي الإصفهاني، قمّ: مكتب الإعلام الإسلامي الطبعة الاُولى، ۱۴۱۴هـ.