کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يك

      فصل يك


    خدايا! خيلى وقت ها دلم مى خواست از تو سؤالى بكنم. مى خواستم بدانم چرا تو اين همه بين بندگانت فرق گذاشته اى؟ به عدّه اى پول زيادى داده اى و به عدّه اى ديگر، فقر را هديه داده اى. بعضى ها سالم و تنومند هستند و بعضى بيمار.
    ديروز از خيابان كه عبور مى كردم، كودكى را ديدم كه فلج بود و نمى توانست راه برود، خيلى دلم سوخت، تو چرا او را اين گونه آفريدى؟
    آن ديگرى را بگويم كه كورمادرزاد به دنيا آمده است، او هرگز نتوانسته است دنيا و زيبايى هاى آن را ببيند. چرا او را اين گونه آفريدى؟
    به بعضى ها آن قدر بچّه مى دهى كه نمى دانند چه بكنند و بعضى ديگر هم تا ابد در حسرت يك فرزند مى سوزند.
    زمان زيادى گذشت تا فهميدم كه تو خدايى و همه كارهاى تو از روى حكمت است. تو براى همه كارهاى خود دليلى دارى كه من از آن بى خبرم.
    اگر همه انسان ها ثروتمند و سالم بودند، هيچ كس به ياد تو نبود، هيچ كس شكر تو را به جا نمى آورد و تو خود مى دانى كه اگر انسان، تو را از ياد ببرد به چه روزى مى افتد!
    وقتى من در خيابان راه مى روم، روزگار كارى با من كرده است كه به همه زمين و آسمان تو، بد بگويم و از تو گلايه داشته باشم، تو ناگهان تصوير آن كودك فلج را جلوى چشم من مى آورى و من ناخودآگاه به فكر فرو مى روم: خدايا! تو را سپاس كه مرا سالم آفريدى!
    اين گونه است كه من به ياد تو مى افتم و تو را سپاس مى گويم، لحظه اى دلم از زمين به آسمان تو وصل مى شود و تو خود مى دانى اين چقدر ارزش دارد.
    آن كس كه ثروتمند است، وقتى فقيرى را مى بيند، مى فهمد به لطف خدا بوده است كه توانسته به اين زندگى برسد.
    تو سعادت ابدى بنده خود را مى خواهى; به آن كسى كه فقر دادى، روى حكمت بوده است، شايد اگر همان بنده تو، ثروت مى داشت، براى هميشه تو را فراموش مى كرد و كارهايى مى كرد كه عذاب را براى خود مى خريد.
    تو او را دوست داشتى و به خاطر همين بود كه فقر را به او هديه دادى، ولى او خودش نمى داند، امّا تو خوب مى دانى كه با بنده ات چه كنى. چه چيزى به او بدهى و چه چيزى از او بگيرى. اگر او در اين سختى ها صبر كند، پاداش خوبى به او خواهى داد.
    اشكال من اين است كه همه چيز را فقط در اين دنيا مى بينم و مى جويم، مى خواهم راز كارهاى تو را در محدوده اين دنيا تفسير كنم، امّا بايد زمان بگذرد و اين دنيا سپرى شود، آن وقت همه رازها برملا خواهد شد.*P*1


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱: از كتاب تا خدا راهى نيست نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن