کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    صافات: آيه ۵ - ۱

      صافات: آيه ۵ - ۱


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالصَّافَّاتِ صَفًّا (1 )فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا (2 ) فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا (3 ) إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ (4 )رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ (5 )
    تو مى خواهى انسان ها را به يكتاپرستى فرا بخوانى و آنان را از بُت پرستى نجات بدهى تو نياز به سوگند ندارى، امّا مى خواهى كافران را از خواب غفلت بيدار كنى، پس با آنان چنين سخن مى گويى:
    سوگند به فرشتگانى كه براى اجراى فرمان من، صف بسته اند;
    سوگند به فرشتگانى كه وسوسه هاى شيطان را از دل هاى مؤمنان دور مى كنند; سوگند به فرشتگانى كه سخن مرا براى پيامبرانم مى خوانند;
    بدانيد كه من يگانه ام و هيچ شريكى ندارم، بُت ها هرگز شريك من نيستند، از پرستش آن ها پرهيز كنيد و فقط مرا بپرستيد، بُت ها هيچ چيز نيافريده اند و هيچ نفع و سودى براى شما ندارند، من آفريدگار آسمان ها و زمين هستم. من آفريدگار همه چيزهايى هستم كه بين آسمان و زمين است. من آفريدگار مشرق ها مى باشم.

    * * *


    در اينجا به سه گروه از فرشتگان قسم ياد كردى.
    فرشتگان همواره از تو اطاعت مى كنند، گروهى از آنان صف مى بندند و منتظرند تا تو به آنان فرمان دهى، گروهى را هم مأمور كردى تا وسوسه ها را از دل هاى مؤمنان دور كنند، تو اين گونه در حقّ بندگان خوبت مهربانى مى كنى و آنان را از دسيسه ها و فريب هاى شيطان نجات مى دهى. گروهى ديگر نيز مأمورند تا پيام تو را به پيامبران برسانند.

    * * *


    اكنون در اين جمله فكر مى كنم: "من آفريدگار مشرق ها مى باشم".
    به راستى منظور از "مشرق ها" چيست؟
    خورشيد هر روز از نقطه اى طلوع مى كند، اگر من به نقطه طلوع خورشيد نگاه كنم، مى بينم (مثلاً در فاصله اول تابستان تا اول زمستان)، نقطه طلوع خورشيد از شمال شرقى به سمت جنوب شرقى حركت كرده است.
    آرى، خورشيد هر روز در نقطه اى طلوع كرده است كه روز قبل در آن طلوع نكرده است، اين معناى "خداى مشرق ها" مى باشد.
    در غروب خورشيد هم اين اتّفاق به همين شكل روى مى دهد، "خداى مغرب ها" هم به اين معنا مى باشد، امّا در اينجا اين نكته بيان نشده است، چون هر كس واژه مشرق ها را بشنود و با طلوع و غروب خورشيد آشنا باشد، اين معنا را مى فهمد.

    * * *


    اين مشرق ها و مغرب ها چگونه به وجود مى آيند؟ چرا خورشيد هميشه در يك نقطه مشخّص طلوع و غروب ندارد؟
    وقتى من تحقيق مى كنم، مى فهمم كه اگر خورشيد هميشه در يك نقطه طلوع و غروب مى كرد، ديگر چهار فصل پديد نمى آمد و هميشه يك فصل بود، از بهار، تابستان، پاييز و زمستان خبرى نبود !
    زمين به دور خورشيد مى چرخد، مدار زمين به صورت بيضى مى باشد، گردش زمين در اين مدار بيضى، سبب به وجود آمدن چهار فصل مى شود، اين كه خورشيد هر روز در چه نقطه اى طلوع مى كند، بستگى به اين دارد كه زمين در چه نقطه اى از مدار خود قرار گرفته است.
    تو خداى مشرق ها و مغرب ها هستى !
    تو فرمان دادى كه زمين به دور خورشيد بچرخد، زمين در هر ثانيه 30 كيلومتر در مدار خود دور خورشيد را طى مى كند، مدار زمين به دور خورشيد 940 ميليون كيلومتر است. زمين اين مسافت را در 365 روز و شش ساعت طى مى كند. يك سال، در واقع از گردش كامل زمين به دور خورشيد پديد مى آيد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۱: از كتاب تفسير باران، جلد دهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن