کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل نه

      فصل نه


    انسان بايد مسير زندگى خود را انتخاب كند و به اختيار خود به سوى كمال و رستگارى برود. در مكتب قرآن، انسان با تصميم و انتخاب همراه است، او بايد دست به انتخاب بزند تا به هستى خود ارزش ببخشد.
    اين قانون خداست، او هرگز كسى را به راه ايمان مجبور نمى كند، خدا همه را به راه ايمان دعوت مى كند و به اين مسير راهنمايى مى كند، اما اين انسان است كه بايد راه خود را انتخاب كند.
    قرآن در آيه 3 سوره انسان چنين مى گويد:
    (إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا).
    "من راه هدايت را به انسان ها نشان دادم، پس گروهى شكرگزار من شدند و گروهى هم راه كفر را برگزيند".
    آرى، خدا به انسان اختيار داد و از او خواست تا راه خودش را انتخاب كند، خدا راه هدايت را به انسان نشان داد و حقّ را براى او آشكار كرد. اگر خدا اراده كند كه همه مردم ايمان بياورند، همه ايمان مى آورند، امّا آن ايمان ديگر از روى اختيار نيست، بلكه از روى اجبار است و ايمانى كه از روى اجبار باشد، ارزشى ندارد. خدا اراده كرده كه انسان به اختيار خود ايمان را برگزيند.
    وقتى خدا به انسان ها اختيار داد، طبيعى است كه انسان ها به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى شكر نعمت هاى خدا را به جا مى آورند و مؤمن مى شوند و گروهى هم نعمت هاى خدا را كفران مى كنند و راه كفر را برمى گزينند.

    * * *


    هنر انسان در اين است كه اختيار دارد، مى تواند راه درست را انتخاب كند، اگر انسان رستگار شود، به اختيار خودش بوده است و اين زيبايى انسان است.
    فرشته نمى تواند معصيت و گناه كند، او اصلاً شهوت ندارد، نيازهاى جسمى ندارد، امّا در انسان، هم غريزه ها و هوس ها وجود دارد و هم شوق پرواز به سوى خدا.
    انسان موجودى است كه با اختيار خود راهش را انتخاب مى كند، آن جوانى كه در اوج جوانى، از نگاه به نامحرم روى برمى گرداند، او از هزاران هزار فرشته برتر است، زيرا او شهوت دارد و از گناه دورى مى كند، امّا فرشته كه اصلاً نمى داند شهوت چيست، براى همين است كه انسان، گل سرسبد هستى است، او به اختيار خود از زشتى ها دورى مى كند و به سوى زيبايى ها مى آيد.
    شكوه انسان در اختيار اوست، وقتى قرار است انسان، موجودى آزاد و مختار باشد، طبيعى است كه گروهى از انسان ها، راه زشتى ها را انتخاب مى كنند و در روى زمين فساد مى كنند، ولى همه زيبايىِ انسان در اختيار اوست، معناى انسان در اختيار است، اگر خدا اختيار را از انسان بگيرد، خوب بودن انسان، ديگر ارزشى ندارد.
    خدا دوست داشت كه انسان را خلق كند تا در اين دنياى خاكى، در ميان سختى ها و بلاها، راه خوبى ها را انتخاب كند، اگر ظلم و ستمى را ببيند با آن مبارزه كند.
    درست است بر اساس اختيار، بعضى از انسان ها ظلم و ستم مى كنند، امّا باز همين انسان خواهد بود كه همه هستى خود را در راه مبارزه با ظلم و ستم ها فدا خواهد نمود، آن انسانى كه مى تواند راحت زندگى كند، آسوده باشد، از همه چيز خود مى گذرد و راه آزادى و آزادگى را برمى گزيند و با ظلم و ستم مبارزه مى كند و از فرشته بالاتر مى شود.

    * * *


    مسلمان بايد به گونه اى زندگى كند كه امروز او، نسبت به ديروز او از ارزش بيشترى برخودار باشد، مسلمان بايد هر روز به سوى كمال گام بردارد.
    اين سخن امام صادق(عليه السلام) است كه فرمود: "كسى كه ديروز و امروزش، مساوى باشد، ضرر كرده است".[15]
    انسان بايد همواره به ارزيابى زندگى خود بپردازد، او بايد از هر چيز بيهوده، دورى كند و نسبت به لحظه هاى زندگى بى تفاوت نباشد.
    امام كاظم(عليه السلام) فرمود: "كسى كه هر روز به محاسبه خودش نپردازد، از ما نيست".[16]
    من بايد هر روز فكر كنم كه آيا به هدف خود نزديك تر شده ام؟ آيا در مسير كمال هستم يا اين كه به بيراهه مى روم و هدف را فراموش كرده ام؟


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹: از كتاب به كجا آمدم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن