کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    سَبَأ: آيه ۱۱ - ۱۰

      سَبَأ: آيه ۱۱ - ۱۰


    وَلَقَدْ آَتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ (10 ) أَنِ اعْمَلْ سَابِغَات وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (11 )
    اكنون مى خواهى از دو پيامبر خودت نام ببرى، داوود(عليه السلام) و فرزندش سليمان(عليه السلام). ابتدا از داوود(عليه السلام) ياد مى كنى.
    داوود(عليه السلام) تقريباً دو هزار و پانصد سال پيش از اين زندگى مى كرد، تو داوود(عليه السلام)را به پيامبرى برگزيدى و به او كتاب "زبور" را دادى و حكومت بر سرزمينى وسيع (فلسطين و سوريه، عراق و جنوب ايران) را به او عطا كردى.
    تو از فضل خود، نعمتى به او عطا كردى و به كوه ها و پرندگان گفتى كه با او هم صدا شوند و حمد و ثناى تو گويند.

    همه ذرّات اين هستى، حمد تو مى گويند، امّا كسى صداى آنان را نمى شنود، تو چنين خواستى كه زمزمه درونى آنان آشكار شود و نغمه اى بيرونى شود. اين فضيلتى معنوى براى داوود(عليه السلام) بود، وقتى او به دشت و كوهستان مى رفت، تو را ياد مى كرد و تو را حمد و ستايش مى نمود، هيچ كوه و سنگ و پرنده اى نبود مگر آن كه با او هم صدا مى شد.
    تو به داوود(عليه السلام) فضيلت ديگرى هم دادى، تو آهن را در دست او نرم كردى و به او گفتى: "اى داوود ! از آهن زره بساز و حلقه هاى آن را به اندازه و يك شكل گردان. تو و پيروانت، اعمال نيك انجام دهيد كه من بر همه كارهاى شما بينا و آگاه هستم".

    * * *


    ماجراى نرم شدن آهن به دست داوود(عليه السلام) چيست؟
    روزى تو به داوود(عليه السلام) چنين وحى كردى: "اى داوود ! تو بنده خوب من هستى، ولى براى مخارج خود از بيت المال بهره مى گيرى، كاش خود، كار مى كردى و با مزد زحمت خود، روزگار مى گذراندى".
    وقتى داوود(عليه السلام) اين سخن را شنيد، چهل روز گريست، او پير شده بود و براى او فراگيرى مهارت هاى يك شغل، كار آسانى نبود، اينجا بود كه تو آهن را براى او نرم گرداندى، آهن كه اين قدر محكم است، وقتى به دست او مى رسيد، نرم مى شد و او مى توانست به راحتى به آن حالت بدهد، تو روش ساختن زره را به او آموختى و او شروع به ساختن زره كرد، او هر روز، يك زره مى ساخت.
    استادان زره ساز براى ساختن يك زره وقت زيادى صرف مى كردند، آنان آهن را با زحمت زياد در آتش سرخ مى كردند و با وسايل مخصوصى آن را شكل مى دادند، امّا داوود(عليه السلام) به معجزه تو به دست خود، آهن را به راحتى خم مى كرد و به آن شكل مى داد. او هزار زره ساخت و هر زره را به هزار درهم فروخت و از بيت المال بى نياز شد.

    * * *


    تو به داوود(عليه السلام) فرمان دادى تا در ساخت زره ها دقّت كند و سرمشقى براى همه صنعتگران و كارگران با ايمان باشد. به او گفتى تا زره را گشاد و راحت درست كند تا جنگجو در آن، احساس راحتى كند و جانش نيز حفظ شود.
    همه صنعتگران و كارگران بايد از اين آيه درس فرا گيرند و در كار خود، دقّت كافى داشته باشند و محصولى كامل و مفيد، توليد كنند و از هرگونه بدكارى و كم كارى پرهيز كنند.
    نمى دانم چه شده است كه بعضى وقت ها، محصولى كه يك كافر توليد مى كند، از محصولى كه يك مسلمان توليد مى كند، به مراتب بهتر است ! گاهى فكر مى كنم كه آنان به قرآن بهتر از ما عمل مى كنند.
    از آن زمانى كه ما دين را فقط نماز و روزه دانستيم، به اين مصيبت گرفتار شديم، گاهى دستگاهى را كه يك مسلمان توليد كرده است، مى خرم، امّا چند ماه بيشتر كار نمى كند و من مجبور مى شوم همان دستگاه را با مارك خارجى بخرم، چون مى دانم سال هاى سال برايم كار خواهد كرد.
    آيا مى شود روزى مسلمانان به اين آيه عمل كنند؟ آيا مى شود محصولاتى كه آنان مى سازند، از هر عيب و نقصى به دور باشد؟
    به اميد آن روز.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷۳: از كتاب تفسير باران، جلد نهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن