کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۵

     ۵


    سخن درباره سرگردانى شيعه بين "امر مهم" و "امر مهم تر" بود، ما همواره عدّه اى را مى بينيم كه از امر مهم تر غافل مى شوند و به امر مهم مشغول مى شوند، اكنون نمونه ديگرى از آن را بازگو مى كنم:
    روز عاشورا، روزى است كه شيعه به عزادارى مى پردازد، زيباترين خاطره ها براى يك شيعه در آن روز شكل مى گيرد، در آن روز هر كس در هر كجا باشد دوست دارد به وطن خود بازگردد و در مراسم عزادارى آنجا شركت كند، چون از زمان كودكى به عزادارى در وطن خود، انس زيادى گرفته است.
    گريه بر مظلوم كربلا، دل را نورانى مى كند و براى همين است كه شيعه در روز عاشورا، يك حسّ معنوى را تجربه مى كند كه در اوج پاكى و زيبايى است، او احساس مى كند كه روح او، سبك شده است و مى تواند در آسمان معنويت پرواز كند. وقتى غروب عاشورا فرا مى رسد، او خدا را شكر مى كند كه توانسته است در اين مراسم مهم شركت كند، اين تجربه معنوى چه بسا براى او لذتى معنوى به همراه بياورد.
    همه اين ها كه گفتم بسيار پسنديده، زيبا و عالى است، امّا در اين ميان كمتر كسى به اين فكر مى كند كه قرار است مهدى در روز عاشورا ظهور كند، اكنون كه عاشورا تمام شد و او ظهور نكرد پس غم ها و غصه هاى مولا ادامه پيدا كرده است! كسى كه به اين معرفت و آگاهى رسيده باشد، حسّ غم و اندوه همه دل او را فرا مى گيرد، او به غم مولاى خود، غمگين مى شود. او با خود مى گويد: "امروز قرار بود آقاى من بيايد، ولى نيامد، آن يار سفر كرده ما نيامد؟ ديدى چه خاكى بر سر ما شد؟"، او هنگام غروب در حالى كه اشك در چشم دارد به خدا از طولانى شدن اين روزگار سياهى ها، شكايت مى كند، او اشك مى ريزد و باز هم دعا مى كند، در حالى كه ديگران در حس و حال ديگرى هستند، او از عمق وجودش به خاطر طولانى شدن غيبت امام مى سوزد، آه مى كشد...

    * * *


    اربعين فرا مى رسد، خيلى ها در اين مراسم باشكوه شركت مى كنند، مراسمى كه در نوع خود، مثل و مانند ندارد، اجتماع ميليون ها شيعه در كربلا براى عزادارى سيد الشهداء. خيلى ها با پاى پياده اين مسير را طى مى كنند، سفر آنان چندين روز به طول مى كشد، حسّ معنوى عجيبى به آنان دست مى دهد، هر قدم كه در اين سفر برمى دارند ثواب يك حجّ دارد، پاك شدن روح از همه آلودگى ها باعث طراوت روح مى شود و اين طراوت روحى، لذتى معنوى به همراه دارد، ولى عدّه اى به همين بسنده مى كنند، امام حسين(عليه السلام) را زيارت مى كنند و برمى گردند و كمتر به يادِ حسينِ زمان هستند! حسينِ زمان همان آقايى كه از ما خواسته است براى ظهورش، بسيار دعا كنيم. عدّه اى به گونه اى روضه مى خوانند كه مجلس روضه آنان فقط "نقل يك گزارش تاريخى" مى شود، اين كار هر چند پسنديده و خوب است ولى چقدر عالى است اگر مجلس روضه به "حكايتِ الان" تبديل شود و از غربت آن آقاى غريب سخن به ميان آيد.
    آرى، شركت در مراسم اربعين، بسيار زيبا، عالى و پسنديده است و ما بايد تلاش كنيم اين مراسم هر چه باشكوه تر برگزار شود، ولى مسلّم است كه اين مراسم، امر مهم است و ما نبايد از امر مهم تر كه درخواست ظهور است غافل شويم و اگر هر دو در كنار هم باشند ما را به كمال واقعى مى رسانند.

    * * *


    مادرى از ايران همراه با پسر كوچك خود به سفر اربعين آمده بود، او مسير نجف تا كربلا را با پاى پياده طى مى كرد، در ميانه راه پسر او گم شد و اينجا بود كه بى قرارى مادر آغاز شد، او تمام روز را به دنبال پسرش گشت امّا او را نيافت، خسته شد، وارد موكبى شد، ساعتى آنجا نشست تا جان تازه اى بگيرد و دوباره به دنبال پسرش بگردد.
    نماز جماعت در موكب برگزار شد و حسّ و حال خوبى داشت، يكى از خانم ها به او گفت: چقدر باصفاست كه در موكب، نماز جماعت خوانديم و خاطره اين نماز جماعت براى هميشه در خاطر ما مى ماند، آن مادر به او گفت: دل من بى قرار است، من بچّه ام را گم كرده ام و در جستجوى او هستم، اين حس و حالى كه تو از آن سخن مى گويى با اين بى قرارى من، سازگارى ندارد!
    كسى كه در سفر اربعين به دنبال امر مهم است، خيلى از چيزها برايش جلوه گرى مى كند، امّا آن كسى كه به دنبال امر مهم تر است، بى قرار است، او هر لحظه براى ظهور مولايش دعا مى كند، به خدا شكايت مى كند كه چرا اين قدر اين روزگار غيبت، طولانى شد، او ضجّه مى زند و از خدا مى خواهد هر چه زودتر ظهور آقا را برساند...

    * * *


    خيلى ها در بين "امر مهم" و "امر مهم تر" سرگردان هستند، آنان از امر مهم تر غافل مى شوند و به امر مهم مشغول مى شوند، ولى كسانى كه اهل معرفت شده اند به امر مهم تر اهميّت مى دهند آنان هرگز سخن امام باقر(عليه السلام)را از ياد نمى برند كه حضرت درباره مهدى(عليه السلام)چنين فرمود: "او آواره، طرد شده، غريب و تنهاست".
    "الشَّريد، الطَّريد، الْفَريد، الْوَحيد".
    كسانى كه اهل معرفتند اين چهار كلمه را بارها و بارها تكرار مى كنند، اين چهار كلمه، ويژگى هاى مهدى(عليه السلام)در اين روزگار است، اين چهار كلمه راحتى و آسايش را از دل هاى اهل معرفت ربوده است، آنان اين كلمات را اين گونه تفسير مى كنند:
    1 - "شَريد" به معناى "آواره و بى پناه" است، كسى كه از شهر و ديار خود بيرون آمده است، مهدى(عليه السلام)در شهرها هيچ پناهى ندارد و به بيابان ها پناه آورده است.
    2 - "طَريد" به معناى "طرد شده" است، مردم اين آقاى مهربان را از خود رانده اند و او را از ياد برده اند.
    3 - "فَريد" به معناى "تنها" مى باشد، كسى كه در اوجِ تنهايى است و يار و ياورى ندارد، وقتى ياد مهدى(عليه السلام) از خاطره ها رفته است ديگر ياورى براى او باقى نمانده است.
    4 - "وَحيد" به معناى "غريب" است، كسى كه در اوج غربت است.
    اهل معرفت مى دانند كه گرفتارى هاى مهدى(عليه السلام) همين مقدار نيست، كاش او فقط در بيابان ها، آواره بود امّا دلش شاد بود، در حالى كه چنين نيست، دل او پر از غم و غصّه است، او در زندان غم ها گرفتار شده است. امام باقر(عليه السلام)در حديث ديگرى چنين فرمود: "مهدى(عليه السلام)مانند يوسف(عليه السلام)است و همانند او به زندان سختى ها گرفتار مى شود".
    آرى، مهدى(عليه السلام) در زندان سختى ها گرفتار شده است، او در اين ويژگى، شبيه يوسف(عليه السلام)است، همانطور كه يوسف(عليه السلام) به زندان افتاد مهدى(عليه السلام)هم به آماج سختى ها مبتلا مى شود و در زندان سختى ها مى افتد. درست است كه مهدى(عليه السلام) قدرت فراوان دارد و نيروى امامت در دست اوست، ولى در روزگار غيبت، دست او بسته است، مصلحت بر اين است كه او از قدرت امامت (براى رهايى از اين زندان) استفاده نكند، او بلاها و سختى هاى شيعيان خود را هم مى بيند، ولى بايد مثل كسى كه در زندان است صبر كند.
    چشم اهل معرفت براى غربت و مظلوميت مهدى(عليه السلام)اشكبار است، آنان به خاطر اين اشك ها نزد خدا مقامى بس بزرگ پيدا كرده اند، خدا اين بندگانش را خيلى دوست دارد، زيرا در روزگارى كه خيلى ها دچار غفلت شده اند آنان، بار غم حجّت خدا را به دوش گرفته اند و فقط آنها هستند كه با مهدى(عليه السلام)همدردى مى كنند و او را واقعا دوست دارند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴: از كتاب وقت رهایی نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن