کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فُصِّلَت: آيه ۲۱ - ۱۹

      فُصِّلَت: آيه ۲۱ - ۱۹


    وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ (19 ) حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (20 ) وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْء وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّة وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (21 )
    از محمّد(صلى الله عليه وآله) خواستى تا عذاب قوم "عاد" و قوم "ثمود" را براى مردم بيان كند، اكنون از او مى خواهى تا از عذاب روز قيامت، چنين سخن بگويد:
    در آن روز، فرشتگان همه كافران را جمع مى كنند و آنان را به سوى جهنّم مى برند و آنان را از متفرّق شدن باز مى دارند. آتش جهنّم زبانه مى كشد و آنان به نزديكى جهنّم مى رسند.
    آنان وقتى مى فهمند كه نزديك جهنّم رسيده اند، فرياد برمى آورند: "چرا مى خواهيد ما را به جهنّم ببريد؟ ما گناهى نكرده ايم؟".
    در اين هنگام تو فرمان مى دهى و گوش و چشم و اندام آنان به سخن در مى آيند و به گناه آنان گواهى مى دهند.
    آنان مى بينند كه هر عضوى از گناهى سخن مى گويد، چشم خبر مى دهد كه در كجا و چه زمانى گناه كرده است...
    اينجاست كه كافران فرياد برمى آورند و به اندام خود مى گويند:
    ــ چرا بر زيان ما گواهى مى دهيد؟ ما كه سال ها شما را از گرما و سرما حفظ كرديم و مواظب شما بوديم، چرا چنين سخن مى گوييد؟
    ــ ما از پيش خود گويا نشده ايم، خدا ما را به سخن آورد، همان خدايى كه هر چيزى را به سخن مى آورد. همان خدايى كه شما را در دنيا نخستين بار آفريد و امروز به پيشگاه او حاضر شده ايد.
    آن وقت است كه گناهكاران مى فهمند هيچ راهى براى نجات از آتش جهنّم نيست، وقتى اندام ها شهادت مى دهند، ديگر نمى توان چيزى را انكار كرد.
    آرى، تو بر هر كارى كه اراده كنى، توانا هستى، وقتى اراده مى كنى تا دست انسان سخن بگويد، دست به سخن مى آيد و همه كارهايى را كه در دنيا انجام داده است مى گويد: در فلان روز به صورت بى گناهى، سيلى زدم، فلان روز دست به سوى زن نامحرمى دراز كردم و...

    * * *


    در آيات 20 و 21 واژه "جُلود" ذكر شده است، اين واژه در كتاب هاى لغت به معناى "پوست ها" مى باشد.
    بعضى اين آيات را چنين معنا كرده اند: "آنان به پوست هاى بدن خود مى گويند: چرا بر اعمال ما گواهى مى دهيد".
    اين ترجمه به نظر من، ترجمه زيبايى نيست !
    وقتى تحقيق مى كنم به اين نتيجه مى رسم كه اين "كنايه" است.
    كنايه ديگر چيست؟ به اين مثال دقّت كنيد:
    در فارسى مى گوييم: "دهان فرهاد، بوىِ شير مى دهد". اين يك كنايه است. اگر من بخواهم اين جمله را به زبان ديگرى ترجمه كنم، بايد دقّت كنم كه آن را اين گونه منتقل كنم: "فرهاد بى تجربه است و مانند كودك است".
    اكنون چنين مى گويم: واژه "جُلود" در زبان عربى به معناى "پوست ها" مى باشد، امّا در اينجا به معناى "اعضاى بدن" مى باشد. در روز قيامت وقتى گناهكاران مى بينند، اندام بدن آنان بر گناه آنان شهادت مى دهند، به آن ها مى گويند: "چرا بر اعمال ما گواهى مى دهيد؟".[6]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن