کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل شش

      فصل شش


    خوشا به حال كسى كه با دل، زبان و عمل بتواند امام زمان را يارى كند! درباره يارى كردن با دل و زبان سخن گفتم، وقت آن است كه درباره يارى كردن با عمل سخن بگويم:
    بايد تلاش كنم كه رفتارهاى فردى و اجتماعى من، رنگ و بوى امام زمان را داشته باشد، بايد با عمل به يارى آن حضرت برخيزم، اگر يارى كردن فقط به وسيله زبان و قلم باشد، اثر چندانى ندارد، بايد عمل من، سخن مرا تأييد كند. اگر در گفتار از امام زمان دم بزنم ولى رفتارم با تقوا همراه نباشد، اثر منفى در جامعه مى گذارم، گر از حق سخن ها بگويم ولى دروغ بگويم و حق ديگران را غصب كنم، باعث روگردانى مردم از حق مى شوم.
    امام صادق(عليه السلام) چنين فرمودند: "اى شيعيان! براى ما زينت باشيد نه مايه ننگ!". "مبادا عملى انجام دهيد كه ما به آن سرزنش شويم، زيرا فرزند خطاكار با عملش باعث سرزش پدر خود مى شود".[12]
    آرى، اگر از فزرندى عمل نادرستى سر بزند، مردم پدر او را نكوهش مى كنند كه چرا او را خوب تربيت نكرده است. امام زمان خود را به شيعيان بسيار نزديك مى داند و همانند پدرى دلسوز به رفتار شيعيان توجّه مى كند. اگر شيعيان خطا و اشتباهى بكنند، امام زمان از آن عمل مى رنجد و آن رفتار نادرست را سبب ننگ مى شمارد، او انتظار دارد كه رفتار شيعيان به گونه اى باشد كه به آنان افتخار كند.
    وقتى در دل محبت امام را دارم و هر كجا مى روم از آن حضرت سخن مى گويم، امام خود را با دل و زبان يارى كرده ام، اينجاست كه مردم از من انتظار ديگرى دارند و نمى پسندند كه من دروغ بگويم و حق كسى را از بين ببرم، بايد مواظب باشم تا به خاطر خطاهايم، موجب سرشكستگى و بدنامى امام خويش نشوم.
    شيعه بايد به گونه اى رفتار كند كه در جامعه ممتاز و برجسته باشد و از او به نيكى ياد بشود تا آنجا كه هنگام انتخاب بهترين فرد، او را برگزينند و از هر جهت به او اعتماد كنند، او بايد تقوا پيشه كند و با رفتار خود باعث خوش نامى امام باشد، نه اين كه گونه اى باشد كه مردم با ديدن رفتار او، از دين، زده بشوند و در آن ها نسبت به امام، بدبينى ايجاد شود.

    * * *


    خداى من! چه مسئوليت سختى بر دوش دارم، تو مهربان تر از همه كس هستى، نور ايمان در قلبم قرار دادى، محبت امامم را روزى ام كردى، پس ياريم كن تا نمونه باشم، تو كه دستم را گرفته اى، ياريم كن! رهايم نكن، نگذار گم بشوم! من از فتنه هاى آخرالزمان مى ترسم چرا كه خيلى وقت ها به آن ها رنگى از دين زده اند. دستم بگير و مرا نجات بده!

    * * *


    يك روز حضرت على(عليه السلام) با كافرى در سفرى همراه شدند، شخص كافر آن حضرت را نمى شناخت و نمى دانست او حاكم جهان اسلام است، كافر سؤال كرد:
    ــ شما كجا مى رويد؟
    ــ كوفه.
    آن ها مسير را ادامه دادند، وقتى به جايى رسيدند كه مسير آنان از هم جدا مى شد، على(عليه السلام) مقدارى راه را با او همراهى كردند، آن كافر چنين گفت:
    ــ مگر شما نمى خواستيد به كوفه برويد؟
    ــ بله.
    ــ راه كوفه را پشت سر گذاشتيد.
    ــ بله. مى دانم.
    ــ پس چرا از اين راه مى آييد؟
    ــ من مى خواهم مقدارى شما را بدرقه كنم. اين دستور پيامبر ماست، او از ما خواسته است كه همسفر خود را مقدارى بدرقه كنيم.
    وقتى آن كافر اين سخن را شنيد به فكر فرو رفت و سپس گفت: "كسانى كه از دين پيامبر شما پيروى كرده اند به خاطر اين كارهاى بزرگوارانه او بوده است، من مى خواهم به دين تو درآيم". او همراه على(عليه السلام) به كوفه آمد و مسلمان شد.
    من بايد اين رفتار مولاى خود را الگوى خود قرار بدهم، مولاى من با كسى كه كافر بود اين گونه رفتار كرد و همين باعث شد او مسلمان شود، اگر رفتار من در جامعه با تقوا و بزرگوارى همراه باشد امام زمان خود را يارى كرده ام و باعث شدم تا علاقه ديگران به آن حضرت زيادتر بشود.

    * * *


    روزى از روزها حضرت على(عليه السلام) به مسجد كوفه رفت و براى شيعيانش سخنان مهمّى را بيان كرد، او به يارانش رو كرد و چنين گفت: "هر كسى را نگاه كنيد براى خود امامى برگزيده است و از او پيروى مى كند. شما هم مرا امام خود مى دانيد، بدانيد كه امام شما از همه دنيا به دو جامه كهنه و از همه غذاها به دو قرص نان بسنده كرده است، مى دانم كه شما نمى توانيد همانند من باشيد، ولى از شما مى خواهم مرا با تقوا، با عبادت خدا، با عفت و دورى از گناه و با استقامت در راه راست يارى كنيد".[13]
    اگر قدرى فكر كنى به اين نكته مى رسى كه امروز سخن امام زمان هم همين است، كسى كه محبت امام زمان را در دل دارد بايد تلاش كند كه فريفته دنيا نشود، كشش ها و جذبه هاى دنيا زياد است و چه بسا انسان را به خود مشغول مى سازد و او را از هدف اصلى باز مى دارد.
    عشق دنيا، سرآمد همه گناهان است، عشق دنيا، نماز را بى روح مى كند، روزه را بى معنويّت مى سازد، همه عبادت ها را از ياد خدا خالى مى سازد، وقتى عشق دنيا، همه دل مرا گرفته است، ديگر جايى براى يارى امام زمان باقى نمى ماند.
    اگر معصيت و گناه براى من چيز آسانى شده است به اين علّت است كه دلم به عشق دنيا گرفتار شده است و باور من به قيامت و عذاب را كمرنگ نموده است، اگر مى خواهم از گناه فاصله بگيرم، بايد مرگ را زياد ياد كنم تا ريشه محبّت دنيا در دلم بسوزد. دلى كه عشق دنيا را دارد نمى تواند به كمال معنوى برسد، مگر آن كه واقعاً توبه كند.

    * * *


    امام صادق(عليه السلام) به يكى از يارانش چنين فرمود: "هر كس از شيعيان را كه مى بينى سلام مرا برسان و اين پيام مرا به او برسان: من از شما مى خواهم تقوا پيشه كنيد، از گناه دورى كنيد، راستگو باشيد، در امانت خيانت نكنيد، سجده هاى طولانى داشته باشيد، با همسايگان خود به خوبى رفتار كنيد، به خويشاوندان خود نيكى كنيد. وقتى يكى از شما با تقوا و راستگو باشد و با مردم به نيكويى رفتار كند، مردم مى گويند: اين تربيت شده امام صادق است و اين مرا خوشحال مى كند، ولى اگر شما رفتار خوبى نداشته باشيد، مردم آن به من نسبت مى دهند و مى گويند: شيعيان امام صادق اين گونه اند!".[14]
    اين پيام براى هميشه است، شيعيان در طول تاريخ بايد اين سخنان را آويزه گوش خود قرار بدهند، اگر آنان به اين گونه رفتار كنند، امام زمان را يارى كرده اند.
    راستگويى، تقوا، امانت دارى و... ثواب زيادى دارد، ولى وقتى شيعه اى اين زيبايى ها را انجام مى دهد، دو ثواب مى برد، يكى ثواب خود اين كارهاى خوب، ديگرى ثواب يارى كردن امام زمان! وقتى كارى عنوان "يارى امام زمان" را پيدا مى كند ارزش چندين برابر دارد.
    آرى، همه ما بايد به گونه اى رفتار كنيم كه ديگران با ديدن اخلاق خوش، و تقواىِ ما به امام زمان علاقمند بشوند و به اين نكته برسند كه اين خوبى ها و زيبايى ها به دليل اين است كه ما شيعه امام زمان هستيم.
    آرى، مردم امروز، امام زمان را در آينه اعمال و رفتار پيروانش مى بينند، شيعيان مى توانند با اعمال نيك، مردم را به سوى محبت و ارادت به امام زمان جذب كنند و اين همان يارى كردن امام زمان با عمل است. از طرف ديگر اگر شيعيان بدرفتارى كنند، دروغ بگويند، حق ديگران را غصب كنند، مردم اين رفتارها را به امام زمان نسبت مى دهند، و اين بزرگ ترين ظلم به آن حضرت است، من بايد خيلى مواظب باشم تا خداى ناكرده با رفتارم، ظلم به مولاى خود نكنم!

    * * *


    درباره يارى كردن امام زمان با دل، زبان و عمل سخن گفتم، وقت آن است كه اين حديث را برايت بگويم:
    روزى از روزها پيامبر به حضرت على(عليه السلام) رو كرد و گفت: "اى على! هر كس تو را با دل دوست بدارد، به يك سوم ثوابى كه خدا به بندگانش مى دهد خواهد رسيد، كسى كه تو را با دل و زبان دوست بدارد، به دو سوم آن ثواب خواهد رسيد، كسى كه تو را با دل، زبان و عمل دوست بدارد، به همه آن ثواب خواهد رسيد".[15]
    اين سخن اين پيام را براى ما دارد كه وقتى امام زمان خود را با دل، زبان و عمل يارى كنيم به همه ثواب ها و خوبى ها رسيده ايم. وقتى ما به اين فكر باشيم كه امام زمان را يارى كنيم همه خوبى ها را به سوى خود جذب مى كنيم، زندگى ما با زندگى ديگران فرق مى كند، ما آرمان بزرگى را يافته ايم و اين آرمان، همه جزئيات زندگى ما را رنگ آسمانى مى زند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۶: از كتاب يارى خورشيد نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن