نمى دانم چرا دلم اين قدر سياه شده است. اصلاً حال و حوصله ندارم. خسته ام، همه چيز دارم، امّا نشاط ندارم، عمرى به دنبال پول دويدم، حال كه به آن رسيده ام، آن شور و نشاط را ندارم، دل مرده ام، چه كنم؟ آيا راه حلّى به ذهن شما مى رسد؟
اين سخن وحيدآقا بود كه براى مشاوره نزد من آمده بود. به نظر شما من بايد به او چه مى گفتم.
او درست مى گفت دل او مرده بود، و تو خودت مى دانى كسى كه دل مرده است، هيچ نشاطى ندارد، اصلا از عبادت لذّتى نمى برد، از دنيا و زيبايى هاى دنيا هم سير است، هيچ چيز براى او جذّاب نيست.
با خود فكر كردم، ياد حديثى از امام رضا(عليه السلام) افتادم. در آن حديث اشاره شده بود كه هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن مجلس ياد اهل بيت(عليهم السلام)بشود و سخنان آنها بيان شود، او هرگز دل مرده نمى شود.
براى همين به اين بنده خدا گفتم: سعى كن هر روز مقدارى از سخنان اهل بيت(عليهم السلام) را بخوانى، سخنان چهارده معصوم مانند آب زلالى است كه قلب تو را جان مى دهد و زنده مى كند، سخن آنان نور است و مايه روشنى و نشاط جان تو خواهد شد.
تازه اين اثر علوم اهل بيت(عليهم السلام) در اين دنيا است. روز قيامت كه فرا برسد، همه انسان ها، دل مرده خواهند بود، امّا قلب كسانى كه با علم اهل بيت(عليهم السلام) خو گرفته اند، شاداب و با نشاط خواهد بود. اين وعده امام رضا(عليه السلام) مى باشد.
خدايا! مرا از كسانى قرار بده كه همواره با دانش اهل بيت(عليهم السلام) مأنوس هستند و از آب زلال سخنان آنها بهره مى برند.
[14]