کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل هفده

      فصل هفده


    دوست من! اكنون ديگر با سوره "قل هو الله" بيشتر آشنا شده اى، آيا آماده اى كه با هم شرح و تفسير اين سوره را شروع كنيم؟
    ابتدا نام هاى اين سوره را برايت مى گويم: سوره توحيد: اين سوره را به اين نام مى خوانند زيرا تو مى توانى به شناخت بهتر خداوند برسى. سوره اخلاص: اين سوره را به اين نام مى خوانند چون خداشناسىِ ناب و خالصى را به ما مى آموزد.
    اين سوره فقط 21 كلمه دارد، امّا براى شرح آن مى توان صدها كتاب نوشت. اين سوره، دريايى از اسرار خداشناسى را در خود نهفته دارد:
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
    (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ) (اللَّهُ الصَّمَدُ ) (لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ ) (وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ).
    به نام خداوند بخشنده مهربان. چنين بگو: اوست خداى يگانه! خدا بى نياز است و همه نيازمند او هستند. او فرزند كسى نيست و فرزندى هم ندارد. و او هيچ شبيه و مانندى ندارد.
    ? ? ?
    اكنون به شرح بيشتر اين سوره مى پردازيم: خدا به فرستاده خود چنين مى فرمايد:
    قُلْ
    اين واژه به معناى: "بگو" است، خداوند به پيامبر خود مى گويد: "بگو! براى مردم سخن بگو! آنچه را من به تو وحى كردم، براى آنان بازگو كن!".
    هُوَ
    "بگو: او خداى يگانه است".
    در اوّل آيه، از كلمه "او" استفاده شده است، يعنى خدا غيب است، از ديده ها پنهان است، هيچ كس نمى تواند او را ببيند و ذات او را درك كند. او هيچ كدام از صفات مخلوقات خود را ندارد و براى همين است كه او هميشه و براى همه پوشيده و پنهان خواهد بود و نمى توان او را با چشم ديد.
    آرى! هر چيز را كه بتوان با چشم ديد، يك روزى از بين مى رود و نابود مى شود، چيزى را كه بتوانى با چشم ببينى، يك آفريده است، هر آفريده اى، سرانجام نابود مى گردد، امّا خداى تو با چشم ديده نمى شود، زيرا جسم ندارد، او غيب است و صفات مخلوقات را ندارد، براى همين هم پايان ندارد، او هميشگى است.
    اللَّهُ
    "الله" زيباترين اسم خداست، در مورد واژه "الله" قبلاً سخن گفتم. "الله" از ريشه "اَلَهَ" است، اين واژه يك واژه عربى است. وقتى يك نفر در بيابانى، راه را گم كند، متحيّر شود و نداند چه كند، در زبان عربى مى گويند: "اَلَهَ الرَّجُلُ"، يعنى آن مرد متحيّر شد.
    نام خدا را هم از اين ريشه گرفته اند، آيا مى دانى علّت آن چيست؟ وقتى تو مى خواهى در مورد خدا فكر كنى، چيزى جز تحيّر نصيب تو نمى شود، هيچ كس نمى تواند ذات خدا را درك كند، خدا را نمى توان با چشم ها ديد. او هيچ كدام از صفات مخلوقات را ندارد، او غيب است، براى همين هر كس كه بخواهد ذات او را بشناسد چيزى جز تحيّر نصيب او نمى شود.
    او معبودى است كه نمى توان او را درك كرد.
    أَحَدٌ
    اَحَد به معناى "يگانه" مى باشد. "خدا احد است"، يعنى خدا يگانه است، يعنى هيچ چيز، مانند او نيست، او مثل و همانندى ندارد، او از اجزاى مختلفى تشكيل نشده است. وقتى به خودت نگاه مى كنى، مى بينى كه تو از سر و دست و پا تشكيل شده اى، امّا خدا هيچ اجزايى ندارد، خداى يكى است، يعنى ذات او، يكى است.
    اللَّهُ الصَّمَدُ
    خدا بى نياز است و همه نيازمند او هستند.
    در مورد واژه "صمد" بايد اين چنين بگويم: او كسى است كه هيچ نيازى به ديگرى ندارد و همه نيازمند او هستند.*P*29
    حواست باشد، يك وقت خيال نكنى كه خدا به عبادت تو، به نماز و روزه تو نيازمند است، يك وقت خيال نكنى كه اگر مردم گناه مى كنند، به خدا ضررى مى رسد، هرگز! او از همه بى نياز است. به هيچ چيز و هيچ كس نياز ندارد، نه نياز به غذا دارد، نه نياز به خواب. او همواره بوده و خواهد بود. او كسى است كه آقايى و بزرگى اش اندازه اى ندارد، او از هر گونه تغيير و دگرگونى به دور است، او به هيچ شريكى نياز ندارد، او هيچ شريكى ندارد، هيچ كارى براى او غيرممكن نيست، او به هر كارى تواناست، هيچ چيز از نظر او مخفى نيست.
    خدا بى نياز است و همه نيازمند او هستند، نكند در زندگى به انسان هايى مثل خودت رو كنى و از آنان حاجت خود را طلب كنى. بدان كه هر كس در هر پست و مقامى كه باشد، هر چقدر ثروت هم داشته باشد، باز هم نيازمند خداست، اگر يك لحظه خدا از او رو برگرداند، او بدبخت ترين مردم مى شود.
    آرى! اين فقط خداست كه بى نياز است و تو بايد رو به درگاه او نمايى و از او حاجت خود را بخواهى.
    لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ
    او فرزند كسى نيست و فرزندى هم ندارد.
    و تو بايد فكر كنى كه معناى اين سخن چيست؟
    از طرف ديگر انسان مى تواند فرزند داشته باشد، اگر خوب فكر كنى مى بينى انسانى كه فرزند دارد، يك روزى از بين مى رود و فرزندش جاى او را مى گيرد. اين يك قانون است. هر چيزى كه فرزند داشته باشد، محكوم به فناست. تو مى گويى خداى من فرزند ندارد، يعنى او هرگز پايانى ندارد.
    آرى! من خدايى را مى پرستم كه مثل و همانندى ندارد و پايانى هم ندارد، او هميشه بوده و خواهد بود.
    خداى من هرگز آغازى نداشته است و براى همين هم پايانى ندارد. خدايى را مى پرستم كه هيچ كس نمى تواند ذات او را وصف كند.
    بزرگى فقط سزاوار اوست و همه چيز غير او كوچك و حقير است. چشم ها از ديدن او درمانده اند و ذهن ها از درك وصف او عاجز.
    من خدايى را سپاس مى گويم كه هرگز نمى ميرد و عظمت و بزرگى او هرگز پايان نمى پذيرد و او هر روز آفرينش تازه اى دارد.*P*30
    وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ
    و او هيچ شبيه و مانندى ندارد.
    خداى تو يگانه است، هيچ چيز شبيه او نيست، هر چه غير از او در عالم هستى وجود دارد، مخلوق اوست، آفريده اوست و معلوم است كه هرگز آفريده نمى تواند مانند آفريننده باشد. همه آفريده ها پايان دارند و خدا پايان ندارد، همه آفريده ها نيازمند هستند و خدا بى نياز است، همه آفريده ها، آغاز داشته اند و خدا آغازى نداشته است.
    اكنون ديگر مى دانى كه چرا خداى تو هيچ مثل و مانندى ندارد، خداى تو يگانه است. تو فقط اين گونه خدا را ستايش كن!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷: از كتاب خداى خوبىها نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن