کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست ونه

      فصل بيست ونه


    دوستانم دور هم جمع شده بودند تا در مورد مسائل فرهنگى مشورتى داشته باشند. من هم در آن جلسه شركت كرده بودم.
    همه قبول داشتند كه بايد براى جوانان فكرى كرد و كارى انجام داد. آنها در پايان به اين نتيجه رسيدند كه بودجه اى فراهم كنند و چند كامپيوتر بخرند و با آماده كردن كتاب هاى مورد نياز، كار فرهنگى آغاز شود.
    مدّتى گذشت و من سراغ آنها رفتم. ساختمان دو طبقه، با اتاق هاى متعدد، كتابخانه اى مجهّز و كامپيوترهايى كه همه كنار هم صف كشيده بودند. من هم خيلى خوشحال شدم و اميدوار بودم آنها كارهاى بزرگى انجام دهند.
    چند سال گذشت و من بار ديگر به سراغ آنها رفتم، تعداد كامپيوترها اضافه شده بود; امّا كيفيّت كارى كه انجام گرفته بود خيلى كم بود.
    آنان تمام اشتياق به كار فرهنگى را در تهيّه ابزار كار خلاصه كرده بودند و اكنون مديريّت اين همه نيرو و امكانات، يك كار جديد براى آنها فراهم كرده بود. كامپيوترهايى كه آنها با چه زحمتى خريده بودند، بيشتر كارِ "وِب گردى" را انجام مى داد تا سامان دهى يك طرح بزرگ را!
    به راستى چرا اين چنين شده بود؟
    آرى، ما عادت كرده ايم كه به وسيله بيش از نتيجه فكر مى كنيم و گاه تماموقت خود را صرف تهيّه وسيله ها مى كنيم و در آنها مى مانيم.
    من در اينجا مى خواهم به سخن حضرت ابراهيم(عليه السلام) توجّه كنم، به راستى وقتى كه او همسر و فرزند خود را به كنار خانه خدا آورد چه دعايى كرد؟
    آن روز كنار كعبه، نه چشمه اى بود و نه خانه اى; نه درختى و نه شهرى! درّه اى خشك و بدون آب!
    ابراهيم(عليه السلام) بايد به فلسطين باز مى گشت، اگر من و شما جاى او بوديم از خدا چه مى خواستيم!؟
    خدايا! به آنها آب و پول و خانه و... بده.
    امّا ابراهيم(عليه السلام) از خدا وسيله نخواست; چرا كه وسيله هميشه انسان را به نتيجه نمى رساند. او از خدا براى عزيزانش نتيجه را خواست. او دست به دعا برداشت و گفت: "خدايا! به عزيزان من، ثمره ها را روزى كن!"
    اين پيام ابراهيم(عليه السلام) براى همه ماست كه توجّه خود را به نتيجه معطوف كنيم.
    تو نمى توانى بر وسيله ها تكيه كنى، زيرا وسيله ها گاه بى اثر مى شوند و يا خودشان مانع تو مى شوند.
    چرا اين قدر دنبال ثروت هستى؟ با پول مى خواهى به چه چيزى برسى؟ به عزّت و سربلندى؟ يا به سعادت و خوشبختى؟
    چقدر افراد بودند كه ثروت هنگفتى جمع كردند و روى سعادت را نديدند. تو از خدا سعادت را بخواه.
    آيا مى دانى چرا بعضى دعاهاى تو مستجاب نمى شود؟
    از خدا وسيله اى مثل پول مى خواهى تا به هدفت كه آسايش است برسى; امّا خدا مى داند كه اين وسيله، تو را به آن هدفى كه مى خواهى نمى رساند.
    خدا مى خواهد نتيجه كه همان آسايش است را به تو بدهد، براى همين،وسيله اى به تو مى دهد كه به آن فكر نمى كنى و اين كار خدا از روى حكمت است.
    با اين نگاه كه ابراهيم(عليه السلام) به تو آموخت ديگر وقتى كه هيچ وسيله اى ندارى نااميد نمى شوى و وقتى كه بهترين وسيله را هم دارى مغرور نمى شوى، زيرا فهميده اى كه خيلى ها با كمترين وسيله به نتيجه رسيدند و خيلى ها با داشتن همه وسيله ها به نتيجه نرسيده اند.
    از امروز تصميم بگير تا همچون ابراهيم(عليه السلام) از خدا نتيجه را بخواهى كه اگر او اين دعاى تو را مستجاب كند خودش بهترين وسيله ها را سر راهت قرار مى دهد همانگونه كه براى هاجر و اسماعيل اين كار را كرد.
    قرآن از زبان ابراهيم(عليه السلام) مى گويد:
    (وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الَّثمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ).
    به خانواده من ثمره ها را روزى كن، باشد كه تو را شكر كنند.[92]
    تدبّرى در آيه :
    واژه "رزق" كه در اين آيه استفاده شده است معادل واژه "روزى" در زبان فارسى است.
    ما در زبان فارسى مثلاً مى گوييم: "خدا به حميد ماشينى روزى كرد". گاهى هم از واژه "بذل" استفاده مى كنيم. مثلاً مى گوييم: "خدا به حميد يك ماشين داد". امّا در زبان عربى بين دو واژه "رزق" و "بذل" تفاوت دقيقى وجود دارد:
    وقتى مى گويى: "خدا به حميد ماشين رزق و روزى كرد"، يعنى خداوند شرايط و ويژگى هاى حميد را نگاه كرد و دانست كه ماشين داشتن به خير و صلاح اوست پس به او يك ماشين روزى كرد. اين ماشينى كه خدا روزى او كرده برايش خير و بركت دارد.
    امّا وقتى مى گويى خدا به او يك ماشين داد (بذل نمود) در واقع مى گويى كه شايد اين ماشين به خير و صلاح حميد نباشد، ممكن است فردا با اين ماشين تصادف كند و از دنيا برود.
    پس در "رزق"، ويژگى هاى طرف، مورد توجّه قرار مى گيرد و مطابق با مصلحتش به او روزى داده مى شود، امّا در "بذل" اين نكته مورد توجّه قرار نمى گيرد.
    اگر دوست تو ماشينى را خريدارى كرد و بعد از يك ماه تصادف كرد و مجروح شد نبايد بگويى: "او با ماشينى كه روزيش شده بود تصادف كرد". بلكه مى توانى بگويى: "او با ماشينى كه به او عطا شده بود تصادف كرد".[93]
    اين تفاوت دقيق واژه هاى قرآنى است. براى همين ابراهيم(عليه السلام) از خدا مى خواهد كه به خانواده او ثمره ها را روزى كند. او نمى گويد خدايا به خانواده من ثمره ها بده و بذل كن!
    چه بسا ثمره اى كه براى من مفيد نباشد و فقط برايم ضرر داشته باشد.
    توضيح دادم كه مراد از ثمره ها، همان نتيجه ها مى باشد، كه نتيجه درخت، ميوه است كه نياز بدن توست. و گاه تو نياز به آرامشى دارى كه نتيجه ياد خدا مى باشد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۹: از كتاب يك سبد آسمان نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن