کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يازده

      فصل يازده


    آيا آن پيرمرد را مى شناسى؟ همان كه عصايى در دست دارد و به اين سو مى آيد؟ او از كوفه به مدينه آمده است و مى خواهد به خانه امام صادق(عليه السلام)برود، من هم دوست دارم با او همراه شوم.
    او "ابوحمزه" است، او در روزگار جوانى اش از امام سجّاد(عليه السلام) دعاى سحر ماه رمضان را شنيد و آن را براى همه نقل كرد. حالا ديگر مردم آن دعا را بيشتر به نام "دعاى ابوحمزه ثُمالى" مى شناسند.
    درست است كه او ديگر پيرمرد شده است، امّا عشق به امام، هرگز در وجود او سرد نمى شود، او اين همه راه از كوفه آمده است تا امام صادق(عليه السلام)را ببيند...
    اكنون او در حضور امام نشسته است، ابوحمزه در اين خانه، آرامش بهشت را احساس مى كند، به راستى چه سعادتى بالاتر از اين كه شيعه در حضور امام زمان خود باشد...
    لحظاتى مى گذرد... سخن از كربلا و نهر علقمه و عبّاس به ميان مى آيد، امام رو به ابوحمزه مى كند و مى گويد:
    ــ وقتى به كربلا رفتى، عمويم عبّاس را اين گونه زيارت كن!
    ــ چگونه؟
    ــ كنار قبر عبّاس برو و جملاتى را كه من براى تو مى گويم، بخوان!
    ابوحمزه با دقّت به سخن امام، گوش فرا مى دهد تا اين جملات را به خاطر بسپارد، او مى خواهد اين سخنان را براى ديگران نقل كند تا شيعيان در طول تاريخ از آن بهره ببرند.
    او به خوبى مى داند كه اين جملات، چه شكوه و عظمتى دارند، زيرا اين سخنان امام صادق(عليه السلام) است، سخنانى از جنس آسمان... من با دقّت به اين سخنان گوش مى دهم... از امروز به بعد، هرگاه بخواهم به عبّاس سلام كنم، اين جملات را مى گويم.

    * * *


    اى ابوحمزه! وقتى نزديك قبرِ عبّاس ايستادى، اين گونه سخن بگو:
    سلام خدا، سلام فرشتگان، سلام پيامبران، سلام خوبان، سلام شهيدان و سلام راستگويان، هر صبح و شام، بر تو باد اى پسرِ اميرالمؤمنين! ...
    من گواهى مى دهم كه تو نهايت تلاش و فداكارى را در راه حسين(عليه السلام)نمودى و تو مظلومانه شهيد شدى... خدا به تو پاداشى بزرگ داد و به راستى كه آخرت، بهترين پاداش است.
    خدا لعنت كند كسانى كه تو را به قتل رساندند، خدا لعنت كند كسانى كه راه را بر تو بستند و نگذاشتند تو آب را به خيمه ها برسانى...
    گواهى مى دهم تو مظلومانه شهيد شدى و خدا به تو مقامى بس بزرگ عطا كرد.
    اى پسر اميرالمؤمنين! من به زيارت تو آمده ام، من به كربلا آمده ام تا شما را زيارت كنم... بدانيد كه دل من، تسليم شماست، من از فرمان شما اهل بيت اطاعت مى كنم، من پيرو شما خاندان هستم، زمانى كه دولت و حكومت شما فرا برسد، براى يارىِ كردن شما، آماده ام.
    من با شما هستم، من به شما و به رجعت شما ايمان دارم. من هرگز با دشمنان شما همراهى نمى كنم، من به بازگشت شما باور دارم و از راه و رسم دشمنان شما بيزارم...

    * * *


    سخن امام صادق(عليه السلام) با ابوحمزه اين گونه ادامه پيدا مى كند:
    اى ابوحمزه! اكنون نزديك تر برو! نزديك قبرِ عبّاس بشو و چنين بگو:
    سلام بر تو اى بنده شايسته خدا! سلام بر تو اى كسى كه از پيامبر، على، حسن و حسين(عليهم السلام) اطاعت كردى...
    گواهى مى دهم كه تو به مقام كسانى كه در راه خدا با دشمنان جنگ كردند و در دفاع از دوستان خدا، همه تلاش خود را نمودند، رسيدى.
    خدا بهترين و كامل ترين پاداش ها را به تو عطا كند كه تو به عهد خود وفا كردى و از امام خود، اطاعت كردى...
    گواهى مى دهم كه تو در راه يارى حسين(عليه السلام)، نهايت تلاش خود را نمودى تا آنجا كه جانت را در اين راه فدا نمودى... تو هيچ كوتاهى در اين راه نكردى، فداكارى تو از روى آگاهى و شناخت بود، تو همواره از راه دوستان خدا پيروى كردى...
    اميدوارم كه خدا مرا با تو در بهشت (آنجا كه جايگاه كسانى كه فروتن است) جمع كند. اين حاجت من است. من مى خواهم در بهشت كنار تو باشم. مى دانم كه خدا مهربان تر از همه است و من به مهربانى او دل بسته ام تا اين حاجت مرا بدهد.

    * * *


    در اينجا سخن امام صادق(عليه السلام) به پايان مى رسد، من ياد گرفتم كه هر وقت خواستم عبّاس را اين گونه زيارت كنم، اين جملات را بگويم.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱: از كتاب تشنهتر از آب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن