کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سيزده

      فصل سيزده



    نگاه كن! صحراى قيامت است و چه غوغايى برپاست !
    همه مردم سر از خاك برداشته و آماده اند تا به حساب كردار و رفتار آنها رسيدگى شود.
    در اين ميان چشم من به مجيد مى افتد.
    مجيد يكى از دوستان خوب من در دنيا بود و من خيلى به او علاقه داشتم.
    او خيلى خوشحال به نظر مى رسد.
    آيا موافقى پيش او برويم.
    ـ سلام، مجيد آقا !
    ـ سلام، دوست من!
    ـ مى بينم كه خيلى شاد و خوشحال هستى !
    ـ بله چون من در دنيا كارهاى خوب زيادى انجام داده ام و آمادگى كامل براى چنين روزى را دارم.
    ـ آيا مى شود كارهاى خوب خود را برايم بگويى؟
    ـ بله، من دو سفر حج واجب رفته ام، سه عمره انجام داده ام، پنج بار كربلا رفته ام، يك مدرسه و يك مسجد ساخته ام، صد يتيم را سرپرستى كرده ام، ده ها فقير را تحت حمايت خود در آورده ام...
    اينجا بود كه حسرت خوردم كه چرا من نتوانستم اين همه كار خوب انجام دهم !
    به راستى كه اگر انسان ثروت داشته باشد و آن را در راه خير مصرف كند سعادتى بزرگ داشته است.
    من ديگر يقين كردم كه مجيد اهل بهشت است براى همين روى او را بوسيدم و به او گفتم ما را فراموش نكنى، وقتى خواستى به بهشت بروى دست ما را هم بگير.
    خلاصه آن كه نوبت حسابرسى مجيد فرا مى رسد و فرشتگان نام او را مى خوانند.
    و مجيد براى حسابرسى جلو مى رود.
    ــ تو در دنيا چه كار كرده اى؟
    ــ حج و عمره به جا آورده ام.
    ــ حج و عمره تو قبول نيست !
    ــ مدرسه ساخته ام.
    ــ قبول نيست.
    ــ يتيمان را سرپرستى كرده ام.
    ــ قبول نيست !
    مجيد هر كار خوبى كه انجام داده است را نام مى برد فرشتگان به او مى گويند كه آن عملش قبول نيست.
    مجيد را نگاه كن كه چطور گريه مى كند !
    من خيلى تعجّب مى كنم، آخر چه شده است چرا هيچ يك از اعمال اين رفيق من مقبول درگاه خدا واقع نشده است.
    من نزد مجيد مى روم تا شايد علّت را بفهمم مى بينم كه او نيز حسابى گيج شده است.
    مجيد تا نگاهش به من مى افتد با گريه مى گويد: نگاه كن، همه اعمال من باطل اعلام شد ! بدبخت شدم ! حالا چه كنم؟
    من دلم براى مجيد خيلى مى سوزد.
    آيا موافقى با هم نزد فرشتگان محاسبه اعمال برويم و علّت را جويا شويم.
    من به آن فرشتگان مى گويم:
    "مى دانيم كه خدا به هيچ كس ظلم نمى كند و همه كارهاى او روى حساب و كتاب است، امّا ما مى خواهيم بفهميم كه چرا همه كارهاى خوب مجيد باطل اعلام شده است؟".
    اينجاست كه يكى از فرشتگان رو به من مى كند و مى گويد:
    "مجيد اعمال نيك زيادى انجام داده ولى چون همسر خود را اذيّت كرده است هيچ كدام از اعمال او قبول نمى شود".
    تازه يادم افتاد كه مجيد همه خوبى ها را داشت، امّا يك عيب داشت و آن اين كه همسرش را اذيّت و آزار مى كرد.
    آيا اذّيت و آزار همسر اين قدر گناه بزرگى است كه مى تواند همه اعمال خوب يك نفر را باطل كند؟
    پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
    هر زنى كه شوهر خود را اذّيت و آزار كند خداوند هيچ كدام از اعمال خوب او را قبول نمى كند و هر مردى كه زن خود را آزار دهد نيز اين چنين است.[35]
    آن زنى كه بدون اجازه شوهر به مسجد مى رود، بايد بداند كه خدا نماز او را قبول نمى كند و همين طور آن مردى كه حقوق همسر خود را مراعات نمى كند بايد بداند كه خداوند اعمال خوب او را قبول نمى كند.





نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۳: از كتاب همسر دوست داشتنى نوشته مهدي خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن