کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل هجده

      فصل هجده


    به موسى(عليه السلام) دستور دادى تا عصاى خود را بر رود نيل بزند، همين كه او عصاى خود را بر لب رود نيل زد، قدرت تو معجزه اى كرد، آب ها كنار رفت. همه با تعجّب نگاه مى كردند، موسى(عليه السلام) همراه با ياران خود به سلامت از رود نيل عبور كردند.
    در همين هنگام، فرعون باسپاهش از راه رسيد، او ابتدا مى ترسيد از آب عبور كند، يعنى همه سپاه او ترسيده بودند، بعد از لحظاتى، فرعون تصميم گرفت تا از آب عبور كند، او به سرعت اسب خود را حركت داد تا هر چه زودتر بتواند به آن طرف آب برسد. همه سپاه او نيز همراه او وارد رود نيل شدند.
    وقتى آخرين نفر از سپاه فرعون نيز وارد رود نيل شد، تو اراده كردى و همه آب ها به روى هم آمد، فرعون و سپاهش در دريايى از آب گرفتار شدند.
    فرعون كه اميدى به نجات نداشت، فريادش را بلند كرد و از موسى(عليه السلام) كمك خواست. موسى(عليه السلام) صداى او را شنيد، امّا هيچ توجّهى نكرد، درست است كه فرعون در حقّ موسى(عليه السلام)، پدرى كرده بود، امّا اكنون نبايد به او اعتنايى مى كرد، فرعون سال هاست كه ادّعاى خدايى كرده بود و هزاران نفر بى گناه را كشته بود، موسى(عليه السلام) براى چه بايد به او كمك كند؟
    آرى! موسى(عليه السلام) فكر مى كرد كه بايد هر چه زودتر اين دشمن خدا نابود شود، براى آخرين بار فرعون فرياد زد و از موسى(عليه السلام)كمك طلبيد، امّا موسى(عليه السلام) به او نگاهى هم نكرد، بعد از لحظاتى براى هميشه صداى فرعون خاموش شد.
    اكنون تو با موسى(عليه السلام) سخن مى گويى: اى موسى! اگر فرعون به جاى اين كه از تو طلب كمك مى كرد، مرا صدا مى زد من او را كمك مى كردم! او تو را صدا زد، امّا تو هيچ توجّهى به او نكردى. آيا مى دانى چرا تو جواب او را ندادى؟ علّت آن اين بود كه تو او را خلق نكرده بودى! اگر او مرا صدا مى زد من جوابش را داده و او را نجات مى دادم، آخر من او را خلق كرده بودم!*P*20
    موسى(عليه السلام) به فكر فرو رفت، به راستى تو چه خداى مهربانى هستى؟ تو هرگز دل فرعونى كه سال هاى سال، ادّعاى خدايى كرده است را نمى شكستى! اگر او تو را صدا مى زد، كمكش مى كردى و نجاتش مى دادى، تو خدا هستى و بندگانت را دوست دارى.
    افسوس كه از تو براى ما كم گفته اند، نه، براى ما از تو زياد گفته اند، البتّه از غضب و خشم تو!!
    چرا ما از مهربانى تو، كمتر مى دانيم؟


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۸: از كتاب تا خدا راهى نيست نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن