کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل چهار

      فصل چهار


    9 ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الَْمجْلِسِ وَ قَالَتْ أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ زَعِيمُ حَقّ لَهُ فِيكُمْ وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَيْكُمْ وَ بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَيْكُمْ كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّيَاءُ اللَّامِعُ بَيِّنَةٌ بَصَائِرُهُ مُنْكَشِفَةٌ سَرَائِرُهُ مُنْجَلِيَةٌ ظَوَاهِرُهُ مُغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ مُؤَدّ إِلَى النَّجَاةِ اسْتَِماعُهُ بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ وَ مَحَارِمُهُ الُْمحَذَّرَةُ وَ بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ وَ بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ وَ شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ

    اكنون خطاب به مردم چنين مى گويى:
    اى بندگان خدا! شما دين خدا را به پامى داريد و قرآن را به نسل هاى ديگر مى رسانيد، خدا امانتى را به دست شما سپرده است، شما بايد دين خدا را به ديگران برسانيد.
    بدانيد كه قرآن، همانند پيشوايى است كه شما را راهنمايى مى كند، قرآن، پيمان خداست، يادگارى از طرف خدا كه براى هدايت شما فرستاده شده است، قرآنى كه با شما سخن مى گويد و دروغى در آن نيست و نور آن روشنى مى بخشد.
    آگاه باشيد قرآن كتابى است كه دليل هاى آشكار دارد و آموزه هاى آن روشن و واضح است، امّت هاى ديگر در حسرت كتابى همچون قرآن هستند، هر كس از قرآن پيروى كند به رستگارى مى رسد و هر كس از قرآن پند بگيرد نجات پيدا مى كند.
    بدانيد كه قرآن حجّت را بر شما تمام مى كند و دين خدا را براى شما بيان مى كند و به شما مى گويد چه چيزى واجب است و چه چيزى حرام است، قرآن به شما مى گويد چه كارى مستحب است، شما احكام دين خود را از قرآن مى آموزيد.

    * * *


    بانوى من! هدف تو در اينجا اين است كه جايگاه امامت را بيان كنى، فروع دين مثل نماز و روزه و... را ذكر مى كنى و در اين باره سخن مى گويى تا به اصلِ امامت برسى و درباره آن سخن بگويى، تو دين واقعى را بيان مى كنى تا همه بفهمند دينى كه در آن، "امامت و ولايت على(عليه السلام)" نباشد، دين كاملى نيست.
    من به سخنانت فكر مى كنم، در اينجا به مردم مى گويى: "اى بندگان خدا!". تو مى خواهى اين پيام را به آنان برسانى كه نتيجه تمام تلاش هاى پيامبر اين بود كه آنان به بندگى خدا برسند. آرى، تو از بندگى خدا سخن مى گويى تا فضا را براى سخنان بعدى خود آماده كنى، اگر كسى بنده خدا باشد، دستور خدا را مى پذيرد، از پذيرش آن خوددارى نمى كند و دستور خدا يعنى ولايت على(عليه السلام) را قبول مى كند.
    اين مردم اوّلين مخاطبان قرآن هستند، قرآن امانتى بزرگ است كه پيامبر به آنان سپرد، آنان بايد اين قرآن را به ديگران برسانند. تو به آنان يادآورى كردى كه بايد به قرآن عمل كنند و پيام آن را به ديگران برسانند، آنان بايد اين امانت را حفظ كنند، دستورات قرآن روشن و آشكار است. حلال خدا و حرام خدا در آن بيان شده است.
    شريعت خدا در قرآن به طور روشن آمده است. شريعت، همان راه و رسم زندگى فردى و اجتماعى است، خدا اسلام را كامل ترين دين ها قرار داد، اين دين، براى همه ابعاد زندگى انسان، برنامه دارد. يك مسلمان در چهارچوب اين برنامه زندگى مى كند و اين برنامه به او، هوّيّت اسلامى مى دهد.

    * * *


    10 فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الْأَجْرِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ وَ بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وِقَايَةً مِنَ السُّخْطِ وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنَْماةً لِلْعَدَدِ وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ وَ تَوْفِيَةَ الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ وَ النَّهْيَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَةِ وَ تَرْكَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ فـ (اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) وَ أَطِيعُوا اللَّهَ فِيَما أَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهَاكُمْ عَنْهُ فَإِنَّهُ (إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ).[22]

    اكنون بيست پيام از قرآن را براى مردم بيان مى كنى، تو خواسته خدا را چنين بازگو مى كنى:
    1 - خدا در قرآن شما را به ايمان دعوت نمود تا دل هاى شما از شرك و زشتى پاك گردد.
    2 - خدا نماز را براى دورى از تكبّر بر شما واجب نمود.
    3 - او زكات را واجب كرد تا از آلودگى هاى اخلاقى دور شويد و با پرداخت زكات، رزق و روزى شما زياد مى شود.
    4 - او روزه را واجب كرد تا اخلاص در وجود شما ثابت بماند و از ريا دور شويد.
    5 - او حجّ را مايه تقويت دين قرار داد.
    6 - از شما خواست تا عدالت پيشه كنيد تا دل هاى شما آرامش يابد و به يكديگر انس بگيريد.
    7 - او اطاعت از ما اهل بيت را براى پابرجايى نظام دين واجب كرد و آن را براى جلوگيرى از تفرقه در جامعه قرار داد.
    8 - او جهاد و مبارزه با دشمنان را مايه عزّت اسلام قرار داد.
    9 - او از شما خواست تا در برابر سختى ها، صبر و شكيبايى كنيد تا به ثواب و پاداش برسيد.
    10 - او امر به معروف را باعث خير و صلاح جامعه قرار داد.
    11 - او از شما خواست به پدر و مادر نيكى كنيد تا از خشم و غضب او در امان باشيد.
    12 - او صله رحم (ديدار اقوام و نيكى به آنان) را واجب كرد تا عمر شما طولانى شود و نسل شما زياد گردد.
    13 - او قصاص را براى حفظ خون انسان ها قرار داد.
    14 - او از شما خواست به نذرهاى خود وفا كنيد تا از گناهان شما درگذرد.
    15 - او از شما خواست در خريد و فروش كم فروشى نكنيد تا كسى ضرر و زيان نكند.
    16 - او نوشيدن شراب را حرام كرد تا از پليدى ها دور شويد.
    17 - او شما را از تهمت زدن به زنان پاك دامن نهى كرد تا به لعنت و عذاب گرفتار نشويد.
    18 - او از شما خواست از دزدى دورى كنيد تا در امنيّت اجتماعى باشيد.
    19 - او شرك ورزيدن را حرام كرد تا شما به اخلاص برسيد و فقط او را بندگى كنيد.
    20 - تقوا پيشه كنيد، مسلمان باشيد و مسلمان بميريد كه خدا فقط دين اسلام را از شما قبول مى كند. از خدا در آنچه امر و نهى كرده است، اطاعت كنيد، از او پروا داشته باشيد به راستى كه فقط آنان كه از علم بهره دارند از خدا پروا مى كنند.

    * * *


    اين ها پيام هاى اصلى قرآن است، مسلمان واقعى كسى است كه به اين بيست دستور عمل كند، سعادت فردى و اجتماعى در گرو عمل به اين هاست.
    در سخن خود، ولايت اهل بيت(عليهم السلام) را مايه حفظ دين مى دانى و به همه مى گويى كه خدا قبول ولايت را واجب كرد تا از اختلاف در جامعه اسلامى جلوگيرى شود. نكته مهم اين است كه تو درباره اثبات ولايت سخنى نمى گويى، اين نشان مى دهد كه اصل امامت و ولايت، مطلبى ثابت و قطعى بوده است، در روز عيد غدير، همه مردم با على(عليه السلام)بيعت كردند و او را به عنوان امام خود پذيرفتند. تو اكنون از نتيجه ولايت و امامت سخن مى گويى و به مردم گوشزد مى كنى كه فقط با اطاعت از اهل بيت(عليهم السلام)است كه دين پابرجا مى ماند و در جامعه وحدت ايجاد مى گردد.
    اين هشدارى بود كه تو به مردم دادى، آنان خيال مى كردند كه اهل ايمان هستند، نماز مى خوانند، روزه مى گيرند، قرآن را تلاوت مى كنند، ولى دين دارى آن ها مانند ساختمانى بود كه ستون اصلى آن، خراب شده باشد. ولايت اهل بيت(عليهم السلام) ستون و اساس دين است، افسوس كه آن مردم، ستون دين را از ياد بردند و در دام شيطان قرار گرفتند!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴: از كتاب اشك مهتاب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن