کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۲۶

     ۲۶


    "آيت الله مرعشى نجفى" يكى از مراجع تقليد بود، او نقش مهمّى در زنده نگاه داشتن فرهنگ عزادارى نمود و علاقه زيادى به امام حسين(عليه السلام)داشت. در سال هاى آخر زندگى خود به بيمارى سختى مبتلا شد و قرار شد كه ايشان را براى مداوا به تهران ببرند، (او بايد جرّاحى مى شد).
    قرار بود فردا صبح زود عازم تهران بشود، شب به كمك دوستان خود به حسينيّه اى كه خودش ساخته بود رفت، چراغ ها را خاموش كرد و از همراهانش تقاضا كرد او را تنها بگذارند، او در حسينيّه مشغول دعا و نيايش شد.
    مدّتى طول كشيد، يكى از دوستان ايشان، نگران شد، پس وارد حسينيّه شد، ديد كه آيت الله مرعشى در كنار منبرى كه بالاى آن روضه مى خوانند نشسته است، پيراهن خود را بالا زده است و سينه اش را به آن منبر مى مالد، او خيلى تعجب كرد، وقتى آيت الله مرعشى تعجب او را ديد به او گفت: "من مى خواهم شفايم را از امام حسين(عليه السلام) بگيرم".
    در اينجا مناسب مى بينم كه اشاره اى به وصيّت نامه آيت الله مرعشى بنمايم، ايشان در وصيت نامه خود چنين سفارش كرده است: "آن پيراهنِ سياهى كه در ماه هاى محرّم و صفر مى پوشيدم، با من دفن شود. وقتى براى امام حسين(عليه السلام)گريه مى كردم اشك چشمم را با يك دستمال پاك مى كردم، وقتى مرا در قبر نهاديد آن دستمال را روى سينه ام بگذاريد، وقتى پيكر مرا در تابوت نهاديد، تابوت مرا به حسينيّه ببريد، عمامه مرا باز كنيد، يك طرف آن را به تابوت من و طرف ديگر آن را به منبر امام حسين(عليه السلام)ببنديد و يك نفر منبر برود و روضه وداع آن حضرت را بخوانيد".
    آرى، آيت الله مرعشى باور داشت كه هيچ سرمايه اى براى سفر قبر و قيامت برتر از اشك بر امام حسين(عليه السلام) نيست، براى همين وصيت كرد كه آن دستمال را روى سينه او بگذارند، سرمايه او همان اشك اوست.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۶: از كتاب راز روضه نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن