کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست ويك

      فصل بيست ويك


    مناسب مى بينم در اينجا درباره نام، لقب ها و كُنيه عبّاس را بنويسم:

    1 . عبّاس
    وقتى فرزند اُمّ البَنين به دنيا آمد، على(عليه السلام) نام او را "عبّاس" نهاد، در زبان عربى به كسى كه در مقابل دشمن با چهره اى جدّى ظاهر شود، "عبّاس" مى گويند.
    عبّاس در كربلا در مقابل دشمنان با چهره اى جدّى و در هم كشيده ظاهر شد، شب عاشورا وقتى شِمر براى او امان نامه آورد، عبّاس او را لعنت نمود و هرگز به سخن او توجّهى نكرد.

    2 . ابوالفضل
    عبّاس را بيشتر به كُنيه "ابوالفضل" مى خوانند. در ميان عرب ها رسم است كه هر كسى، يك كُنيه براى خود دارد. شايد بتوان گفت كه كُنيه چيزى شبيه به اسم دوم براى يك شخص است.
    براى مثال نام امام اوّل شيعيان، على(عليه السلام) مى باشد و كنيه او "ابوالحسن" مى باشد. ابوالحسن يعنى پدرِ حسن. وقتى كه اوّلين فرزند على(عليه السلام)به دنيا آمد، على(عليه السلام) نام او را "حسن" نهاد، بعد از آن بود كه كنيه على(عليه السلام) چنين شد: "ابوالحسن" يعنى كسى كه پدرِ حسن است. اين يك قانون است كه كنيه مردان با واژه "پدر" شروع مى شود.
    ذكر اين نكته لازم است: "عبّاس" اسم است و "ابوالفضل" كُنيه است. وقتى عبّاس ازدواج كرد، خدا به او پسرى داد، عبّاس نام او را "فضل" نهاد، بعد از آن بود كه عبّاس را به كنيه "ابوالفضل" خواندند، يعنى كسى كه پدرِ فضل است.

    3 . ماه بنى هاشم (قمر بنى هاشم)
    عبّاس مردى خوش سيما و خوش صورت بود و براى همين او را به اين لقب مى خواندند. منظور از "بنى هاشم"، خاندان پيامبر مى باشند، او زيباترين مرد اين خاندان بود.
    همچنين او قدى بلند داشت، به صورتى كه وقتى سوار بر اسب مى شد، اگر پاى خود را در ركاب نمى گرفت، پايش بر زمين مى رسيد.[79]

    4 . باب الحوائج
    شيعيان در گرفتارى ها و مشكلات به عبّاس متوسّل مى شوند و خدا را به مقام او قسم مى دهند و در بيشتر موارد (به اذن خدا) به حاجت ها و آرزوهاى خود مى رسند، براى همين عبّاس را "باب الحوائج" مى خوانند، يعنى كسى كه "درِ آرزوها" مى باشد و هر كس به او متوسّل شود به اذن خدا به حاجت و آرزوى خود مى رسد.
    حسين(عليه السلام) جلوه رحمت خداست، او همه چيز خود را در راه خدا فدا كرد و خدا هم او را به اين مقام رساند. عبّاس يار باوفاى حسين بود و اوج ايثار و فداكارى را در راه حسين(عليه السلام) به تصوير كشيد. حسين، جلوه رحمت خداست و عبّاس درى است كه از آن مى توان به اين رحمت خدا رسيد.

    5 . سقّا
    از روز هفتم محرّم كه آب بر روى ياران حسين(عليه السلام) بسته شد، عبّاس چندين بار با كمك يارانش به علقمه هجوم برد و از آنجا آب براى خيمه ها آورد، براى همين او را به اين نام مى خوانند.

    6 . قهرمان علقمه
    روز عاشورا بعد از نماز ظهر، عبّاس براى آوردن آب به سوى علقمه حركت كرد. علقمه همان نهرى است كه از فرات جدا مى شود و از كربلا مى گذرد. عبّاس موفّق شد چهارهزار نفرى را كه نگهبان علقمه بودند عقب براند و وارد علقمه شود، اين شجاعت چيز ساده اى نبود، براى همين او را قهرمان علقمه مى خوانند.

    7 . علمدار (حامل اللِّواء)
    وقتى صبح روز عاشورا فرا رسيد، حسين(عليه السلام) لشكر خود را به سه گروه تقسيم كرد و سپس پرچم لشكر را به دست عبّاس داد، براى همين عبّاس را به اين نام مى خوانند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۱: از كتاب تشنهتر از آب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن