کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يازده

      فصل يازده


    نام من اصبَغ بن نُباته است و يكى از ياران نزديك حضرت على(عليه السلام)مى باشم.
    يك روز قرآن مى خواندم به اين آيه رسيدم، آنجا كه خدا مى فرمايد: (وَ هُم مِّن فَزَع يَوْمَئِذ ءَامِنُونَ): "و آنها از ترس روز قيامت در امان هستند".[14]
    با خود گفتم: آنها چه كسانى هستند كه خداوند در موردشان اين گونه سخن مى گويد.
    هر چه فكر كردم نتوانستم جوابى براى اين سؤال خودم بيابم.
    با خود گفتم: خوب است نزد مولايم حضرت على(عليه السلام) بروم و از ايشان بخواهم تا اين مطلب را برايم توضيح دهند.
    به سوى مسجد كوفه حركت كردم، چرا كه مى دانستم مولايم زودتر از اذان در مسجد حاضر مى شود.
    خدمت ايشان رسيدم و سؤال خويش را مطرح كردم.
    آن حضرت نگاهى به من كرده، فرمودند: اى اصبغ! چه سؤال خوبى نمودى، به راستى كسى تا به حال تفسير اين آيه را از من نپرسيده است.
    من خيلى تعجّب كردم، چرا كه هزاران نفر در شهر كوفه قرآن را بارها و بارها خوانده اند ولى چطور شده است براى هيچ كدام، اين سؤال مطرح نشده است كه چه كسانى، روز قيامت از ترس در امان هستند؟!
    به ياد آوردم كه آنها قرآن را براى ثواب مى خوانند نه براى فهميدن!
    قرآن كتابى است كه بايد آن را فهميد نه آنكه آن را فقط براى ثواب تلاوت كرد.
    آرى، بى جهت نيست كه گفته اند قرآن خواندنى كه همراه با فهم نباشد خيرى نيست.[15]
    به هر حال مولايم از اين كه سؤال خوبى را از او پرسيده ام خيلى خوشحال شد و برايم شروع به سخن گفتن كرد.
    اى اصبغ!
    وقتى اين آيه نازل شد، من همين سؤال تو را از پيامبر نمودم: اى رسول خدا! چه افرادى روز قيامت از وحشت در امان هستند؟
    پيامبر در جواب فرمود: اى على! اين سؤالى است كه من از جبرئيل كرده ام و پاسخ آن را از او شنيده ام.
    حتماً تو هم مانند من مى گويى كه عجب حكايتى شد، مثل اين كه اين سؤال خيلى مهم است كه پيامبر پاسخ آن را از جبرئيل خواسته است! به راستى جواب جبرئيل چه بوده است؟
    تو مى دانى كه جبرئيل هيچ گاه از پيش خود سخن نمى گويد، او هر چه مى گويد از طرف خدا است!
    پيامبر فرمود كه جبرئيل به من اين چنين گفت: اى محمد! وقتى روز قيامت بر پا شود، خداوند شيعيان على را همراه با تو و خاندان تو محشور مى كند. آن هنگام است كه خداوند آنها را به خاطر محبّتى كه نسبت به تو و برادرت على دارند از ترس روز قيامت ايمن مى سازد.
    آنگاه پيامبر رو به من كرد و فرمود: اى على! به خدا قسم شيعيان تو در روز قيامت شاد و خرّم خواهند بود.[16]
    اكنون ديگر من معناى اين آيه را مى دانم و فهميدم كه اگر شيعه واقعى مولايم باشم روزى كه همه مردم در اضطراب باشند من غرق شادى خواهم بود، چرا كه من همراه با پيامبر مهربان(صلى الله عليه وآله) و مولاى مهربانى چون حضرت على(عليه السلام) محشور خواهم شد.
    آيا كسى كه در كنار مولايش باشد اضطراب دارد؟
    مگر هر جوانمردى، درس جوانمردى را از مولاى من نگرفته است؟
    آيا مى دانى كه مردانگى و وفا هم شاگرد مولاى من است؟
    آيا با وجود چنين مولايى، عيب نيست كه من بترسم؟!
    آن روز من در كنار مولايم هستم، براى چه نگران باشم، وقتى چشمم به چهره مولاى مهربانم بيفتد، آن چنان محو جمالش مى شوم كه هيچ غمى به دل من نخواهد ماند.
    آن روز، دلرباى او براى من كافى است.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱: از كتاب آسمانىترين عشق نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن