کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۹

     ۱۹


    نام "سيّد بَحر العُلوم" را حتماً شنيده اى؟ بعضى هم او را "علامه بحر العلوم" مى خوانند، او از مراجع بزرگ شيعه در قرن سيزدهم هجرى بود و در نجف زندگى مى كرد، او در اخلاق و پارسايى زبانزد بود همانگونه كه در فقه و فقاهت در اوج بود و از او كتاب هاى متعددى به جا مانده است.
    او هر سال، روز عاشورا به كربلا مى رفت و در آنجا براى امام حسين(عليه السلام)عزادارى مى كرد. كسانى كه روز عاشورا در كربلا رفته اند مى دانند كه نزديك ظهر عاشورا، دسته بزرگى از عزاداران به كربلا مى آيند، اين دسته به نام "طُوَيريج" مشهور است. "طريق" به معناى "راه" مى باشد و كلمه "طُويريق" يعنى "راه كوچك". در زبان محلى مردم عراق، گاهى "طُوَيريق" را به اين صورت "طُوَيريج" به زبان مى آورند، اين نام روستايى است كه در 20 كيلومترى كربلا قرار دارد. صبح روز عاشورا مردم آن شهر به صورت دسته اى بزرگ به سوى كربلا راه مى افتند و نزديك ظهر به كربلا مى رسند، سبك عزادارى آنها اين است كه در مسير، "هَروَله" مى كنند و به سينه مى زنند، (مقدارى تند راه مى روند).
    سيد بحر العلوم از نجف به سوى كربلا حركت كرده بود تا ظهر عاشورا در كربلا باشد، صبح روز عاشورا در ميانه راه به دسته "طُوَيريج" رسيد، غوغايى بر پا شد، مسير بسته شد، اطرافيان سيد بحر العلوم او را به گوشه اى راهنمايى كردند، او به آن دسته عزادارى نگاه مى كرد و اشك مى ريخت و آرام سينه مى زد.
    ناگهان مردم مى بينند كه سيد بحرالعلوم، عبا و عمّامه را به كنارى مى گذارد و به داخل جمعيت مى رود و به سر و سينه مى زند و "ياحسين ياحسين" مى گويد، اطرافيان به سرعت نزد ايشان مى روند تا اين پيرمرد را از داخل سيل جمعيت بيرون آورند زيرا نگرانند كه مبادا ايشان زير دست و پا قرار بگيرد، ولى سيد بحر العلوم قبول نمى كند و همراه جمعيت (در حالى كه به سر و سينه مى زد) به سوى كربلا مى رود.
    دسته عزادارى به كربلا مى رسد، ابتدا به حرم امام حسين(عليه السلام) مى روند و سپس به حرم حضرت عبّاس(عليه السلام) مى روند، وقتى مراسم تمام مى شود، اطرافيان سيد بحر العلوم نزد او مى آيند و از او درباره اين كار او سوال مى كنند، او در پاسخ چنين مى گويد: "من داشتم دسته عزادارى را مى ديدم كه ناگهان ديدم امام زمان(عَجَّل الله فرجه) با پاى برهنه و بدون عمامه، در ميان عزاداران به سر و سينه مى زند، پس از آن حضرت پيروى كردم".
    اين سخن سيد بحر العلوم باعث مى شود تا اعتقاد مردم به اين دسته عزادارى زياد و زيادتر شود، اگر قسمت شود روز عاشورا در كربلا باشى مى توانى شكوه اين دسته عزادارى را ببينى، عده زيادى از علماى عراق هم در اين دسته حضور دارند.
    آرى، سيد بحر العلوم، مرجع تقليد آن روزگار بود، ولى عمامه از سر برداشت و در ميان آن دسته به عزادارى پرداخت و به سر و سينه زد، همين كار او باعث شد تا باورهاى اصيل شيعه، رنگ نبازد، خوشا به حال كسانى كه روش او را سرمشق و الگوى خود قرار مى دهند، من نمى دانم چرا در بعضى از عزادارى ها، وقتى نوبت به سينه زنى مى شود، پيرمردها و بزرگ ترها كنار مى روند و ميدان را به جوان ها مى دهند، گويا كه سينه زدن كارِ جوان هاست، در حالى كه همه زيبايى مجلس و هيأت به اين است كه بزرگان و ريش سفيدان در وسط باشند و سينه بزنند، همه بايد راه سيد بحرالعلوم را ادامه بدهند، بزرگىِ خود را خرج دستگاه امام حسين(عليه السلام)كنند. خوشا به حال آنان كه در دستگاه امام حسين(عليه السلام) به دنبالِ بزرگى كردن نيستند، بلكه در مجلس روضه، فروتنى مى كنند تا دستگاه عزاى امام حسين(عليه السلام)بزرگ شود.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۹: از كتاب راز روضه نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن