کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل نه

      فصل نه



    آن سخنران چنين مى گويد: "حكومت ابوبكر توانست با زور و به اجبار از حضرت على(عليه السلام)بيعت بگيرد"، مناسب مى بينم در اينجا به بررسى اين سخن بپردازم.
    اهل سنّت مى گويند كه حضرت على(عليه السلام) (بعد از ماجراى هجوم) با ابوبكر بيعت كرد، براى مثال جوهرى (كه يكى از نويسندگان و علماى اهل سنّت است) در كتاب "سقيفه و فدك" چنين مى نويسد:
    فَجاءَ عُمَرُ في عِصابَة فَصاحَتْ فاطِمَةُ وَناشَدَتْهُم اللهَ، فَاَخَذُوا سَيْفَيْ عَليّ و الزُبَيرِ فَضَربُوا بِهِما الجِدارَ حتّى كَسَرُوهُما ثُمَّ اَخْرَجَهُما عُمَرُ يَسُوقُهُما حتّى بايَعا.
    عُمَر با گروهى به سوى خانه فاطمه آمد، پس فاطمه فرياد برآورد و آنان را به خدا قسم داد، آنان شمشير على و زبير را گرفتند و آن شمشيرها را به ديوار زدند تا آن شمشيرها شكست، سپس على و زبير را از خانه فاطمه بيرون بردند و آن دو را به مسجد كشاندند تا اين كه بيعت كردند.[55]
    اين متن، گوياى اين است كه سرانجام حضرت على(عليه السلام) با ابوبكر بيعت كرده است هر چند اين بيعت از روى اجبار بوده است، ولى مسعودى در كتاب اثبات الوصية ماجرا را به گونه اى ديگر نقل مى كند:
    فَهَجَمُوا عَلَيْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... اَخَذُوهُ بِالْبَيْعَةِ فامْتَنَعَ وَ قالَ لا اَفْعَلُ فَقالُوا نَقْتُلُكَ... وَ بَسَطُوا يَدَهُ فَقَبَضَها وَ عَسُرَ عَلَيْهِمْ فَتْحُها فَمَسَحُوا عَلَيْهِ وَ هِيَ مَضْمُومَةٌ.
    پس به خانه على(عليه السلام) هجوم بردند و درِ خانه او را آتش زدند... سپس او را براى بيعت بردند، او از بيعت خوددارى كرد و گفت: من بيعت نمى كنم، به او گفتند: اگر بيعت نكنى تو را به قتل مى رسانيم.... پس خواستند دست على را باز كنند، او دست خود را مشت كرد، آنان هر كارى كردند نتوانستند مشت او را باز كنند، پس دست ابوبكر را بر روى دست على كشيدند در حالى كه انگشتان دست على بسته بود.[56]
    اين متن نشان مى دهد كه حضرت على(عليه السلام) اصلاً با ابوبكر بيعت نكرد، بلكه مأموران دست ابوبكر را بر روى دست بسته حضرت على(عليه السلام) كشيدند و به اين قانع شدند و سپس در همه جا تبليغ كردند كه حضرت على(عليه السلام) نيز با ابوبكر بيعت كرد.
    پيامبر به حضرت على(عليه السلام) همه اين ماجراها را خبر داده بود و از او خواسته بود صبر پيشه كند تا اسلام و دين خدا باقى بماند، براى همين بود كه حضرت على(عليه السلام) بعد از ماجراى هجوم، "آتش بس" اعلام نمود، حضرت على(عليه السلام) با دستگاه خلافت، صلح نكرد، بلكه او به خاطر رعايت مصلحت اسلام با آنان جنگ مسلحانه نكرد. به اين سخن حضرت على(عليه السلام)توجّه كنيد:
    بايَعَ النَّاسُ اَبا بَكْر وَ اَنا وَ اللَّهِ اَوْلَى بِالْاَمْرِ مِنْهُ وَ اَحَقُّ بِهِ مِنْهُ فَسَمِعْتُ وَ اَطَعْتُ مَخافَةَ اَنْ يَرْجِعَ الْقَوْمُ كُفَّاراً وَ يَضْرِبَ بَعْضُهُمْ رِقابَ بَعْض بِالسَّيْفِ...:
    مردم با ابوبكر بيعت كردند در حالى كه من از او به اين امر شايسته تر بودم، من هم (امر پيامبر را) اطاعت كردم و مخالفت نكردم به خاطر اين كه نگران بودم همه مردم كافر بشوند و گروهى با شمشير به جان گروه ديگر بيفتد.[57]
    به راستى چرا حضرت على(عليه السلام) با آن حكومت مبارزه نكرد؟ زمانى به جواب اين سؤال مى رسيم كه به اين ماجرا دقّت كنيم: بين يك مادر و يك دايه بر سر بچه اى دعوا شد، قرار شد بچه را از وسط نصف كنند، نصف را به مادر بدهند و نصف را به دايه. دايه سكوت كرد و چيزى نگفت، گويا با سكوت خود رضايت خود را اعلام كرد، امّا مادر تا اين سخن را شنيد فرياد برآورد: "من از حق خود گذشتم، بچه ام را به دايه بدهيد".
    آن مادر چرا اين كار را كرد؟ چون او بچه اش را دوست داشت، چون مادر بود، آن بچه را از جان و دل دوست داشت، امّا دايه، يك غريبه بود، او چنين حسّى به آن بچه نداشت.
    آن زمان كه سپاه كشور روم منتظر بود تا هر چه زودتر به مدينه حمله كند و اساس اسلام را از بين ببرد و خطر اختلاف داخلى، جامعه را تهديد مى كرد، حضرت على(عليه السلام)دست به شمشير نبرد، او صبر كرد و بر ضدّ آن حكومت دست به قيام مسلحانه نزد. در واقع حضرت على(عليه السلام) به خاطر حفظ اسلام با آن حكومت صلح نكرد بلكه آتش بس اعلام نمود.

    * * *


    با توجّه به مطالبى كه اين فصل بيان كردم حقيقت روشن شد و براى شما آشكار شد كه سخن آن سخنران با شواهد تاريخى سازگار نيست.
    كتاب در اينجا به پايان مى رسد. از خدا مى خواهم تا اين تلاش ناچيز را از من قبول كند و در روز قيامت، شفاعت حضرت فاطمه(عليها السلام) را نصيب من و همه كسانى كه اين كتاب را مى خوانند بگرداند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۵: از كتاب روز هجوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن