کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل نه

      فصل نه


    خدايا! فرشتگانت به تو مى گويند: خدايا! چرا شعيب اين قدر گريه مى كند؟ مى ترسيم چشمان او آسيب ببيند!
    مدّتى مى گذرد، شعيب هم چنان گريه مى كند تا اين كه چشم او نابينا مى شود، او ديگر نمى تواند جايى را ببيند.
    تو چشمانش را شفا مى دهى، شعيب شكر تو را مى كند و باز بناى گريه و اشك را مى گذارد تا آنجا كه چشمان او نابينا مى شود.
    و تو اكنون با او سخن مى گويى:
    ــ اى شعيب! تا به كى گريه خواهى كرد؟ اگر از ترس عذاب من اين گونه اشك مى ريزى، بدان كه من تو را از عذاب در امان داشته ام، اگر از شوق بهشت آرام و قرار ندارى، بدان كه من تو را وارد بهشت خواهم نمود.
    ــ بارخدايا! تو كه مى دانى گريه من نه از ترس جهنّم تو است و نه براى رسيدن به بهشت تو. چه كنم، من اسير محبّت تو شده ام و دلم بى قرار توست.
    ــ اكنون كه اين سخن را گفتى من هم كارى مى كنم تا بهترين مرد روى زمين نزد تو بيايد و خدمت تو را بنمايد.*P*10
    و اين گونه مى شود كه موسى(عليه السلام) به كنعان مى آيد و سال ها خدمت شعيب را مى كند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹: از كتاب تا خدا راهى نيست نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن