کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل پنج

      فصل پنج


    دعاى بعد از نماز عشاء
    خدايا! تو را تسبيح مى كنم، تو آن خدايى هستى كه پاك و منزّه هستى! از همه عيب ها به دورى! همه چيز در مقابل تو، فروتن و ذليل است، تو بر همه چيز قدرت دارى، قدرت تو بى انتهاست.
    تو را ستايش مى كنم، كسى كه تو را ياد كند تو او را فراموش نمى كنى، هر كس تو را بخواند تو او را نااميد نمى كنى، هر كس بر تو توكّل كند، تو او را كفايت مى كنى.
    تو را ستايش مى كنم كه آسمان ها را برافراشتى، زمين را آفريدى، درياها، كوه ها، حيوانات و درختان و چشمه هاى آب را آفريدى! ابرها را به گردش درآوردى و نعمت هاى فراوان به بندگان خود دادى، فقط من نيستم كه تو را ستايش مى كنم، همه موجودات تو را ستايش مى كنند... .
    تو آن خدايى هستى كه گناهان بندگانت را مى بخشى، توبه آنان را قبول مى كنى، عيب هاى آنان را مى پوشانى، دعاى آنان را مستجاب مى كنى، مردگان را زنده مى كنى... .
    اين توفيقى از طرف توست كه من تو را ستايش مى كنم، پس بايد به خاطر اين كه توفيق ستايش خودت را به من دادى، تو را شكر كنم.
    من به خاطر اين كه تو را ياد مى كنم و شكر نعمت هاى تو را مى كنم، تو را سپاس مى گويم.
    به خاطر اين كه در بلاها صبر مى كنم، نماز مى خوانم، روزه مى گيرم، بندگى تو را مى كنم، تو را ستايش مى گويم.
    به خاطر همه نعمت ها، راحتى ها، سختى ها، مصيبت ها، فقر و ثروتمندى ام تو را ستايش مى كنم، من در هر حالى كه هستم تو را ستايش مى كنم!
    * * *
    ? شرح دعا
    من خدا را به خاطر نعمت ها، ستايش مى كردم ولى در اينجا از فاطمه(عليها السلام)درس ديگرى آموختم، اين سخن چه معرفت عميقى دارد:
    "الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى... شِدَّة وَ رَخَاء وَ مُصِيبَة وَ بَلَاء وَ عُسْر وَ يُسْر...".
    "ستايش خدا را به خاطر هر راحتى و سختى و مصيبت و فقر و ثروتمندى...".
    من چقدر با اين نگاه بيگانه بودم، بايد چه كنم كه اين سخنان را با عمق وجودم بگويم، بايد به چه سطحى از معرفت برسم؟ وقتى باور كنم كه به اين دنيا آمده ام تا رشد كنم و به كمال برسم، اين سخنان فاطمه(عليها السلام) را عين حقيقت مى يابم.
    خدايى كه مرا آفريده است براى كمال بيشتر، مرا به اين دنيا آورده است، او براى من برنامه دارد، من بايد به برنامه او راضى و خشنود باشم، از يأس و نااميدى و نفرت سخن نگويم، بايد در سختى ها هم به رضاى او، راضى باشم و با او انس بگيرم و او را دوست داشته باشم.
    من بايد نگاه خود را به زندگى عوض كنم، بايد بدانم براى چه به اينجا آمده ام، اگر به جواب اين سؤال رسيده باشم، زندگى را زيبا مى بينم، در اوج سختى ها و بلا نيز خدا را شكر مى گويم و از زيبايى دم مى زنم.
    چه كسى بهتر از حسين(عليه السلام) توانست سخن فاطمه(عليها السلام) را تحقق بخشد؟ من بايد راز كربلا را بيابم! افسوس كه براى حسين(عليه السلام) گريستم، امّا ندانستم راه حسين(عليه السلام) چه بود و او مرا به كدامين زندگى فرا خواند... .
    عصر عاشورا بود و حسين(عليه السلام) در ميدان ايستاد، جگر او از تشنگى مى سوخت، همه ياران و عزيزانش شهيد شده بودند و اكنون او آماده شهادت بود، او به قلب لشكر هجوم برد... ساعتى بعد، باران تير و سنگ و نيزه باريدن گرفت، تيرها بر بدنش نشست.
    سنگى به پيشانى او اصابت كرد و خون از پيشانى او جارى شد و سپس تيرى بر قلب او نشست.
    صداى او در دشت كربلا پيچيد: "من به رضاى خدا راضى هستم".[18]
    حسين(عليه السلام) در اوج قلّه بلا ايستاد و اين گونه فرياد عشق برآورد.
    اكنون مى خواهم از زينب(عليها السلام) سخن بگويم، من زينب را چگونه شناخته ام؟ وقتى حوادث روز دوازدهم محرّم سال 61 هجرى را مى خوانم، مى بينم كه او را اسير كردند و به شهر كوفه بردند. ابن زياد فرماندار كوفه بود و از پيروزى خود سرمست شده بود، او رو به زينب(عليها السلام) كرد و گفت: "اى زينب! ديدى كه چگونه برادرت كشته شد. ديدى كه چگونه همه عزيزانت كشته شدند". ابن زياد منتظر بود تا صداى گريه و شيون زينب بلند شود، امّا زينب(عليها السلام)فرياد برآورد: "من در كربلا جز زيبايى نديدم".[19]
    تاريخ براى هميشه، مات و مبهوت اين جمله زينب است. زينب معمّاى بزرگ تاريخ است، او در اوج قلّه بلا ايستاد و جز زيبايى نديد!
    و چقدر او در ميان دوستانش غريب مانده است، دوستانش او را با گريه و ناله مى شناسند، امّا زينب(عليها السلام) در آن روز، خود را مظهر زيبابينى، معرّفى كرد.
    من بايد از حسين و زينب(عليهما السلام) درس بگيرم، آنان در دامن مادرى همچون فاطمه(عليها السلام) تربيت شده بودند و به اين معرفت و شناخت رسيده بودند، بايد پيرو آنان باشم... .



    ? ترجمه دعا
    خدايا! به تو پناهنده مى شوم، مرا پناه بده! از تو يارى مى خواهم مرا يارى نما! از تو كمك مى خواهم، به فريادم برس! تو را مى خوانم پس جواب مرا بده! از تو مى خواهم گناهانم ببخشى، پس مرا ببخش! از تو هدايت مى خواهم پس هدايتم كن! بر تو توكّل مى كنم پس كفايتم كن.
    خدايا! مرا در پناه خودت قرار بده تا از هر طرف در امنيت باشم و آزارى از كسى به من نرسد، حسد حسودان و ظلم ستمكاران و نيرنگ مكّاران را از من دور كن! من از شرّ و بدى همه موجودات به تو پناه مى برم مرا از شرّ آنان دور بگردان!
    خدايا! تو را به حق آن اسم اعظم تو كه از مردم پوشيده است تو را مى خوانم تا گناهانم ببخشى، همان اسمى كه آسمان ها و زمين به آن استوار شده است و تاريكى ها با آن روشن شده است، به همان اسم كه مرده ها، به بركت آن اسم تو زنده مى شوند، به حق آن اسم، همه گناهان مرا ببخش و به من يقين و علم و فهم عطا كن تا قرآن را به پا دارم و حلال تو را حلال بدانم و از حرام تو دورى كنم و دستورات تو را انجام دهم و سنّت پيامبر تو را زنده كنم.
    خدايا! مرا با نيكوكاران محشور كن، مرا در گروه نيكوكاران قرار بده، من دوست دارم كه پرونده اعمال من با زيباترين عمل بسته شود، پس وقتى كه مرگ من نزديك مى شود، توفيقم بده كه بهترين كار در زندگى ام را آن وقت انجام بدهم.
    خدايا! وقتى كه مرگ من فرا رسيد، از تو مى خواهم در بهشت جايگاهى به من بدهى كه همه به من حسرت ببرند و به مقام من، غبطه بخورند.
    من تو را ستايش كردم، پس ستايش مرا بپذير، من به گناهانم اعتراف كردم، پس به من رحم كن، من تو را صدا زدم پس صدايم را بشنو كه تو خدايى هستى كه به بيچارگان رحم مى كنى و بى پناهان را پناه مى دهى و فريادرس مؤمنان هستى!
    * * *
    ? شرح دعا
    فاطمه(عليها السلام) چنين از خدا مى خواهد:
    "فَاَسْاَلُكَ ... مَنْزِلًا يَغْبِطُنِي بِهِ الْاَوَّلُونَ وَ الآْخِرُونَ".
    "خدايا! در بهشت جايگاهى به من بده كه همه به من حسرت ببرند و به مقام من، غبطه بخورند".
    چه پيام مهمى در اين سخن است، فاطمه(عليها السلام) به من ياد داد كه از گناهانم توبه كنم و از خدا بخواهم خطايم را ببخشد و از او چنين خواسته اى را طلب كنم و همّت خود را تا اين اندازه بالا ببرم و از خدا مقامى در بهشت را بخواهم كه همه انسان ها به من حسرت ببرند.
    خدا دوست دارد كه بندگانش همّت بلند داشته باشند و آرزوهاى بزرگ را از او طلب كنند، ماجراى اين پيرزن شنيدنى است:
    بنى اسرائيل در انتظار بودند كه موسى(عليه السلام) آن ها را از دست فرعون نجات دهد، سرانجام وعده خدا فرا رسيد، خدا به موسى(عليه السلام) فرمان داد تا بنى اسرائيل را از مصر به سوى فلسطين ببرد.
    همه آماده حركت شدند، موسى(عليه السلام) مى خواست از تاريكى شب استفاده كند و قبل از آن كه سپاه فرعون متوجّه حركت آن ها بشود، از مصر بيرون برود.
    اينجا بود كه خدا با موسى(عليه السلام) چنين گفت: "اى موسى! قبل از اين كه از مصر بروى، بايد قبر يوسف را پيدا كنى و پيكر او را همراه خود ببرى و آن را در بيت المقدس دفن كنى".
    موسى(عليه السلام) رو به ياران خود كرد و گفت: آيا كسى مى داند قبر يوسف كجاست؟
    هيچ كس جواب نداد، بار ديگر او سخن خود را تكرار كرد، يكى پاسخ داد: مادربزرگ پيرى دارم، گمانم او مى داند كه قبر يوسف كجاست.
    موسى(عليه السلام) نزد آن پيرزن رفت و گفت:
    ــ مادر! آيا تو مى دانى قبر يوسف كجاست؟
    ــ آرى! مى دانم.
    ــ خوب. آن قبر را نشان ما بده تا ما هر چه زودتر حركت كنيم.
    ــ اى موسى! اگر قبر يوسف را مى خواهى بايد هر چه من مى گويم قبول كنى.
    موسى(عليه السلام) به فكر فرو رفت، او نمى دانست آن پيرزن چه خواهد خواست، او نگران بود مبادا آن پيرزن چيزى بخواهد كه او نتواند آن را انجام بدهد، ولى خدا از راز دل همه بندگان آگاه است، به موسى(عليه السلام) چنين گفت: "اى موسى! شرط او را قبول كن".
    موسى(عليه السلام) رو به پيرزن كرد و گفت:
    ــ مادر! باشد، هر چه بگويى قبول مى كنم، بگو بدانم چه مى خواهى؟
    ــ مى خواهم كه مقام من در بهشت، همچون مقام تو باشد و من هم درجه تو باشم.
    موسى(عليه السلام) از همّت والاى اين پيرزن تعجّب كرد و سپس به آن پيرزن قول داد كه در روز قيامت، هم درجه او باشد.[20]
    آرى، آن روز همه فهميدند كه چرا خدا به موسى(عليه السلام) گفت كه سخن آن پيرزن را قبول كند، خدا همّت بالاى او را دوست داشت، هر كس جاى او بود، جوانى و ثروت دنيا را مى خواست، امّا او چيزى را خواست كه هيچ كس به آن فكر نمى كرد.
    فاطمه(عليها السلام) در اين دعا اين درس را به من مى دهد كه همّت خود را بالا ببرم و از خدا حاجتى به اين بزرگى بخواهم: ""خدايا! در بهشت جايگاهى به من بده كه همه به من حسرت ببرند و به مقام من، غبطه بخورند".
    اين حاجت در فكر من بزرگ است، ولى براى خدا هرگز اين حاجت بزرگ نيست، آرزوى من هر چقدر بزرگ هم باشد، براى خدا بسيار كوچك است.



    ? ترجمه دعا
    از تو مى خواهم بر محمّد كه فرستاده توست و چراغ فروزان هدايت است و بر همه فرشتگان و پيامبران، درود بفرستى!
    از تو مى خواهم بهترين درودها و سلام ها را بر محمّد بفرستى كه او فرستاده تو و امين بر وحى توست، از تو مى خواهم تا درجه او را بالا و بالاتر ببرى... .
    خدايا! من دين، جان و تمام نعمت هايى را كه به من داده اى به خودت مى سپارم، پس مرا در حفظ و حراست قرار ده!
    هر كس به تو پناه آورد، عزيز و سربلند شد، خدايى جز تو نيست، بر اين باور هستم تو در سختى و آسايش، برايم كافى هستى!
    خدايا! ما بر تو توكّل نموديم و به درگاه تو رو آورده ايم و مى دانيم كه در روز قيامت تو ما را زنده مى كنى و همه براى حسابرسى به پيشگاه تو مى آييم. بارخدايا! ما را از دست كافران نجات بده! كارى كن كه آنان نتوانند ما را شكنجه و اذيّت و آزار كنند، گناهان ما را ببخش كه تو توانا هستى و همه كارهاى تو از روى حكمت است.
    خدايا! عذاب جهنّم را از ما دور كن، چرا كه عذاب آن جاودان است، و به راستى كه آنجا بد جايگاهى است.
    خدايا! ميان ما و مردمى كه به ما ستم مى كنند به حقّ داورى كن كه تو بهترين داوران هستى!
    خدايا! ما به تو ايمان آورديم، پس گناهان ما را ببخش، از بدى هاى ما چشم بپوش و ما را در شمار نيكوكاران بميران.
    خدايا! پيامبران به ما وعده ثواب و پاداش داده اند، اين وعده هاى آنان از طرف تو بود، اكنون از تو مى خواهيم تا در روز قيامت، ما را به آن وعده ها برسانى و در آن روز، ما را خوار نگردانى، بى گمان تو در وعده خود، تخلّف نمى كنى!
    خدايا! اگر فرمان تو را فراموش كرديم، يا اشتباهى كرديم، ما را ببخش، تكاليف سخت را بر دوشمان قرار نده، چيزى را بر ما واجب نكن كه ما طاقت آن را نداشته باشيم! گناهان ما را ببخش و رحمتت را بر ما نازل كن و ما را بر كافران پيروز بگردان.
    خدايا به ما در دنيا و آخرت، نيكى و خوبى عطا فرما، و به رحمت خود ما را از عذاب آتش حفظ كن!
    از تو مى خواهم بر آقاى ما، محمّد(صلى الله عليه وآله) (كه فرستاده توست) و خاندان او درود بفرستى كه سلام بى پايان بر آنان باد!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵: از كتاب دعاى مادرم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن