کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست وسه

      فصل بيست وسه


    آقاى سُنّى! دوستان تو قبول دارند كه فاطمه(عليها السلام) وصيّت كرد كه شبانه به خاك سپرده شود، ولى آنان مى گويند اين وصيّت، نشانه نارضايتى فاطمه(عليها السلام)نيست، بلكه اين كار علّت ديگرى داشته است:
    وقتى مردم مدينه مى خواستند مرده اى را به خاك بسپارند، پيكر او را بر روى تخته چوبى مى گذاشتند و به سوى قبرستان مى بردند. فاطمه دوست نداشت هيچ مردى، اندام او را ببيند، براى همين وصيّت كرد كه تشييع جنازه او در شب باشد و على هم به وصيّت او عمل نمود.
    من از شنيدن اين مطلب خيلى تعجّب مى كنم. وقتى به بررسى و مطالعه مى پردازم، متوجّه مى شوم كه آن ها اصل اين مطلب را از كتاب هاى شيعيان گرفته اند، امّا افسوس كه آن ها مطلب را تحريف كرده اند!
    من در اينجا اصل مطلب را براى شما نقل مى كنم:
    روزهاى آخر زندگى فاطمه(عليها السلام) بود و ديگر اميدى به بهبود او نبود. فاطمه با خود فكر مى كرد، او مى دانست كه مردم مدينه، پيكر مردگان خود را بر روى تخته چوبى مى گذارند و به سوى قبرستان مى بردند، فاطمه(عليها السلام) دوست نداشت كه بعد از مرگ، مردان نامحرم اندام او را ببينند.
    يك روز، فاطمه(عليها السلام) با يكى از زنان چنين سخن گفت: آيا تو مى توانى كارى كنى كه بعد از مرگ من، پيكرم از ديد مردان نامحرم پوشيده بماند؟
    آن زن با خود فكر كرد، او سال ها قبل به حبشه هجرت كرده بود و در آنجا ديده بود كه اهل حبشه مردگان خود را در تابوت قرار مى دهند.
    آن زن به فاطمه(عليها السلام) اين نكته را گفت و به او گفت كه من براى تو تابوتى آماده مى كنم. فاطمه(عليها السلام) اين پيشنهاد را خيلى پسنديد و از آن زن خواست تا براى او تابوتى بسازد، آن روز فاطمه(عليها السلام) در حق آن زن دعا كرد.[88]
    اى كسى كه مى گويى آن وصيّت فاطمه(عليها السلام) براى اين بود كه مردان، پيكر او را نبينند، با تو هستم! تو اين مطلب را از كجا نقل مى كنى؟ دليل اين سخن تو چيست؟
    من كه تمام ماجرا را براى تو گفتم، فاطمه(عليها السلام) براى اين كه اندامش از ديد مردان پنهان بماند، دستور ساختن تابوت داد، تو چرا حقيقت را تحريف مى كنى؟
    آرى! راز ساختن تابوت، همان مطلبى بود كه تو گفتى، امّا راز دفن شبانه چيز ديگرى بود.
    بيا با هم به چند نفر از دانشمندان اهل سنّت مراجعه كنيم و سخن آنها را بخوانيم تا به راز اين دفن شبانه پى ببريم:
    1 ـ دِينَوَرى مى نويسد: "فاطمه وصيّت كرد كه شبانه دفن شود، براى اين كه او مى خواست ابوبكر در دفن وى حاضر نشود".[89]
    2 ـ صنعانى مى نويسد: "فاطمه شبانه به خاك سپرده شد، هدف على از اين كار اين بود كه ابوبكر بر پيكر فاطمه نماز نخواند، زيرا بين فاطمه و ابوبكر، اتّفاقاتى روى داده بود".[90]
    3 ـ ابن ابى الحديد مى نويسد: "ناراحتى و غضب فاطمه از ابوبكر آن قدر زياد بود كه فاطمه وصيّت كرد ابوبكر بر پيكر او نماز نخواند".[91]
    اين مطالبى را كه نقل كردم، همه از كتب اهل سنّت است. اكنون وقت آن است كه ماجراى وصيّت فاطمه(عليها السلام) را از كتب شيعه ذكر كنم.
    ? ? ?
    روزهاى آخر زندگى فاطمه(عليها السلام) بود، على(عليه السلام) كنار بستر همسرش نشسته بود. فاطمه(عليها السلام) با على اين چنين سخن مى گفت:
    ــ على جان ! تو بايد در مرگ من صبر داشته باشى ، يادت هست در روز آخر زندگى پدرم ، او به من وعده داد كه من زودتر از همه به او ملحق خواهم شد ، اكنون موقع وعده پيامبر است ، على جان! اگر در زندگى از من كوتاهى ديدى ببخش و مرا حلال كن .[92]
    ــ اى فاطمه! تو نهايت عشق و محبّت را به من ارزانى داشتى ، تو با سختى هاى زندگى من ساختى ، تو هيچ كوتاهى در حقّ من نكردى .
    ــ على جان ! از تو مى خواهم كه بعد از من با فرزندانم ، مهربانى بيشترى داشته باشى.
    ــ فاطمه جان ! تو به زودى حالت خوب مى شود و شفا مى يابى .
    ــ نه ، من به زودى نزد پدر خود مى روم ، على جان ! من وصيّت ديگرى هم دارم .[93]
    ــ چه وصيتّى ؟
    ــ بدنم را شب غسل بده، شب به خاك بسپار ، تو را به خدا قسم مى دهم مبادا بگذارى آن هايى كه بر من ظلم كردند بر جنازه من حاضر شوند .[94]
    ــ چشم ، فاطمه جان ! من قول مى دهم نگذارم آن ها بر پيكر تو نماز بخوانند .[95]
    ــ على جان ! من مى خواهم قبرم مخفى باشد .[96]
    ــ چشم ، فاطمه جان !
    ــ على جان ! از تو مى خواهم كه خودت مرا غسل دهى و كفن نمايى و در قبر بگذارى ، على جان ! بعد از آن كه مرا دفن كردى، بالاى قبرم بنشين و برايم قرآن بخوان ، تو كه مى دانى من سخت مشتاق تو هستم و چقدر شيداى صداى دلنشين تو هستم! على جان ! به سر قبرم بيا![97]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۳: از كتاب روشنى مهتاب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن