کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ص : آيه ۳۹ - ۳۳

      ص : آيه ۳۹ - ۳۳


    رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالاَْعْنَاقِ (33 ) وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيَْمانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ (34 )قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لاَِحَد مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (35 ) فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ (36 ) وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاص (37 )وَآَخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الاَْصْفَادِ (38 ) هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَاب (39 )
    در اينجا مى خواهى ماجراى ديگرى از سليمان(عليه السلام) را نقل كنى: سليمان(عليه السلام)آرزو داشت تا فرزندان برومند و شجاعى داشته باشد تا آن ها او را در اداره كشور يارى كنند.
    سليمان(عليه السلام) چندين همسر داشت، او با خود چنين گفت: "من با همسران خود همبستر مى شوم تا داراى فرزندانى شجاع گردم و آنان مرا يارى كنند". سليمان(عليه السلام)فراموش كرد كه "اِنْ شاء الله" بگويد.
    "اِنْ شاء الله" يعنى: "من اين كار را مى كنم، اگر خدا بخواهد".
    تو به بندگان خوبت فرمان دادى تا هر وقت تصميم به انجام كارى مى گيرند، "ان شاءالله" بگويند.
    اين دستور تو براى اين است كه مؤمنان هرگز به قدرت خود مغرور نشوند، تو دوست دارى كه آنان هميشه به تو توكّل كنند.
    آن روز سليمان(عليه السلام) فراموش كرد كه "اِنْ شاء الله" بگويد، مدّتى گذشت. فقط يكى از همسران سليمان(عليه السلام)حامله شد. سليمان(عليه السلام)براى تولّد فرزند خويش روزشمارى مى كرد، او در انتظار آن بود كه فرزند خويش را در آغوش گيرد. ماه ها سپرى شد و او بى صبرانه منتظر بود.
    زمان زايمان همسر او فرا رسيد، سليمان(عليه السلام) براى اداره امور كشور روى تخت خود نشسته بود، امّا دلش پيش فرزندش بود، بعد از لحظاتى چند نفر نزد او آمدند و نوزاد مرده اى را روى تخت او قرار دادند، آرى ! فرزند سليمان(عليه السلام) مرده به دنيا آمده بود.
    سليمان(عليه السلام) به فرزند خود نگاه كرد، او ديد كه فرزندش معيوب است و بعضى از اعضاى بدن او ناقص است ! اين همان فرزندى بود كه سليمان(عليه السلام)ماه ها در انتظار آمدن او بود. اينجا بود كه سليمان(عليه السلام)سكوت كرد و به فكر فرو رفت.
    تو اين گونه سليمان(عليه السلام) را آزمودى، تو بر تخت او جسدى مرده را افكندى و او به درگاه تو توبه كرد.
    آرى، سليمان(عليه السلام) فهميد كه يك لحظه از توكّل به تو غفلت كرده است. آن روز كه او تصميم گرفت بچّه دار شود، توكّل به تو را از ياد برد. او آن روز "ان شاء الله" نگفت، او خيال مى كرد همين كه يك مرد با همسرش همبستر بشود، بعد از نُه ماه فرزندى سالم به دنيا مى آيد.
    نه هرگز چنين نيست. اين تو هستى كه آن نطفه را به نوزادى زيبا تبديل مى كنى، اگر براى يك لحظه نظر لطف تو نباشد، آن نوزاد يا قلب ندارد يا دست و پا ندارد ! سليمان(عليه السلام)آن روز درس بزرگى آموخت، او از لحظه غفلت خود توبه كرد.[73]

    * * *


    اين ماجرا را در اينجا نقل كردى تا من هم درس بگيرم، آرى، من بايد در هر كارى كه مى خواهم انجام دهم به تو توكّل كنم و "انْ شاء الله" بگويم.
    اگر تو نخواهى، من نمى توانم هيچ كارى انجام دهم. وقتى مى خواهم فردا به سفر بروم، بايد بگويم: "به خواست خدا فردا به سفر مى روم".
    براى يك لحظه هم بى نياز از تو نيستم، هرگز موجودى مستقل نيستم، من نيازمند تو هستم، پس نمى توانم صددرصد از انجام كارى در آينده خبر بدهم.
    بايد به تو توكّل كنم و براى آينده برنامه ريزى كنم، از تو يارى طلبم و بدانم كه همه كارهاى جهان در دست توست، اگر بخواهى مى توانى همه برنامه ها را به هم بريزى.
    تو دوست دارى من هميشه به نياز خودم اعتراف كنم، هر كارى كه مى خواهم انجام دهم فرياد بزنم:
    "به خواست خدا"، "به اميد خدا"، "ان شاء الله".
    من اين گونه فرياد نياز برمى آورم، من ديگر هرگز دچار غرور نمى شوم، تو را فراموش نمى كنم، ديگر دنيا مرا فريب نمى دهد، ديگر خودم را همه كاره دنياىِ خود نمى بينم، من اين گونه خود را به درياى لطف تو وصل مى كنم، اگر لطف تو نباشد، قادر به انجام هيچ كارى نيستم، من بنده اى ناچيزم، به تو محتاج و نيازمندم.

    * * *


    سليمان(عليه السلام) براى لحظه اى توكّل به تو را از ياد برده بود، او وقتى به جسد بى جان نوزادش نگاه كرد دست به دعا برداشت و چنين گفت: "بارخدايا ! مرا ببخش و به من حكومتى عنايت كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد كه تو بخشنده و باسخاوت هستى".
    تو هم دعاى او را مستجاب نمودى و باد را مسخّر او كردى، باد به فرمان او به هر جا كه مى خواست به نرمى روان مى شد. او مسافتى را كه بايد در يك ماه بپيمايد، با باد در يك صبح مى پيمود و اين به قدرت و معجزه تو بود.[74]
    تو جنّ ها را رام او قرار دادى، گروهى از جنّ ها براى او ساختمان هاى باشكوه مى ساختند، گروهى هم به دريا مى رفتند و براى او لؤلؤ و مرجان مى آوردند، گروهى از جنّ ها هم كه قبلاً مردم را آزار مى دادند به فرمان سليمان(عليه السلام) با زنجير بسته شده بودند تا ديگر به كسى آزارى نرسانند.
    تو به سليمان(عليه السلام) چنين گفتى: "اى سليمان ! اين نعمت سلطنت و قدرت، عطاى بى اندازه من به توست. به تو عطاى فراوانى داده ام كه حدّ و اندازه ندارد، اكنون به هر كس كه مى خواهى از اين ثروت ها ببخش و از هر كس كه مى خواهى دريغ نما. تو شايسته اين مقام و امين من هستى".
    به درستى كه سليمان(عليه السلام) نزد تو، جايگاه بزرگى دارد و او سرانجامى نيك پيدا نمود و تو در روز قيامت او را در بهترين جايگاه هاى بهشت جاى خواهى داد.

    * * *


    وقتى آيه 35 اين سوره را خواندم به فكر فرو رفتم: سليمان(عليه السلام) بر همه دنيا حكومت نمى كرد، حكومت او شامل سوريه، فلسطين، عراق و جنوب ايران مى شد، مركز حكومت او، شهر "بيت المقدس" در فلسطين بود.
    ما بر اين باور هستيم كه وقتى مهدى(عليه السلام) ظهور كند، بر همه جهان حكومت خواهد كرد، پس حكومت مهدى(عليه السلام) بالاتر و برتر از حكومت سليمان(عليه السلام)خواهد بود. اگر اين مطلب صحيح است پس چرا سليمان(عليه السلام)از خدا خواست كه به او حكومتى بدهد كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد !
    به راستى منظور سليمان(عليه السلام) از اين سخن چه بود؟
    پاسخ اين سؤال را مى توانيم در سخن امام كاظم(عليه السلام) بيابيم. از سخن آن حضرت مى توانيم چنين بفهميم: حكومت ها به دو نوع تقسيم مى شوند:
    الف. حكومت انسانى: گاهى يك انسان مردم را به اطاعت از خود فرا مى خواند و سپاهى را تشكيل مى دهد و شروع به كشورگشايى مى كند، معمولاً اين كشورگشايى ها با ظلم و ستم همراه است.
    ب. حكومتى الهى: گاهى خدا كسى را براى حكومت برمى گزيند و وسايل اين حكومت را براى او فراهم مى كند.
    سليمان(عليه السلام) دعا كرد كه خدا به او حكومتى دهد كه برتر از همه حكومت هاىِ انسانى باشد. هيچ حكومت انسانى نمى تواند باد و جنّ ها را رام خود كند، خدا اين امكانات را به سليمان(عليه السلام)داد و حكومت او را برتر از همه حكومت هاى انسانى قرار داد، سليمان(عليه السلام)هرگز دعا نكرد كه حكومت او از حكومت هاى الهى برتر باشد.[75]
    حكومت سليمان(عليه السلام) از همه حكومت هاى انسانى بالاتر است، امّا حكومت او از حكومت هاى الهى بالاتر نبود. سليمان(عليه السلام) بر قسمتى از زمين حكومت كرد، امّا وقتى مهدى(عليه السلام)ظهور كند، حكومت او بر همه زمين خواهد بود. حكومت مهدى(عليه السلام) حكومتى الهى است. اين وعده خداست كه روزى او ظهور مى كند و بر همه جهان حكمفرما مى شود.[76]

    * * *


    خدا به سليمان(عليه السلام) حكومت بزرگى عطا كرده بود و سليمان(عليه السلام) براى اداره اين حكومت به سه چيز نياز داشت: وسيله نقليّه، مواد اوّليّه، نيروى كار.
    * وسيله نقليّه:
    سليمان(عليه السلام) بر سرزمين وسيعى حكومت كرد، حكومت او سوريه، فلسطين، عراق و جنوب ايران را در برمى گرفت، مركز حكومت او، شهر "بيت المقدس" در فلسطين بود. او براى اداره اين سرزمين، نياز به وسيله اى داشت كه بتواند به سرعت به اين طرف و آن طرف برود.[77]
    سليمان(عليه السلام) بر روى تخت خود مى نشست و باد آن را به حركت در مى آورد، اين كار با قدرت بى انتهاى خدا، امكان داشت، خدا بر هر كارى كه بخواهد تواناست. در آن روزگار، مردم در مدّت يك ماه مى توانستند تقريباً هزار و پانصد كيلومتر راه را بپيمايند.
    سليمان(عليه السلام) مى توانست به وسيله باد در يك روز سه هزار كيلومتر را طى كند و اين معجزه اى بزرگ در آن زمان بود.[78]
    اين باد با اين كه سرعت زيادى داشت، امّا سليمان(عليه السلام) در آن احساس آرامش مى كرد، گويى كه باد به آرامى حركت مى كند.
    * دوم: مواد اوّليّه
    سليمان(عليه السلام) براى تهيّه وسايل مورد نياز مردم به مواد اوّليّه نياز داشت، خدا چشمه اى از مس گداخته براى او فراهم كرد. در آيه 12 سوره سبا به اين مطلب اشاره شده است.
    * سوم: نيروى كار
    خدا گروهى از جنّ ها را در اختيار سليمان(عليه السلام) قرار داد تا براى او كار كنند و هر آنچه او نياز داشت، بسازند. جنّ ها قدرت عجيبى داشتند و سليمان(عليه السلام) با بهره گيرى از اين قدرت توانست به اهداف خود برسد.
    حكومت سليمان(عليه السلام) با اين سه امر اعجازگونه از قدرت و اقتدار زيادى بهره مند بود.[79]



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷۴: از كتاب تفسير باران، جلد دهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن