من به كربلا آمده ام، كنار ضريح عبّاس ايستاده ام، زيارت نامه اى را كه امام صادق(عليه السلام) سفارش كرده اند، مى خوانم: "سلام خدا، سلام فرشتگان، سلام پيامبران، سلام خوبان، سلام شهيدان و سلام راستگويان، هر صبح و شام، بر تو باد اى پسرِ اميرالمؤمنين...".
به فكر فرو مى روم، با خود مى گويم من در زيارت نامه عبّاس چه خواندم؟ امام صادق(عليه السلام) مى خواست به من چه پيامى بدهد؟ راست گفته اند كه يك ساعت فكر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
اكنون من هشت قسمت از اين زيارت نامه را انتخاب مى كنم و درباره آن، مطالبى مى نويسم:
* * *
قسمت اوّل اين است: "اى عبّاس! من گواهى مى دهم كه تو نهايت تلاش و فداكارى را در راه حسين(عليه السلام)نمودى...".
عبّاس راه حسين(عليه السلام) را انتخاب كرد و تصميم گرفت تا به پيمانى كه با او بسته است، وفادار بماند، او در اين راه ،نهايت تلاش خود را نمود و سنگ تمام گذاشت.
اين كه من امروز در راه امام زمانم باشم، مهم است، امّا مهمتر از آن اين است كه در اين راه، سنگ تمام بگذارم و با تمام وجودم تلاش كنم.
وقتى من به اداره اى مى روم مى بينم يك نفر فقط به اندازه اى كار مى كند كه از اداره اخراجش نكنند، امّا يك نفر با تمام وجود كار مى كند و از هيچ چيز فروگذار نمى كند. ميان اين دو نفر، خيلى تفاوت است.
عبّاس به من ياد مى دهد كه كارهاى خود را با عشقى بزرگ انجام بدهم، كارى كه با عشق همراه باشد، حتماً كارِ كاملى خواهد بود.
راه و روش عبّاس، مرا از روزمره شدن زندگى باز مى دارد، كسى كه راه عبّاس را در پيش گرفته است، كم كارى نمى كند، او براى هر كارى كه دست به آن مى زند، سنگ تمام مى گذارد.