کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    احزاب : آيه ۴۸ - ۴۷

      احزاب : آيه ۴۸ - ۴۷


    وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا (47 ) وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (48 )
    اكنون از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تا چهار كار را انجام دهد:
    1 - "اى محمّد ! به مؤمنان بشارت بده كه براى آنان فضل و پاداش بزرگى است".
    تو هرگز به آنان به اندازه عملشان پاداش نمى دهى، اگر آنان به نيازمندان كمك كنند، تو پاداش آنان را هفتصد برابر مى دهى، هيچ كس نمى داند تو چه پاداش بزرگى براى آنان آماده كرده اى.[100]
    2 - "اى محمّد ! با خواسته هاى كافران و منافقان موافقت نكن !".
    تو مى دانى كه پيامبر هرگز از آنان پيروى نمى كند، امّا اين موضوع آن قدر مهم است كه تو اين گونه با پيامبر سخن مى گويى تا مسلمانان حساب كار خود را بكنند.
    وقتى تاريخ را مى خوانم مى بينم كه كافران و منافقان بارها خواستند محمّد(صلى الله عليه وآله) را از آرمان خويش بازدارند:
    گاهى به او گفتند كه از بُت ها بدگويى نكند، گاهى به او گفتند: "اجازه بده ما يك سال، خداى تو را بپرستيم، تو هم قبول كن كه يك سال بُت هاى ما را بپرستى"، گاهى به او گفتند: "فقيران را از خود دور كن تا ما به تو ايمان آوريم". گاهى به او وعده ثروت و مال دنيا را دادند.
    امّا محمّد(صلى الله عليه وآله) هرگز از آنان پيروى نكرد، او در راه آرمان خويش استوار ماند و تو هم او را يارى كردى و بر دشمنانش پيروز كردى.
    3 - "اى محمّد ! به آزار و اذيّت دشمنان اهميّت نده".
    دشمنان، اهل زشت گويى و فساد بودند و نسبت هاى ناروا به پيامبر مى دادند، تو از پيامبر مى خواهى به سخن آنان اهميّت ندهد، زيرا سخن گفتن با آن كوردلان، چيزى جز هدر دادن وقت نبود، پيامبر با بزرگوارى از كنار آن جاهلان مى گذشت و وقت خود را صرف برنامه هاى اساسى خود مى نمود.
    آرى، هر كس كه آرمان بزرگى دارد، نبايد وقت خود را صرف سخن گفتن با جاهلان نمايد، بايد آنان را به حال خود رها كند و در راه رسيدن به هدف خويش تلاش كند. اين سياست جاهلان است كه با دشنام دادن مى خواهند ذهن مؤمنان را درگير كنند و كارى كنند كه آن ها از هدف خود باز بمانند، مؤمنان بايد هشيار باشند كه در دام جاهلان گرفتار نشوند.
    4 - "اى محمّد ! بر من توكّل كن، بدان كه كافى است من يار و ياور تو باشم".
    اگر تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را يارى كنى، ديگر هيچ كس نمى تواند او را شكست دهد، اگر تو دست از يارى او بردارى، چه كسى او را يارى خواهد كرد؟
    روى سخن تو با همه مؤمنان است، آن ها هم بايد در كارهاى خود به تو توكّل كنند، امّا به راستى توكّل به چه معناست؟
    بعضى ها معناى توكّل را خوب نفهميده اند، آنان تصوّر مى كنند بايد وسايل و اسباب عادى را كنار بگذارند و تنها به تو اميدوار باشند، اين درست نيست. توكّل اين است كه من اقدامات لازم را انجام دهم، وسايل عادى را فراهم كنم و وظيفه خود را درست انجام دهم، پس از آن به لطف و حمايت تو چشم بدوزم.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵۳: از كتاب تفسير باران، جلد نهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن