هر كلمه بار عاطفى خاصّى دارد و آن را به مخاطب منتقل مى كند، وقتى فرزندى پدرش را "بابا" يا "پدر" صدا مى زند، دنيايى از عاطفه را به قلب پدر منتقل مى كند، براى همين است كه هيچ كلمه ديگرى نمى تواند جايگزين اين دو كلمه بشود، من ديده ام كه عدّه اى پدر خود را "حاج آقا"، "آقاى دكتر"، "آقاى مهندس" خطاب مى كنند و اين گونه پدر خود را از اوج عاطفه محروم مى سازند.
مردم مدينه پيامبر را "يا محمّد!" صدا مى زدند، خدا آيه 63 سوره نور را نازل كرد و از مسلمانان خواست تا پيامبر را با احترام صدا كنند و او را "يا رسول الله" خطاب كنند. اينجا بود كه تو هم تصميم گرفتى مثل بقيّه پدر را "رسول الله" صدا بزنى، زيرا تو به قرآن عمل مى كردى، خيلى ها قرآن مى خوانند ولى به آن عمل نمى كنند...
تصميم گرفتى به ديدار پيامبر بروى! هميشه وقتى به ديدار پيامبر مى رفتى او را "بابا" و "پدرجان" خطاب مى كردى، ولى آن روز او را "رسول الله" صدا زدى، پيامبر وقتى صداى تو را شنيد به تو چنين گفت: "فاطمه جان! آن آيه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است، تو از من هستى و من از تو هستم، آن آيه درباره ديگران است. تو مرا پدر صدا بزن كه اين كلمه، دل مرا شاد مى كند و خدا را هم خشنود مى سازد".
[37]