کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل دو

      فصل دو


    زينب ، اين زن يهودى به سوى مدينه مى آيد ، او همراه خود سمّ بسيار خطرناكى را مى آورد ، او مى خواهد پيامبر را مسموم نمايد .
    زينب وارد شهر مدينه مى شود و لباسى همانند زنان مسلمان به تن مى كند .
    او مى خواهد بداند پيامبر به چه غذايى بيشتر علاقه دارد ، به هر كس كه مى رسد اين سؤال را مى پرسد : "من مى خواهم گوسفند بريانى به پيامبر هديه كنم ، آيا شما مى دانيد آن حضرت به چه گوشتى علاقه دارد ؟" .
    هيچ كس از نقشه شومى كه اين زن يهودى كشيده است خبر ندارد .
    مردم خيال مى كنند كه او از روى محبّت مى خواهد پيامبر را مهمان كند .
    خيلى ها به او مى گويند كه پيامبر به گوشت بازوى گوسفند ، علاقه دارد .[4]
    زينبِ يهودى خوشحال مى شود و به سوى خانه اى كه در آن منزل كرده است، مى رود .
    او گوسفند چاقى را خريدارى مى كند و سر آن را بريده و گوشت آن را با آتش هيزم بريان مى كند .
    به به ، عجب بوى كبابى مى آيد !
    اكنون ، او از جاى خود بلند مى شود و به داخل اتاق مى رود و سمّى را كه همراه خود آورده است برمى دارد و دو بازوى گوسفند را به آن سمّ آغشته مى كند .[5]
    نگاه كن !
    او اين گوسفند بريان شده را به سوى خانه پيامبر مى برد .
    پيامبر نماز مغرب را خوانده و با گروهى از ياران خود از مسجد خارج مى شوند .
    زينبِ يهودى نزديك مى رود و چنين مى گويد "اى رسول خدا ! آيا مى شود اين هديه ناقابل مرا بپذيريد ؟" .[6]
    او مى داند كه پيامبر هديه را قبول مى كند .[7]
    بعضى از ياران پيامبر كه تا به حال گوسفند بريان شده را در خواب هم نديده بودند با خود مى گويند : "كاش ، پيامبر اين هديه را قبول كند تا ما هم شكمى از عزا درآوريم" .
    هيچ كس از نقشه شوم اين زن خبر ندارد .
    پيامبر هديه را قبول مى كند و ياران خود را به ناهار دعوت مى كند .
    همه ، دور سفره مى نشينند ، يكى از ياران پيامبر (كه نامش بِشْر است) دست مى برد و گوشت بازوى گوسفند را جدا مى كند و آن را مقابل پيامبر مى گذارد .
    پيامبر مقدارى از آن را برمى دارد و بقيّه را برمى گرداند .
    بِشْر نيز مشغول خوردن گوشت بازوى گوسفند مى شود .
    همه مشغول خوردن غذا هستند ، پيامبر هم لقمه اى از غذا مى گيرد .[8]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲: از كتاب مهاجر بهشت نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن