کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سى وپنج

      فصل سى وپنج


    خبر نازل شدن عذاب بر حارث به گوش همه مردم مى رسد ، آنها به سخنان پيامبر يقين بيشترى پيدا كرده اند .
    من اميدوارم كه اين خبر براى منافقان كه در ميان اين مردم هستند درس عبرتى باشد .
    پيامبر نگاه به مردم مى كند ، مى بيند كه هلاك شدنِ حارث ، زمينه خوبى در مردم ايجاد كرده است .
    خيلى به جا است كه پيامبر براى مردم سخنرانى كند .
    الآن بايد از فرصت پيش آمده استفاده كرد ، پيامبر دستور مى دهد تا همه مردم پاى منبر جمع بشوند .
    او به بالاى منبر رفته ، رو به مردم مى كند و مى گويد : "اى مردم ! خوشا به حال كسى كه ولايت على را قبول كند و واى بر كسى كه با على دشمنى كند ، على و شيعيان او در روز قيامت به سوى بهشت خواهند رفت و در آن روز ، هيچ ترس و واهمه اى نخواهند داشت . خداوند از آنها راضى خواهد بود و آنها غرق رحمت و مهربانى خدايند. شيعيان على به خوشبختى هميشگى خواهند رسيد و در بهشت منزل خواهند كرد و فرشتگان بر آنان سلام خواهند كرد ".[152]
    مراسم غدير با اين سخنان پيامبر به پايان مى آيد ، آخرين سخنان پيامبر در غدير، وعده بهشت براى شيعيان على(عليه السلام) است .
    هر كسى كه به ولايت على(عليه السلام) وفادار بماند و او را دوست بدارد، در بهشت منزل خواهد نمود .
    همسفرم !
    مراسم غدير رو به پايان است ، مردم ديگر مى خواهند به خانه و كاشانه خود برگردند .
    آنها نزد پيامبر مى آيند و اجازه مى خواهند تا حركت خود را آغاز كنند .
    پيامبر به آنها اجازه مى دهد ، مردم خود را براى حركت آماده مى كنند ، خيمه ها جمع مى شود .
    ساعت حدود چهار بعد از ظهر است ، من با خودم مى گويم كاش امشب هم اينجا مى مانديم و صبح زود حركت مى كرديم .
    امّا مردم ديگر مى خواهند هر چه زودتر نزد خانواده هاى خود باز گردند .
    اهل مكّه و يمن براى خداحافظى مى آيند آنها با پيامبر وداع مى كنند و به سوى شهر خود مى روند . سپس آنانى كه منزلشان در مسير عراق و مصر است با پيامبر خدا حافظى كرده و حركت مى كنند .
    پيامبر هم همراه با مردم مدينه به سوى مدينه حركت مى كند .
    من و تو تصميم داريم به مدينه برويم . ما اكنون بايد با غدير خُم ، اين بركه زيبا، وداع كنيم ، به راستى كه دل كندن از اينجا سخت است .
    بيا تا با اين سرزمين آخرين سخن هاى خود را بگوييم :
    اى غدير !
    اى زمزمه آبِ حيات !
    اى بركه اى كه يكباره ، چشمه آسمان شدى !
    به راستى كه تو همواره ، گنج بزرگ تاريخ خواهى ماند .
    ما سوگند مى خوريم كه هرگز فراموشت نكنيم ;
    و تا نفس در سينه داريم ، از حقيقت تو دم بزنيم ;
    تا جان در بدن داريم ، به شكوه تو بيافزاييم ;
    و حماسه جاويد تو را رونقى دوباره ببخشيم .


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۵: از كتاب روى دست آسمان نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن