کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست

      فصل بيست


    نمى دانم نام مرا شنيده اى يا نه؟ آن روزها رسم بود هر كس كه مشهد مى آمد سر قبر من هم مى آمد، امّا اين روزها كمتر كسى هست كه مرا ياد كند. نمى دانم روزگار با شما چه كرد؟ شما خيلى عوض شده ايد.
    من اباصَلت هَروى هستم، همان كسى كه مدّتى خادم امام رضا(عليه السلام) بودم، خودم خوب مى دانم كه خدا به هر كسى اين افتخار را نمى دهد.
    نگو كه امام رضا(عليه السلام) خادمان زيادى دارد، بين من و آن ها فرق زيادى وجود دارد، آن ها خادم حرم امام هستند و من خادم خود امام!
    زمانى كه امام به خراسان آمد اين من بودم كه در خانه آن حضرت خدمتگزار او بودم، من هميشه خدا را به خاطر اين نعمت بزرگى كه به من داد، شكرگزار هستم.
    نمى دانم آيا دوست دارى در مورد من بيشتر بدانى يا نه؟ من اوّل سنّى مذهب بودم، در شهر هرات افغانستان به دنيا آمدم و در طلب حديث به شهرهاى مختلف سفر كردم، من استادان زيادى را ديدم، در جستجوى حقيقت به بصره، كوفه، مكّه، مدينه و يمن سفر كردم و سپس در نيشابور سكونت كردم. من كم كم به عنوان يكى از علماى حديث مطرح شدم و شاگردانى داشتم.
    سال ها گذشت تا اين كه خبردار شدم مأمون امام رضا(عليه السلام) را به خراسان دعوت كرده است، منتظر شدم تا آن حضرت به نيشابور رسيد، به حضورش رفتم، نمى دانم چه شد كه بعد از آن ديدار شيفته او شدم و شيعه شدم. من ديگر نتوانستم از او جدا شوم. همراه او شدم و اين گونه بود كه توفيق خادمى آن حضرت را پيدا كردم.
    علماى اهل سنّت وقتى ديدند من اين گونه شيفته مذهب تشيّع شدم، در مورد من سخنانى گفتند، بعضى از آنان كه باانصاف بودند در مورد من چنين گفته اند: "اباصَلت هَروى، آدم خوبى است. فقط تنها عيبى كه دارد اين است كه خاندان پيامبر(عليهم السلام) را دوست دارد و اين عشق به آنان را دينِ خود مى داند".
    امّا گروه ديگر مرا دروغگو خواندند، حرف هاى خيلى زننده در مورد من زدند. آخر مگر جرم من چه بود؟ من عاشق حقيقت شده بودم!
    اوّل نمى خواستم حرف آن ها را بگويم، امّا بعداً فكر كردم تو بايد از بى انصافى دشمنان امام رضا(عليه السلام) باخبر باشى. تو بايد بدانى كه وقتى من خادم امام رضا(عليه السلام)شدم، نه تنها مردم به من احترام نگذاشتند، بلكه چه سخنان ناروايى در مورد من گفتند.
    گوش كن! يكى از دانشمندان اهل سنّت در مورد من چنين مى گويد: "اباصلت هَروى از مسير حق منحرف شده است. او دروغگو است و مدّتى به نجاست آغشته بوده است!".
    مى دانم خيلى تعجّب كرده اى! اين جُرم كسى است كه فضايل و زيبايى هاى اهل بيت(عليهم السلام) را نقل كند.
    امّا من كه هرگز از آرمان خود كوتاه نيامدم، وقتى كه حقيقت را فهميدم آن را براى مردم بيان مى كردم، به آن ها مى گفتم كسانى كه حقّ حضرت على(عليه السلام) را غصب كرده اند و به عنوان خليفه اوّل و دوم و سوم، رهبرى جامعه اسلامى را به عهده گرفتند، چه كسانى بوده اند، من حقيقت را مى گفتم، از عشق به على(عليه السلام) و فرزندان او دم مى زدم و طبيعى است كه با من اين گونه برخورد كنند.
    علماى بزرگوار شيعه در مورد صداقت و درستى من سخنان زيادى گفته اند و به اين نكته تصريح كرده اند كه من در دفاع از مكتب تشيّع بسيار تلاش كرده ام.
    ديگر بس است، نمى خواستم اين قدر در مورد خودم براى تو سخن بگويم، امّا باور داشتم كه تو دوست دارى با من دوست باشى، مى دانم اين بار كه به مشهد بيايى حتماً سر قبر من خواهى آمد.
    آن روز كه به مزار من بيايى، برايت سخن ها خواهم گفت. من يادگارى هاى زيادى از امام رضا(عليه السلام) براى تو دارم، سخنان گهربارى كه هر كدام از آن ها دريايى از معرفت است.*P*34
    ? ? ?
    سلام بر تو اى اباصلت! سلام بر تو اى خادم امام رضا(عليه السلام)!
    مرا ببخش كه اين قدر دير با تو آشنا شدم. ديدى، اين دفعه كه به مشهد آمدم، به سر قبر تو آمدم. آمدم تا به تو ثابت كنم كه احترام به تو، احترام به امام رضا(عليه السلام)مى باشد.*P*35
    من باور دارم كه هيچ خادمى مقامش به مقام تو نمى رسد، آرى! در زمانى كه مردم به خادمِ امام رضا(عليه السلام) احترام مى گذارند، خادم بودن هنر نيست!! هنر اين است كه انسان مانند تو خادم باشد، همه عزّت و آقايى خودش را زير پا بنهد، به جرم خادم بودن به زندان هم برود، اين ارزش است.
    اكنون از تو مى خواهم تا برايم سخن بگويى! خودت گفتى كه اگر من اينجا بيايم، لب به سخن خواهى گشود. من منتظر شنيدن سخنان تو هستم.
    ? ? ?
    خوش آمدى آقاى نويسنده! امروز مى خواهم براى تو خاطره اى نقل كنم، خاطره اى زيبا از امام رضا(عليه السلام).
    يادت هست برايت گفتم كه من اهل حديث بودم و استادان زيادى ديده بودم، من عادت داشتم هر چه را كه شنيده بودم به امام رضا(عليه السلام) بگويم تا از درستى و نادرستى آن باخبر شوم، من از وقتى امام رضا(عليه السلام) را شناختم، فقط به چيزهايى باور پيدا مى كردم كه امامم آن را تأييد مى كرد.
    يك روز كه خدمت امام بودم به آن حضرت گفتم:
    ــ آقاى من! حديثى را شنيده ام و دوست دارم شما نظر خود را در مورد آن بفرماييد.
    ــ اى اباصلت! حديث خودت را بگو!
    ــ مولاى من! شنيده ام وقتى روز قيامت فرا برسد، افراد با ايمان وارد بهشت مى شوند، آن ها وقتى در منزل و جايگاه خود قرار مى گيرند، خداى خود را زيارت مى كنند. آيا چنين سخنى درست است؟ آيا مؤمنان در بهشت خدا را مى بينند؟ آيا مى توان خدا را در بهشت با چشم ديد؟
    ــ اى اباصلت! خداوند پيامبرش، محمّد(صلى الله عليه وآله) را بر همه فرشتگان و بر همه بندگان خود برترى داده است و اطاعت از محمّد(صلى الله عليه وآله)را اطاعت از خودش معرّفى كرده است. هم چنين او ديدار محمّد(صلى الله عليه وآله) را به منزله ديدار خودش قرار داده است. آيا اين سخن را شنيده اى كه پيامبر فرمود: "هر كس مرا زيارت كند، همانند اين است كه خدا را زيارت كرده است". در بهشت، مؤمنان در جاى خود هستند، آن ها بعضى وقت ها اجازه دارند تا به جايگاه پيامبر نگاه كنند و آن حضرت را ببينند. اين ديدار پيامبر براى مؤمنان، همانند ديدار خداوند است".
    وقتى اين سخن را مى شنوم به فكر فرو مى روم، آرى! خدا جسم نيست تا بتوان او را ديد، امّا خدا، ديدار پيامبر را همانند ديدار خودش قرار داده است تا هر كس كه مى خواهد خدا را ببيند، پيامبر را ببيند. آرى! پيامبر، بنده خداست، او بندگى خدا را به جايى رسانده است كه از همه فرشتگان و پيامبران سبقت گرفته است، مقام او از همه بالاتر و والاتر است، براى همين است هر كس او را ببيند، همانند اين است كه خدا را ديده است.
    جواب امام براى من خيلى جالب بود، فرصت را غنيمت شمردم و سؤال ديگرى پرسيدم:
    ــ آقاى من! در حديث ديگرى شنيده ام كه ثواب لا إله إلاّ الله اين است كه انسان مى تواند به چهره خدا نگاه كند. نظر شما در مورد اين حديث چيست؟
    ــ اى اباصلت! بدان كه خدا چهره و صورت ندارد، هر كس بگويد كه خدا مانند انسان ها چهره و صورت دارد، كافر شده است.
    ــ پس منظور از اين حديث چيست؟
    ــ خدا پيامبران و نمايندگان خود را به عنوان چهره خود (وجه الله) معرّفى كرده است. يعنى هر كس دين خدا و معرفت و شناخت او را مى خواهد، بايد نزد پيامبران و نمايندگان خدا برود، فقط آن ها هستند كه مى توانند معرفت و شناخت واقعى را براى مردم بيان كنند. آنانى كه لا إله إلاّ الله بگويند در روز قيامت مى توانند با پيامبران و نمايندگان خدا همراه باشند و آنان را ببينند و اين ثواب بزرگى براى اهل ايمان است. هيچ چشمى نه در دنيا و نه در آخرت نمى تواند خدا را ببيند، با اين حال، خدا دوستان خود را به عنوان "چهره خود" معرّفى كرده است.*P*36
    بار ديگر به اين جواب امام فكر مى كنم، اكنون مى فهمم كه "وجه الله: چهره خدا"، لقبى است كه خدا به دوستان خوب خود داده است. شايد سؤال كنى چرا اين لقب را خدا براى آن ها انتخاب كرده است. چه رمز و رازى در آن نهفته است؟
    وقتى تو به ديدار بزرگى مى روى، با كمال احترام روبروى چهره آن شخص مى ايستى و سلام مى كنى، تو هيچ وقت نمى روى به چهره او پشت كنى و سلام بنمايى. اكنون خدا حضرت على(عليه السلام) را چهره خود معرّفى كرده است، خدا مى خواهد به بندگان خود بگويد كه اگر با خدا كارى دارند بايد ولايت على(عليه السلام) را قبول داشته باشند و به او عشق بورزند، نمى شود كسى بغض على(عليه السلام) را به دل داشته باشد و دم از عشق به خدا بزند؟ خدا اين را قبول ندارد، خدا مى خواهد به همه مردم بگويد اگر مى خواهند به او نزديك شوند بايد على(عليه السلام) و فرزندان او را دوست بدارند.
    هر كس كه لا إله إلاّ الله را بگويد، در روز قيامت مى تواند پيامبران و امامان معصوم(عليهم السلام) را ببيند، تو اگر اعتقاد به خداى يگانه داشته باشى روز قيامت مى توانى پيامبر و حضرت على و امام حسن و امام حسين و ديگر امامان(عليهم السلام) را ببينى، معلوم است كه وقتى تو بتوانى آن ها را ببينى حتماً مى توانى از شفاعت آن ها بهره مند شوى، امّا هستند كسانى كه روز قيامت هرگز نمى توانند پيامبر را ببينند. تو فكر مى كنى آن ها چه كسانى باشند. خود پيامبر فرمود: "هر كس دشمنى خاندان مرا به دل داشته باشد، روز قيامت مرا نخواهد ديد".
    خلاصه آن كه پاداش اعتقاد به خداى يگانه اين است كه تو به چهره خدا نگاه مى كنى و منظور از چهره خدا، پيامبر(صلى الله عليه وآله) و حضرت على(عليه السلام) و يازده فرزندان پاك او هستند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۰: از كتاب خداى خوبىها نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن