کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست وسه

      فصل بيست وسه


    از تو مى خواهم تا بعضى از صفات خدا را كه در قرآن آمده است براى من بيان كنى:
    خدا بيناست. خدا شنواست. خدا تواناست. خدا مهربان است. خدا بخشنده است.
    خدا به همه چيز آگاه است.
    آيا به من اجازه مى دهى به گونه اى ديگر برايت اين مطلب را بگويم؟
    وقتى مى گوييم خدا داناست، مى خواهيم بگوييم خدا جاهل و نادان نيست.
    وقتى مى گوييم خدا تواناست، مى خواهيم بگوييم خدا ناتوان نيست.
    وقتى مى گوييم خدا بينا و شنواست، منظورمان اين است كه هيچ چيز بر او مخفى نيست.
    توجّه كن! خدا يك حقيقت يگانه اى است كه جاهل و نادان و ناتوان و ستمگر نيست!
    وقتى من اين طورى بگويم تو راحت تر مى توانى صفات خدا را مورد بررسى قرار بدهى.
    پس خدا يك حقيقت يگانه اى است كه همه خوبى ها را دارد و از همه بدى ها و نقص ها و عيب ها به دور است.
    اين حقيقت يگانه، هميشه زنده، توانا و دانا بوده است.
    بعضى ها هستند كه خيال مى كنند زمانى خدا بود ولى توانا نبود! زمانى خدا بود ولى شنوا و بينا نبود،
    مواظب باش! اين اعتقاد باطلى است. خدا هميشه دانا، توانا، شنوا و بينا بوده است.
    صفت هاى قدرت داشتن، آگاهى داشتن و زنده بودن، هميشه براى خدا بوده است و هميشه خواهد بود. خدا حقيقت واحدى است كه اين صفات را هميشه داشته است.
    متأسّفانه بعضى ها دچار اشتباه ديگرى شده اند، آن ها خيال مى كنند كه خدا مثلاً با گوش مى شنود و با چشم مى بيند و با دست خودش، قدرت دارد و...
    امّا اين عقيده باطلى است. اهل بيت(عليهم السلام) به ما ياد داده اند كه خدا براى شنيدن و ديدن و قدرت خود نياز به هيچ چيزى ندارد. خدا بدون آن كه گوش داشته باشد مى شنود، بدون آن كه چشم داشته باشد مى بيند، او از همه چيز باخبر است.
    نمى دانم چگونه بگويم. خدا با ذات خود مى بيند، با ذات خود مى شنود، به ذات خود تواناست.
    منظور از ذات خدا، خود خداست، يعنى همان حقيقت يگانه!
    خدا يگانه است، حقيقت يگانه اى كه آگاهى به همه چيز دارد، همه چيز را مى بيند و مى شنود.
    ما به اين صفت ها، صفتِ ذات مى گوييم، زيرا اين صفت ها، با ذاتِ خدا، يگانه هستند.
    دوست خوب من!
    نمى دانم توانستم حقّ مطلب را ادا كنم يا نه؟ من تاكنون بعضى از صفت هاى خدا را براى تو ذكر كردم، يك بار ديگر آن ها را تكرار مى كنم، از تو مى خواهم با دقّت به آن ها توجّه كنى، زيرا بعد از آن مى خواهم نكته مهمّى را برايت بگويم:
    دانايى، توانايى، زنده بودن، بى نيازى، همه اين صفات با ذات خدا يكى هستند، هيچ تفاوتى ميان اين صفات و خود خدا وجود ندارد.
    امّا خداوند يك صفات ديگرى هم دارد كه با ذات خدا يكى نيستند، مثل صفت رازق. خدا روزى همه بندگان خود را مى دهد. اين صفت كارى است كه خدا انجام مى دهد، خدا به بندگانش روزى مى دهد. دقّت كن! به اين مطلب فكر كن! زمانى خدا بود ولى رازق نبود. يعنى هيچ مخلوقى نبود تا به او روزى بدهد، پس صفت رازق بودن خدا، صفت هميشگى خدا نيست. ما به اين صفات، "صفات فعل" مى گوييم. زيرا اين صفات به فِعل و كارى كه خدا انجام مى دهد مربوط مى شود.
    آيا دوست دارى با بقيّه صفاتِ فِعل خدا آشنا شوى؟
    اراده نمودن، راضى بودن از بندگان خوب، غضب كردن به ستمكاران و...
    امّا آيا مى توانى بگويى خدا هميشه رازق بوده است؟
    قدرى فكر كن!
    به زمانى برو كه خدا هنوز هستى را خلق نكرده بود، در آن زمان، هنوز هيچ آفريده اى نبود كه به روزىِ خدا نياز داشته باشد، پس در آن زمان خدا رازق نبود.*P*40


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۳: از كتاب خداى خوبىها نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن