آيا دين آمده است انسان را به كم قانع كند؟ آيا خوب است من به كم قانع باشم؟
دين از من مى خواهد به كمِ دنيا قانع باشم، خود را بالاتر از دنيا بدانم; امّا به كمِ آخرت قانع نشوم. دين آمده است به من بفهماند ارزش من از همه دنيا بالاتر است. من نبايد سرمايه هاى خود را صرف اين دنياى فانى كنم، حتّى من نبايد به بهشت هم قانع شوم، بهشت يك منزلگاه است، هدف من بايد رسيدن به مقام خشنودى خدا باشد، مقامى كه از بهشت هم بالاتر و بهتر است.
همه دنيا براى انسان، كم است، من نبايد به كم قانع باشم. من فقط براى هفتاد سال زندگى نيامده ام، من بايد به ادامه زندگى خود در قيامت فكر كنم، من با مرگ نابود نمى شوم، من امتداد دارم، اين ها چيزى است كه دين به من مى آموزد.
خدا هستى را براى انسان آفريد و اين انسان را براى خودش; پس چرا انسان اين چنين دچار غفلت مى شود و خود را فداى دنيا مى كند؟
* * *
بارها شنيده بودم كه دين، دنيا را بد مى داند; امّا اكنون مى فهمم كه دين، دنيا را بد نمى داند، بلكه آن را براى انسان كم مى داند. دنيا نمى تواند نياز بزرگ انسان را برآورده كند، دل انسان به چيزى نياز دارد كه بزرگ تر از دنيا است. خدا انسان را به گونه اى آفريده است كه دنيا نمى تواند او را به آرامش برساند.