کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۱پيامبر مى خواست براى جامعه اسلامى، برنامه ريزى كند، او مى دانست كه هميشه زنده نخواهد بود، وقتى او از دنيا برود، چه كسى جانشين او خواهد بود؟ رهبرى

      ۱۱پيامبر مى خواست براى جامعه اسلامى، برنامه ريزى كند، او مى دانست كه هميشه زنده نخواهد بود، وقتى او از دنيا برود، چه كسى جانشين او خواهد بود؟ رهبرى


    (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الاَْمْرِ مِنْكُمْ...).
    "از من و پيامبر و صاحبان امر (جانشينان پيامبر) اطاعت كنيد".
    در اين آيه، كلمه "أُولِي الاَْمْرِ" آمده است (به معناى صاحبان امر) براى همين، اين آيه را به اين نام مى خوانند. وقتى اين آيه نازل شد، جابر انصارى كه يكى از ياران پيامبر بود، نزد آن حضرت رفت، در حضور مردم از او چنين پرسيد:
    ــ اى پيامبر! منظور از "صاحبان امر" چه كسانى هستند؟
    ــ اى جابر! آنان جانشينان من هستند كه بعد از من امام و رهبر جامعه خواهند بود.
    ــ آنان را برايم نام مى برى؟
    ــ دوازده امام و جانشينان من اينان هستند: على، حسن، حسين، على بن الحسين (سجّاد)، محمّدبن على كه مردم او "باقر" خواهند خواند، اى جابر! تو "باقر" را مى بينى، سلام مرا به او برسان!
    ــ خدايا! شكر كه به من آنقدر عمر مى دهى تا امام باقر(عليه السلام) را ببينم، امامان بعدى چه كسانى هستند؟
    ــ جعفربن محمّد (صادق)، موسى بن جعفر (كاظم)، على بن موسى (رضا)، محمّدبن على (جواد)، على بن محمّد (هادى)، حسن بن على (عسكرى). آخرين امام كسى است كه همنام من است، او حجّت خدا بر روى زمين است، او ذخيره پيغمبران است. روزى فرا خواهد رسيد كه او بر شرق و غرب دنيا حكومت مى كند.
    ــ همان كه يك بار از او به "مهدى" ياد كردى! فهميدم، اسم اصلى او، "محمّد" است، لقب او "مهدى" است، يعنى "هدايت شده".
    ــ او همان كسى است كه از ديده ها پنهان مى شود، آن روز، خيلى ها دچار شك و ترديد مى شوند، فقط كسانى كه ايمان واقعى داشته باشند، در اعتقاد خود شك نخواهند كرد و به امامت او باقى خواهند ماند.
    ــ زمانى كه او از ديده ها پنهان خواهد شد، آيا مردم از او بهره خواهند برد؟
    ــ اى جابر! وقتى ابر روى خورشيد را مى پوشاند، هنوز هم مى توان از نور خورشيد استفاده كرد، روشنايى روز از خورشيد است. مردم آن زمان از امام غايب بهره مى برند همان طور كه از خورشيد پشت ابر بهره مى برند.
    و اين گونه بود كه همه با دوازده امام آشنا شدند، پيامبر در اين سخنان، حق را آشكار ساخت و راه بر همه نشان داد.

    * * *


    آقاى سخنگو! تو حرف عجيبى زده اى! حرفى كه خيلى ها را متحيّر كرده است، اين سخن توست: "بيان اسامى امامان از سوى پيامبر واقعيّت ندارد". "مردم و حتّى خودِ امامان، امامِ بعدى خود را نمى شناختند". سپس اين حرف عجيب را مى گويى: "شايد چون ما ايرانى ها مردمى هستيم با سابقه چند هزار ساله شاهنشاهى كه در هر سلسله هر شاهى، پسر خود را وليعهد قرار مى داده، كم كم همين پيش فرض باعث شده است كه سلسله امامان را نيز منصوب بدانيم".
    من باور نمى كردم كه تو تا اين حدّ جلو بروى و چنين امر مهمى را انكار كنى، به راستى تو دوستان خود را به كجا مى خواهى ببرى؟ آيا شايسته است اين گونه حقّ را براى كسانى كه به تو اطمينان كرده اند مخفى كنى؟ آيا مى دانى كه مخفى كردن حقّ، مجازاتى بسيار سنگين دارد؟
    به راستى چه شد كه عدّه اى از جوانان فريب تو را خوردند؟ آيا تو دانى سخن تو، مخفى كردن حقّ و حقيقت است؟ بدان دينِ خدا، صاحب دارد، تو خيال نكن كه وقتى در امر دين، اين گونه مخفى كارى كنى مى توانى به هدف خود برسى! درست است كه خطر تو براى جوانان شيعه (كه به سخنت اعتماد مى كنند) از هر كس بيشتر است، ولى باور كن كه تو راه به جايى نمى برى، زيرا "هر كه با آل على(عليهم السلام)درافتاد، بر افتاد"، تاريخ اين را نشان مى دهد.
    آقاى سخنگو! احاديث زيادى درباره 12 امام رسيده است كه اگر بخواهم آنها را ذكر كنم اين كتاب بيش از هزار صفحه مى شود. علماى شيعه در طول تاريخ در كتاب هاى متعددى، اين احاديث را ذكر كرده اند، آيت الله صافى گلپايگانى كتابى به نام "مُنتَخبُ الأَثَر" نوشته است كه به زبان فارسى هم ترجمه شده است و همه مى توانند از آن استفاده كنند.
    در آن كتاب در "فصل اوّل" 148 حديث (از شيعه و سنّى) ذكر شده است كه مى گويد امامان، دوازده نفر هستند. در "فصل دوّم" 161 حديث ذكر شده است كه از اسمِ دوازده امام سخن به ميان آمده است. وقتى كسى "فصل دوّم" را با دقّت مى خواند مى بيند بعضى از احاديث اين فصل مى گويد: "امامان 12 نفرند و نام امام اول، على(عليه السلام) است"، بعضى ديگر مى گويد: "امامان 12 نفرند و اوّلين آنها، على(عليه السلام)و آخرين آنها، مهدى(عليه السلام) است"، بعضى ديگر مى گويد: "امامان 12 نفرند و 9 نفر آنان از فرزندان حسين(عليه السلام)هستند"، بعضى ديگر مى گويد: "امامان 12 نفرند و نام آنها ذكر شده است".
    خلاصه سخن آن كه در كتاب "مُنتَخبُ الأَثَر" تعداد 309 حديث در اين موضوع ذكر شده است، آيا اين تعداد حديث را مى توان انكار كرد؟ مگر يك حديث و دو حديث است كه كسى بگويد شايد اين حديث ها، ضعيف باشد!
    آرى، اگر ما در اين موضوع، دو يا سه حديث داشتيم بايد به علم رجال مراجعه مى كرديم، ولى وقتى احاديث اين موضوع به اين تعداد مى رسد براى هر انسانى كه انصاف دارد، يقين آور مى شود. همه علما بر اين باورند حديثى كه تَواتر معنوى دارد معتبر است و براى انسان يقين حاصل مى شود (احاديثى كه نام دوازده امام را بازگو مى كند تواتر معنوى دارد).
    آقاى سخنگو! به راستى تو با خودت چه كردى؟ اكنون آشكار شد كه تو حقّ و حقيقت را مخفى مى كنى، ديگر انتظار نداشته باش مردم به سخنانت اعتماد كنند، يك عمر در حوزه بودى، سر سفره امام زمان(عليه السلام) نشستى، تو نمك خوردى و نمكدان را شكستى! به چه قيمتى، دلِ مولاى ما را به درد آوردى؟ تو به دنبال چه بودى؟

    * * *


    آقاى سخنگو! تو گفتى: "مردم و حتّى خودِ امامان، امامِ بعدى خود را نمى شناختند"، من مات و مبهوت از اين سخن تو هستم! نمى دانم شايد اين همه حديث باز تو را قانع نكند! ولى اگر يك حديثى كه همه راويان آن، افراد مورد اعتماد باشند برايت نقل كنم، آيا قبول مى كنى؟ كتاب "اصول كافى" را كه همه علما قبول دارند، در جلد 1 ص 525 حديث شماره يك را با دقّت نگاه كن، تك تك راويان اين حديث را بررسى كن، به علم رجال مراجعه كن! همه راويان اين حديث مورد اعتماد هستند و اين حديث، صحيح و معتبر است. در اين حديث، نام 12 امام آمده است.
    حكايت آن شخصى را شنيده اى كه يك درخت در خانه داشت، يكى از شاخه هاى آن درخت، كج شده بود، آن شخص به جاى آن كه آن شاخه كج را ببرد، به جان اصل درخت افتاد و درخت را از ريشه كند، تو با يك نفر، دعواىِ سياسى داشتى، خوب با او وارد بحث و جدل مى شدى! چرا اين گونه به جانِ باورهاى شيعه افتادى؟ چرا به ريشه درخت حملهور شدى؟ چرا در اين دعواىِ سياسى به اعتقادات شيعه ضربه زدى؟
    آقاى سخنگو! تو ادّعا مى كنى استاد حوزه هستى و ادّعاهايى هم دارى، به راستى آيا تو از اين همه حديث خبر نداشتى؟ فقط در كتاب "منتخب الأثر" 309 حديث براى اين موضوع آمده است، (كتاب هاى ديگر شيعه بماند)، آيا تو اين احاديث را نديدى؟ اگر بگويى من خبر نداشتم كه بى سوادى خود را ثابت كرده اى، آخر چگونه مى شود تو با آن همه ادّعا، چند كتاب حديثى را نخوانده باشى؟ من نمى توانم باور كنم كه تو ده ها سال در حوزه باشى و اين احاديث را نشنيده باشى! بگذار فاش بگويم، تو بهتر از هر كس ديگر اين احاديث را ديده اى و آنها را خوانده اى ولى حقّ را مخفى كردى و كمر همّت بستى تا به جنگ باورهاى شيعه بيايى!
    آرى، وقتى هدف اين باشد كه باورهاى شيعه، ضعيف شود، مخفى كارى هم جايز مى شود، سخن تو مانند سخن كسانى است كه مى گفتند: "هدف، وسيله را توجيه مى كند". چه كسى باور مى كرد كه كسى مانند تو كه لباس روحانيّت به تن كردى و در اصفهان مسجد و محراب دارى، اين سخنان را بگويد و باورهاى شيعه را ضعيف كنى؟

    * * *


    آقاى سخنگو! آخر تو چگونه ادّعاى استادى دارى در حالى كه فرق بين "اسم" و "لقب" را نمى دانى!! هر كسى قدرى باسواد باشد اين مطلب را مى داند كه اين دو با هم فرق مى كنند.
    اسم امام دوازدهم چيست؟ او هم نام پيامبر است، اسم او "محمّد" است، ولى "قائم" لقب اوست، همان طور كه "مهدىّ" لقب اوست. "قائم" يعنى قيام كننده! كسى كه به امر خدا برمى خيزد و با حكومت هاى ستمگر مبارزه مسلحانه مى كند و ستمگران را نابود مى كند و حكومت عدل را برپا مى كند. اين معناى "قائم" است، "قائم" يك لقب است.
    شيعيان از ظلم هاى حكومت ها به تنگ مى آمدند، مثلاً آنها نزد امام محمّدباقر(عليه السلام) مى رفتند و مى پرسيدند: "آيا شما آن امامى هستيد كه قيام مى كند و حكومت ظلم و ستم را نابود مى كند؟"، آنان مى دانستند كه اسم امام پنجم چيست، در اين مطلب، شكى نداشتند، سؤال آنان درباره اسم او نبود، بلكه مى خواستند بدانند آيا "قائم"، لقب او هست يا نه؟
    آرى، "امامِ قائم" اسم نيست، بلكه لقبى است كه ممكن بود براى هر كدام از امامان باشد، اگر شرايط فراهم مى شد و خدا اراده مى كرد هر كدام از آنها مى توانستند "امامِ قائم" باشند، ولى شرايط جامعه براى قيام آماده نبود، براى همين اين لقب مخصوص امام دوازدهم شد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱: از كتاب شب تاریک نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن