هيچ وقت يادم نمى رود روزى را كه مهمان امام باقر(عليه السلام) بودم.
خانه كوچك و ساده اى كه براى من از همه دنيا بزرگتر و زيباتر بود.
اينجا خانه امام من بود.
من خدمت امام دو زانو نشسته بودم و به چهره مبارك او نگاه مى كردم.
در اين ميان امام رو به من كرد و فرمود:
"آيا مى دانى كه حفظ و نگهدارى يك كار خوب سخت تر از انجام آن مى باشد؟".
من قدرى فكر كردم، به راستى منظور از حفظ كار خوب چيست؟من مى دانستم در اين سخن، حكمت بزرگى نهفته است و مى خواستم آن را كشف كنم تا براى همه تاريخ، براى تو كه امروز اين كتاب را مى خوانى به يادگار بگذارم.
من بايد از خود امام باقر(عليه السلام)، توضيح اين سخن را بپرسم، آيا تو نيز با من موافقى؟
براى همين رو به امام(عليه السلام) كردم و گفتم: "منظور شما از حفظ عمل خوب چيست؟".
امام(عليه السلام) لبخندى زدند و فرمودند: "شما مى خواهى به خاطر خدا به يك خانواده نيازمند كمك كنى، براى همين كاملا مخفيانه، بدون آنكه كسى متوجّه بشود به آن خانواده كمك ارزشمندى مى كنى. خداوند براى تو ثواب زيادى را مى نويسد، تو با اين كار، خدا را از خود راضى كرده اى. امّا بعد از مدّتى، تو اين كار خوب خودت را براى دوستان و آشنايان خود نقل مى كنى، در اينجا ديگر تو ريا كرده اى، نتوانستى آن كار خوب خودت را حفظ و نگه دارى كنى، براى همين آن كار خوب تو ديگر مورد قبول خدا واقع نمى شود. آرى، وقتى تو اين كار خود را در ميان مردم تعريف مى كنى، خدا هم به فرشتگانى كه مأمور پرونده اعمال و كردار تو هستند، دستور مى دهد تا در پرونده تو تجديد نظر بكنند و اينجاست آن كار كه مورد قبول واقع شده بود از پرونده تو حذف مى شود".
[5] اينجاست كه مى فهمم نبايد كار نيك خودم را براى مردم بيان كنم، زيرا در اين صورت در روز قيامت ثوابى براى آن كار به من نمى رسد.