کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست ونه

      فصل بيست ونه


    ــ به نظر تو آيا خدا هم به خشم مى آيد و عصبانى مى شود؟ آيا اين سخن درست است: "از خشم خدا بترس"؟
    ــ خوب، معلوم است كه خدا به خشم مى آيد، مگر قرآن را نخوانده اى؟ آنجا كه خدا مى گويد: (فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَـهُمْ أَجْمَعِينَ ).*P*55
    ــ ترجمه اين آيه چه مى شود؟
    ــ آيا جريان فرعون را شنيده اى؟ فرعون ادّعاى خدايى مى كرد و مردم مصر هم سخن او را قبول كرده بودند و او را عبادت كردند.
    ــ آرى! شنيده ام كه خدا پيامبرش موسى(عليه السلام) را براى هدايت فرعون فرستاد، امّا فرعون و قوم او از عقيده باطل خود دست برنداشتند.
    ــ فرعون بى گناهان زيادى را به قتل رساند، تا اين كه سرانجام يك شب، موسى(عليه السلام) به دستور خدا قوم بنى اسرائيل را به سوى فلسطين حركت داد. آن شب موسى(عليه السلام) و يارانش از رود نيل عبور كردند و وقتى فرعون و يارانش به دنبال آن ها وارد رود نيل شدند، عذاب خدا فرا رسيد و همه غرق شدند. اكنون خدا در اين آيه مى گويد: "وقتى فرعون و قوم او مرا به خشم درآوردند، من از آنان انتقام گرفتم و آن ها را غرق كردم".
    ــ يعنى خدا از فرعون و قوم او به خشم آمده بود؟ آيا من مى توانم بگويم از خشم خدا بترس!
    ? ? ?
    امروز مهمان امام صادق(عليه السلام) هستم، اين آيه قرآن را براى آن حضرت مى خوانم و از او مى خواهم تا آن را برايم توضيح بدهد. او نگاهى به من مى كند و چنين مى گويد:
    خدا هرگز مانند ما انسان ها به خشم نمى آيد، اگر خدا به خشم بيايد در او حالتى ايجاد شده است، اگر او عصبانى شود در او تغييرى ايجاد مى شود. خوب فكر كن! آيا ممكن است در خدا تغييرى پيش بيايد؟
    هرگز!
    خدا هرگز دچار دگرگونى نمى شود، زيرا او جسم نيست كه تغييرى در او انجام گيرد.
    اگر تو بگويى كه خدا عصبانى و خشمناك مى شود، بايد قبول كنى كه يك روزى هم خدا نابود خواهد شد، زيرا اگر بگويى خدا خشمناك مى شود، معناى آن اين چنين است كه در ذات و حقيقت خدا تغييرى ايجاد شده است و اگر در خدا تغييرى ايجاد شود، از نابودى در امان نخواهد بود.
    باور ما اين است كه در حقيقت خدا هيچ تغييرى راه ندارد، او هرگز از حالى به حال ديگر نمى شود، براى همين است كه او پايانى ندارد و هميشگى است!
    خداى يگانه از اين خشم و غضب، بالاتر و والاتر است! فكر مى كنم اكنون ديگر دانستى كه خدا هرگز خوشحال هم نمى شود، اين صفت ها، از آفريده هاست و خدا بالاتر از همه اين صفت ها مى باشد.
    ? ? ?
    اكنون فهميدم كه خدا نه خوشحال مى شود و نه عصبانى. او يگانه اى است كه اين صفات در حقيقتش راه ندارد و اين معناى توحيد واقعى است.
    امّا يك سؤالى در ذهن من باقى است، اگر خدا خوشحال و عصبانى نمى شود، پس چرا در اين آيه قرآن، از خشم خدا سخن به ميان آمده است؟ چرا در جاهاى ديگر قرآن از خوشحالى و رضايت خدا مطالبى بيان شده است؟
    كاش امام صادق(عليه السلام) جواب اين سؤال مرا هم مى دادند!
    ? ? ?
    خدا هرگز مانند ما انسان ها خوشحال و يا عصبانى نمى شود، امّا او براى خود دوستانى انتخاب كرده است، پيامبران، دوستان خدا هستند، خداوند خوشحالىِ دوستان خود را، خوشحالى خود قرار داد و خشم آن ها را خشم خود معرّفى كرد.
    آيا اين سخن خدا را شنيده اى: "هر كس به يكى از دوستان من اهانت كند به جنگ من آمده است"؟
    آيا اين سخن خدا را شنيده اى: "هر كس از پيامبر اطاعت كند از من اطاعت كرده است"؟
    خدا اطاعت از پيامبران را همانند اطاعت از خود، خوشحالى پيامبران را همانند خوشحالى خود و غضب پيامبران را غضب خود قرار داده است.*P*56
    ? ? ?
    دوست خوب من! آن شب كه فرعون با لشكر خود به دنبال موسى(عليه السلام) حركت كرد تا او و يارانش را دستگير كند، موسى(عليه السلام) از اين حركت فرعون به خشم آمد، خدا اين خشم موسى(عليه السلام) را همانند خشم خودش قرار داد، زيرا خدا (به موسى(عليه السلام)كه نماينده او در روى زمين بود) خيلى علاقه داشت.
    و اكنون تو در چه زمانى هستى؟ لحظه اى فكر كن! چه كسى نماينده خدا و حجّت خدا بر روى زمين است؟
    بدان كه خدا امام زمان(عليه السلام) را خيلى دوست دارد، اگر تو كارى كردى كه امام زمان(عليه السلام) خود را خشنود كنى، در واقع خدا را خشنود نموده اى.
    تو هر كار خوبى بكنى، بدان كه هرگز خدا خوشحال نمى شود، آرى! خدا از هيچ چيز خوشحال نمى شود، خدا، خداست! امّا امام زمان(عليه السلام) از همه كارهاى تو باخبر است، او حجّت خداست، نماينده خداست، خليفه خدا در آسمان ها و زمين است، هيچ فرشته اى بالاتر از او نيست، جبرئيل با آن همه مقام، خدمتگزار اوست. وقتى تو كار خوبى انجام مى دهى، قلب امام زمان(عليه السلام) را خوشحال مى كنى و لبخندى بر لب هاى او مى نشانى.
    خدا مى بيند كه تو دوستِ او و نماينده او را خوشحال كردى، پس دستور مى دهد تا ثواب زيادى براى تو نوشته شود و رحمت بر تو نازل شود، اكنون ديگر خدا گناهان تو را مى بخشد.
    اگر خداى ناكرده، من كارى كنم كه دل امام زمان(عليه السلام) بشكند، معصيتى بكنم، امام مهربان به خشم مى آيد، وقتى او به خشم مى آيد، خدا هم رحمت خود را از من مى گيرد، اگر گناه من خيلى بزرگ باشد، عذاب را براى من مى نويسد و اين عذاب نتيجه عملى است كه من انجام داده ام.
    اگر كسى همه گناهان دنيا را انجام بدهد، خدا از دست او عصبانى نمى شود، زيرا خدا هرگز عصبانى نمى شود. خدا از دست شمر كه امام حسين(عليه السلام) را هم به قتل رساند، عصبانى نشد، آرى! خدا براى شمر سخت ترين عذاب ها را قرار داده است، شمر در روز قيامت در آتش جهنّم خواهد سوخت. اين سزاى اوست كه بايد براى هميشه در عذاب خدا گرفتار باشد.
    اگر بخواهم ساده تر از اين برايت بگويم، بايد چنين بنويسم: هر جا كه شنيدى گفتند خدا از كسى راضى و خوشحال است، بدان كه منظور اين است كه خدا ثواب و رحمت خود را به آن شخص داده است. هر وقت شنيدى كه گفتند خدا از دست كسى عصبانى است، يعنى خدا آن شخص را به عذاب خود گرفتار كرده است.
    به راستى اگر ما با سخنان اهل بيت(عليهم السلام) آشنا باشيم، چقدر قرآن را بهتر مى فهميم!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۹: از كتاب خداى خوبىها نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن