کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۸

      ۸


    ديدى همسفرم كه چه جمعيّت زيادى در "كاروان غدير" شركت كرده بود! با ديدن اين جمعيّت انبوه به ياد سخنى از امام صادق(عليه السلام)مى افتم كه روز غدير را به عنوان روز "پيمان بزرگ" و روز "جمعِ مشهود" معرفى مى كند:
    يَومَ الْجَمْعِ الْمَشْهُودِ!
    به راستى منظور از "جمع مشهود" چيست؟ روز غدير روزى است كه مردم بايد جمع بشوند و اين جمعيّت، ديده بشود! "جمع مشهود" يعنى "جمعيّتى كه ديده بشود"، اگر مردم مثلاً در خانه اى جمع بشوند و جشن بگيرند، اين كار آنها، "جمع مشهود" نيست، بايد مردم بيرون بيايند و همگان آنها را ببينند، اين چيزى است كه امام صادق(عليه السلام)درباره آن سخن مى گويد، جشنى كه در خانه يا مسجد برگزار شود، هر چند باشكوه باشد، "جمع مشهود" نيست.
    آرى، اگر ما بخواهيم به سخن امام صادق(عليه السلام) عمل كنيم بايد مانند شيعيان بغداد به خيابان بياييم و "كاروان شادى" راه بياندازيم تا همه، عظمت اين روز را ببينند، خيلى ها اهل مسجد نيستند و شايد در همه مدّت زندگى خود، پا در مسجد نگذارند، خيلى ها اصلاً اهل مجالس مذهبى نيستند، ولى آنها ناچار هستند كه از خيابان عبور كنند، وقتى كه "كاروان غدير" راه مى افتد همه آن را مى بينند. آرى، "كاروان غدير" همان "جَمع مشهود" است. ما مى خواهيم به سخن امام صادق(عليه السلام)عمل كنيم.

    * * *


    يَوْمَ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ!
    روز غدير، روزى است كه از انسان ها پيمان گرفته شده است!
    اين سخن امام صادق(عليه السلام) است. به راستى منظور از آن پيمان چيست؟ آيا آيه 172 سوره أعراف را به ياد دارى؟ در آن آيه، قرآن از روزى سخن مى گويد كه خدا از همه انسان ها پرسيد: "آيا من پروردگار شما نيستم؟"، آنان همه گفتند: "آرى، ما گواهى مى دهيم كه تو پروردگار ما هستى".
    به راستى خدا در چه زمانى، از انسان ها چنين پيمانى را گرفت؟ وقتى به سخنان اهل بيت(عليهم السلام) مراجعه مى كنيم جواب اين سؤال را مى يابيم. اين آيه، درباره "عالَم ذرّ" است، آن روزى كه خدا روح همه انسان ها را مانند ذرّه هاى كوچك فراخواند و از آنان پيمان گرفت، اين پيمان درباره توحيد، نبوّت و امامت بود، آن روز، روز پيمان بزرگ بود.
    در آن روز بود كه فطرت انسان ها، خدا را شناختند و با پيامبران آشنا شدند و سپس ولايت اهل بيت(عليهم السلام) مطرح شد و خدا از همه انسان ها، آن پيمان را گرفت.

    * * *


    اين سخن امام باقر(عليه السلام) است: "خدا در فطرت انسان ها سه چيز را نهادينه كرده است: لا اله إلاّ الله، محمّد رسول الله، علىّ اميرُ المؤمنين".
    امام باقر(عليه السلام) سخن خود را اين گونه ادامه داد: "توحيد تا اينجاست"، آرى توحيد از سه نكته اساسى تشكيل شده است: يكتاپرستى، نبوّت و ولايت. اگر كسى ولايت را قبول نداشته باشد باور او به خدا صحيح نيست و او يكتاپرست نيست، زيرا سخن خدا را قبول نكرده است و تسليم او نبوده است.
    آرى، "ولايت" جزئى از "توحيد" است، خداشناسى بدون اعتقاد به مسيرِ بندگى خدا، امكان ندارد! اگر كسى ادّعا كند من "خداشناس" هستم ولى "امام شناس" نباشد، او دروغگو است و خداشناسى او چيزى جز خيال باطل نيست!
    اگر كسى واقعاً خدا را باور دارد، بايد تسليم امرِ خدا باشد، امامت و ولايت اهل بيت(عليهم السلام) راهى است كه خدا براى مردم قرار داده و از مردم خواسته است از اين راه به سوى او بيايند، كسى كه ولايت امام را قبول نكرده است، تسليم امرِ خدا نشده است، پس او دروغ مى گويد كه من خدا را باور دارم. كسى كه مى خواهد خدا را بندگى كند بايد از آن درى كه خدا مشخّص كرده است وارد شود، خداشناسى و رسيدن به رضايت خدا فقط يك راه دارد و آن هم راه امام است.

    * * *


    عالم ذرّ، حادثه اى بزرگ بود كه قبل از خلق شدن جسم انسان ها روى داد، آن حادثه در "روز جمعه" بود، اصلاً راز اين كه روز جمعه را به اين نام مى خوانند، در همين نكته است، يعنى روزى كه همه انسان ها جمع شدند و خدا از آنان پيمان گرفت.
    آرى، جمع شدن براى پيمان با ولايت، در عالَم ذرّ اتّفاق افتاده است، خدا مى توانست از هر انسانى به تنهايى، پيمان بگيرد، ولى اين كار را نكرد، بلكه همه را جمع كرد، اين نكته به ما ياد مى دهد كه بايد براى پيمان با ولايت، جمع شد، همه بايد گرد هم جمع شويم، آنچه مهم است جمعيّت است، پيمان بستن در تنهايى و خلوت، فايده زيادى ندارد.

    * * *


    مراسم غدير، جلوه اى از همان كارى است كه خدا در عالَم ذرّ انجام داده است، مراسمى كه شيعيان در مناسبت ها دارند ريشه در عالَمى ديگر دارد. روز غدير، جلوه اى از عالم ذّر است، روز غدير، روز تجديد پيمانِ عالم ذرّ است. اين مطلب در حديث امام صادق(عليه السلام) آمده است.
    به راستى چرا آن حضرت، روز غدير را به عنوان "روز پيمان و ميثاق" معرفى كرد؟ چرا مثلاً روز مبعث پيامبر را روز آن پيمان بزرگ معرفى نكرد؟ جواب روشن و آشكار است، اگر ولايت على(عليه السلام) نباشد، مبعث هم نتيجه اى نخواهد داشت، كسى كه على(عليه السلام)را قبول ندارد، خودش را فريب مى دهد، او به خدا و پيامبر هم ايمان ندارد و اسيرِ فريب شيطان شده است، آرى، "نماز بى ولاى او، عبادتى است بى وضو / به مُنكِر على بگو، نماز خود رها كند".
    خلاصه سخن اين شد كه در عالم ذَرّ، خدا از انسان ها پيمان گرفت تا ولايت اهل بيت(عليهم السلام) را قبول كنند، اين حادثه بزرگ در آن عالَم اتّفاق افتاد، در اين دنيا نيز آن حادثه بزرگ، جلوه اى دارد، آن پيمان بزرگ در روز غدير تجديد شد، و اكنون ما وظيفه داريم كه هر سال، در روز غدير به ميدان بياييم و آنچه را قبلاً به آن ايمان آورده ايم به ياد آوريم و تجديد پيمان كنيم.

    * * *


    بعضى ها فكر مى كنند كه پيامبر در روز غدير، فقط از ولايت على(عليه السلام) سخن گفت، آنها دقّت نمى كنند كه پيامبر در آن روز از مردم براى دوازده امام، بيعت گرفتند و بارها درباره حضرت مهدى(عليه السلام) سخن گفتند.
    در اينجا مى خواهم سخنانى را كه پيامبر در روز غدير درباره حضرت مهدى(عليه السلام)بازگو كرد بنويسم، اين ها قسمتى از "خطبه غدير" است كه كمتر به آن دقّت كرده ايم، پيامبر در آن روز فرياد برآورد: "اى مردم! بدانيد كه مهدى، آخرين امام است. او سرانجام قيام مى كند و بر همه دين ها پيروز مى شود و از ستمگران انتقام مى گيرد. مهدى ياور دين خداست. بدانيد كه خدا او را برگزيده است، او مى آيد تا دستورهاى خدا را استوار سازد. همه پيامبران، مژده آمدن مهدى(عليه السلام) را داده اند، حقّ فقط با اوست و نور خدا فقط نزد اوست. او بر همه دشمنانش پيروز مى شود، از طرف خدا، سرپرست و صاحب اختيار مردم است و حكم خدا را اجرا مى كند. همه امانت هاى پنهان خدا نزد اوست".
    آرى، روز غدير، روز پيمان با امام زمان(عليه السلام) است، هدف اصلى "كاروان غدير" اين است كه مردم با امام خويش، تجديد بيعت كنند و غبار غفلت را از دل بزدايند، امروز شيعيان بغداد، قدم به قدم در مسير كاروان از امام زمان ياد مى كنند.
    اگر غدير را يك حادثه تاريخى مربوط به گذشته بدانيم در حقّ امام زمان، نيز ظلم كرده ايم! روز غدير، روز حضرت مهدى(عليه السلام)است، روز ولايتِ اوست، بايد دل ها را به مهر او، گره زد و براى مردم گفت كه زندگى بدون ياد او، مردگى است و مرگ بدون معرفت او، مرگ جاهليّت است.
    به راستى، چرا تو اين قدر شوق دارى كه "كاروان غدير" راه بياندازى؟ تو به دنبال چه هستى؟ تو سوگند ياد كرده اى كه تا جان در تن دارى، سرود مهر مولاى خود را سر دهى و تا رمق در بدن دارى، محبّت او را بر دل هاى مردم، پيوند بزنى، تو مى خواهى همراه شيعيان با دستانى در هم فشرده و گام هايى همراه شده، در راه او قدم بردارى!
    آرى، روز غدير همان "عيد بزرگ تر" است، روز "عيدُ الله الأكبَر" است، يعنى روزى كه خدا آن را عيد قرار داده است و از همه عيدها، برتر و باشكوه تر است.
    "عيدِ ولايت" برتر از "جشنِ ولادت" است، بسيارى از سنّى ها حاضرند در جشن نيمه شعبان شركت كنند و مشكلى با آن ندارند، ولى اين كاروان غدير است كه نظام فكرىِ اهل سنّت را زير سؤال مى برد.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸: از كتاب راه شیدایی نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن