کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۷آقاى سخنگو! تو چنين مى گويى: "كارهاى خدا بر اساس حكمت است و مردم كم كم رشد مى كنند، خدا داوود(عليه السلام) را خليفه در روى زمين قرار داد، امّا با گ

      ۷آقاى سخنگو! تو چنين مى گويى:


    باور تو اين است كه عقل مردم در زمان پيامبر كامل شده بود و براى همين بود كه خدا فقط امام را معرفى كرد و انتخاب امام را به آنان سپرد. اين حرف جديدى نيست، اتّفاقاً در يكى از سفرهايى كه به مكّه رفته بودم اين سخن را از يكى از علماى وهّابى ها شنيدم.
    آن شب كه روبروى كعبه نشسته بوديم و با او سخن مى گفتم، او به من چنين گفت: "پيامبر مى دانست كه جامعه به آن رشد و كمال رسيده است و مى تواند رهبر را خودش انتخاب كند، براى همين بود كه پيامبر انتخاب جانشين خود را به مردم واگذار كرد".
    اينجا بود كه من اين سؤال را از او پرسيدم: اگر جامعه به آن رشد و كمال رسيده بود پس چرا قرآن درباره آن جامعه، چيز ديگرى مى گويد؟ آيا آيه 144 سوره آل عِمران را به خاطر دارى؟ آيا ماجراى آن را مى دانى؟
    سپس چنين توضيح دادم: در يكى از جنگ ها، دشمنان اين شايعه را در ميان مسلمانان انداختند كه "محمّد كشته شد"، اينجا بود كه مسلمانان دچار تزلزل شدند و با عجله فرار كردند، خيلى از آن ها به بالاى كوه پناه بردند، آن ها نگران بودند كه نتيجه چه خواهد شد، اگر كافران آنها را دنبال كنند، چگونه از خود دفاع كنند، بعضى ها با خود گفتند: "اكنون كه پيامبر كشته شده است، خوب است دست از اسلام برداريم و بت پرست شويم، اين گونه مى توانيم جان خود را نجات بدهيم!"، آن روز خدا اين آيه را نازل كرد:
    (وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ...).
    "محمّد پيامبرى است مانند پيامبرانى كه قبل از اين بوده اند، همه پيامبران قبلى از دنيا رفتند، محمّد هم روزى از ميان شما مى رود. اگر او بميرد يا كشته شود، شما از دين خود دست برمى داريد و به كفر رو مى آوريد؟ اگر همه شما هم از اسلام بازگرديد، به من هيچ ضررى نمى رسد".
    قرآن مى گويد: عدّه زيادى از مسلمانان با شنيدن شايعه قتل پيامبر به فكر آن افتادند از دين خود دست بردارند و بار ديگر بت پرست شوند، (فقط گروهى اندكى در آن روز، فداكارى كردند و بر پيمان خود باقى ماندند). به راستى آيا چنين جامعه اى، به آن رشد و كمال رسيده است كه رهبرش را خودش انتخاب كند؟
    تاريخ از ياد نمى برد زمانى را كه پيامبر به قبرستان بقيع آمد، فقط چند روز ديگر از عمر او باقى مانده بود، آن روز پيامبر چنين گفت: "آگاه باشيد فتنه ها همچون شب هاى تاريك به سوى شما مى آيند" .
    آرى، پيامبر جامعه را به خوبى مى شناخت و نسبت به فتنه بزرگى كه در راه بود، هشدار داد، هر كس اين سخن پيامبر را بخواند مى فهمد كه از فتنه هاى سياه خبر داده بود، چنين جامعه اى مى توانست رهبرش را خودش انتخاب كند؟
    پيامبر به خوبى شرايط جامعه را مى دانست و از فتنه ها و كارشكنى هاى منافقان باخبر بود، براى همين بود كه هرگز جامعه را به حال خود رها نكرد و على(عليه السلام) را به عنوان امام منصوب كرد تا جامعه مسير رستگارى را گم نكند.
    آقاى سخنگو! هر كس به آنچه كه گفتم با ديده انصاف نگاه كند، يقين مى كند كه سخن تو باطل است، تو ادّعا مى كنى كه عقل مردم زمان پيامبر كامل شده بود، ولى قرآن چيز ديگرى مى گويد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷: از كتاب شب تاریک نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن