کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست

      فصل بيست


    امروز چهاردهم ماه ذى الحجّه است ، كاروان آماده حركت است ، هزاران حاجى مى خواهند به خانه هاى خود باز گردند .
    يك انتظار بزرگ در چهره پيامبر به چشم مى خورد .
    به راستى ، چه موقع وعده خدا فرا مى رسد ؟
    كاروان حركت مى كند ، لحظه خداحافظى با خانه دوست است .[72]
    آنجا را نگاه كن !
    مردم مكّه هم آماده سفر شده اند ، امّا آنها كجا مى خواهند بروند ؟
    مگر خانه و كاشانه آنها در اين شهر نيست ؟ پس چرا بار سفر بسته اند ؟
    مردم مكّه مى خواهند پيامبر را تا بيرون شهر بدرقه كنند ، آنها شنيده اند كه اين آخرين سفر پيامبر به مكّه است ، مى خواهند از پيامبر بهره بيشترى ببرند .
    آنها مى خواهند مهمان نوازى خود را كامل كنند .
    آن طرف را نگاه كن ! مردم يمن ، سوار بر شترهاى خود شده اند ، آيا آنها مى خواهند به يمن بروند ؟
    راه يمن از راه مدينه جدا مى باشد ، آنها بايد در همين مكّه با پيامبر خداحافظى كنند و به سوى جنوب بروند ، در حالى كه مدينه در طرف شمال است .
    هر چه صبر مى كنم ، مى بينم كه آنها براى خداحافظى نمى آيند . آيا آنها مى خواهند بدون خداحافظى با پيامبر به يمن بروند ؟
    فهميدم ، آنها هم مى خواهند پيامبر را بدرقه كنند .
    كاروان از شهر مكّه جدا مى شود و راه مدينه را در پيش مى گيرد .
    آفرين بر اهل مكّه و يمن!
    اين مردم همچنان همراه پيامبر مى آيند .
    اوّل قرار بود آنها فقط تا بيرون شهر مكّه بيايند ، امّا اكنون تصميم مى گيرند كيلومترها راه را در دلِ اين بيابان به احترام پيامبر بيايند ![73]
    آفتاب به وسط آسمان مى رسد ، موقع اذان ظهر است ، كاروان براى خواندن نماز متوقّف مى شود ، بعد از نماز و استراحت ، كاروان حركت مى كند .
    دل پيامبر همراه اين مردم است ، او آرزو مى كند كه اين مردم همراه او باشند و متفرّق نشوند تا او بتواند پيام مهمّ خود را به گوش همه آنها برساند .
    هوا دارد تاريك مى شود ، بايد در جايى منزل كرد ، خوب است امشب در اينجا منزل كنيم .
    فردا به حركت خود ادامه مى دهيم ، مردم مكّه و يمن هم در دل اين بيابان ها همراه ما هستند .
    نمى دانم چه شده است كه اين مردم ، سه روز تمام در دل اين بيابان ها به همراه پيامبر مى آيند ؟[74]
    غروب روز هفدهم ماه ذى الحجّه فرا مى رسد ، ديگر همه ما خسته شده ايم ، بايد جايى را براى استراحت انتخاب كنيم .
    آنجا را نگاه كن ، ميقات جُحْفه را ببين ![75]
    حتماً مى پرسى جُحْفه ديگر كجاست ؟
    جُحْفه يكى از ميقات هاى حج است ، مردمى كه از مصر براى حجّ خانه خدا مى آيند در اينجا لباس احرام بر تن مى كنند .
    البته حجّ امسال كه تمام شد ، سال آينده اگر از راه كشور مصر به مكّه بيايى بايد در اينجا لباس احرام بپوشى و لبّيك بگويى .
    همسفر خوبم !
    اينجا منزلگاه خوبى است و معمولاً كاروان ها در اينجا منزل مى كنند ، ما هم شب را در اينجا مى مانيم .
    سفر در اين بيابان هاى خشك ، تو را حسابى خسته كرده است ، ما نزديك دويست كيلومتر راه آمده ايم .[76]
    اكنون خيمه اى براى خودت بر پا كن و تا صبح ، خوب استراحت كن !
    ما تا مدينه راه زيادى در پيش داريم ، تازه بعد از آن هم بايد سريع به شهر خود باز گردى ، همه ، چشم انتظار تو هستند .





نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۰: از كتاب روى دست آسمان نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن