۱۱از آيت الله سيد احمد خوانسارى سخن گفتم، هر كس درباره اين شخصيّت تحقيق كند با خود مى گويد: خوشا به حال او! زيرا او براى سفر قبر و قيامت خود، توشه زي
اكنون مى خواهم خاطره اى را كه پسر ايشان بازگو كرده است در اينجا بنويسم: روزهاى آخر زندگى پدرم بود، او مى دانست كه ده روز ديگر از دنيا مى رود، در اين ده روز من بيشتر وقت ها در كنار او بودم، او بارها اين سخن را تكرار مى كرد و چنين مى گفت: "من دارم با دست خالى از دنيا مى روم، تنها چيزى كه دارم با خودم مى برم ثواب شركت در مجلس روضه امام حسين(عليه السلام) است". او در حالى كه اشك در چشم داشت اين سخن را بارها برايم تكرار كرد، رمز و رازى در اين تكرار او بود، او مى خواست اين پيام مهم را به همه شيعيان بدهد تا همه پيروان او بدانند كه توشه اش او در سفر قيامت، چيست.