کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سى وهشت

      فصل سى وهشت


    وقتى دنيا در چشم من كوچك شد و ايمان به غيب تمام وجودم را فراگرفت، آن وقت ديگر من منتظر تشويق و پاداش نيستم، وظيفه خود را انجام مى دهم و هيچ چيز نمى تواند مرا از آن بازدارد.
    اگر من فرزند هم چشمى ها بودم و مى خواستم با كارهايم در چشم ها بنشينم و كار خود را براى ديگران نمايش بدهم، حالم به گونه ديگر بود، اگر كسى از من تعريف نمى كرد، دلسرد مى شدم، اگر كسى سرزنشم مى كرد، كار را رها مى كردم و وظيفه ام را از ياد مى بردم; امّا اكنون من فرزند وظيفه ام هستم، من كار ندارم ديگران چه مى گويند، تشويق مى كنند يا دشنام مى دهند.
    من به غيب ايمان دارم، مى دانم كه روز قيامت در پيش است، بهشت و جهنّم حق است، من مى خواهم به سوى بهشت بروم، به بهشت ايمان دارم، مى دانم خدا هرگز پاداش خوبان را ضايع نمى كند.
    من آن غيب را مى خواهم، در اين دنيا، زندانى هستم، شوق رفتن به دنياى غيب را در دل دارم. روز قيامت، عشق بزرگ من است. من روز قيامت را روز مهمانى بزرگ خدا مى دانم، براى همين ديگر اسير زبان ها و چشم ها نيستم كه مرا مى بينند يا نه، مرا تشويق مى كنند يا نه.
    آفرين گفتن دوستان، مرا شاد نمى كند; همان گونه كه شماتت دشمنان مرا نمى شكند.
    آنچه مرا حركت مى دهد، ايمان به غيب است; براى همين است كه نمى توانم بى كار بمانم، نمى توانم به كم قناعت كنم، تا آنجا كه مى توانم از اين دنيا توشه برمى گيرم و به ديگران كمك مى كنم.
    هر لحظه در جستوجوى فرصتى براى انجام كار خير هستم، به وظيفه ام عمل مى كنم، از آنچه خدا به من داده است به ديگران انفاق مى كنم، ثروت خويش را ذخيره نمى كنم، بلكه با ديگران تقسيم مى كنم، نماز را كه پيوند با خداست برپا مى دارم، شب ها به مناجات مى پردازم، در خلوت ها خداى خويش را صدا مى زنم و با او پيوند مى خورم.
    اگر من محتاج تشويق و سپاس مردم باشم، وقتى كسى مرا نمى بيند از كار دست مى كشم، وقتى ديگران مرا مى بينند، كار مى كنم، اگر زبانى از من تعريف نكند، كسل مى شوم; امّا اگر من در تاريكى شب با خداى خويش پيوند خورده باشم و ايمان به غيب در وجودم موج بزند، ديگر در كار خود كسل نمى شوم، هرچند هيچ كس از كار من باخبر نشود، من كار خود را براى خدا انجام مى دهم و مى دانم او به من بهترين پاداش ها را خواهد داد، اينجاست كه هرگز بر ديگران منّت نمى گذارم، بلكه منّت آنان را هم دارم كه زمينه آن شدند تا من كار خيرى انجام بدهم و اين گونه است كه ظرفيّت خالى وجود من كه با هيچ چيز پر نمى شد با اطاعت و بندگى خدا سرشار مى شود و ثمر مى دهد.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۸: از كتاب پنجره دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن