کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَحقاف: آيه ۹

      اَحقاف: آيه ۹


    قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ (9 )
    وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله) به مردم مكّه خبر مى داد كه خدا او را به پيامبرى فرستاده است، آنان تعجّب مى كردند، آنان انتظار داشتند كه خدا فرشته اى را به پيامبرى بفرستد و باور نمى كردند كه يك انسان به اين مقام رسيده است، آنان از محمّد(صلى الله عليه وآله)خواسته هاى عجيبى داشتند و به او مى گفتند: "اگر تو پيامبر هستى بايد از علم غيب خبر داشته باشى ! بايد از همه اسرار پنهان جهان آگاه باشى، تو بايد از همه حوادثى كه در آينده روى مى دهد، خبر بدهى !".
    اكنون تو اين آيه را بر محمّد(صلى الله عليه وآله)نازل مى كنى تا به آنان چنين بگويد: "شما از اين كه خدا مرا به پيامبرى فرستاده است، تعجّب كرديد، بدانيد كه من اوّلين پيامبر خدا نيستم، قبل از من خدا پيامبران زيادى را فرستاده بود، همه آنان انسان بوده اند، اى مردم ! من علم غيب ندارم، نمى دانم چه اتّفاقى براى من و شما پيش مى آيد. من از وحى پيروى مى كنم، اگر خدا به من از آينده خبر دهد، مى توانم آن را به شما بگويم، من فقط پيامبر هستم و شما را از عذاب روز قيامت مى ترسانم".

    * * *


    منظور از علم غيب، آگاهى از اسرار پنهان جهان مى باشد. خدا در اين آيه، به پيامبر دستور مى دهد تا اعلام كند كه او به خودى خود، علم غيب نمى داند، امّا وقتى آيات 26 و 27 سوره جنّ را مى خوانم، مى بينم كه خدا در آنجا اشاره مى كند كه به هر كدام از فرستادگانش كه بخواهد علم غيب مى دهد.
    من بايد در اين دو سخن فكر كنم، يك جا قرآن مى گويد كه پيامبر، علم غيب ندارد، جاى ديگر مى گويد كه پيامبران، علم غيب دارند.
    منظور تو از اين دو سخن چيست؟
    خدا به پيامبر چيزهايى را آموخت كه از علم غيب بود. اين علم را خدا به پيامبر داده بود. اگر خدا چيزى از غيب به او وحى نمى كرد، او غيب نمى دانست.
    پس سخن صحيح اين است: پيامبر، از پيش خودش، علم غيب ندارد، اگر خدا به پيامبر اين دانش را ندهد، پيامبر از اسرار جهان چيزى نمى داند، امّا وقتى خدا به پيامبر اين دانش را مى دهد، پيامبر از برخى اسرار نهان جهان آگاهى پيدا مى كند.
    هدف قرآن اين است كه مبادا مسلمانان درباره مقام پيامبر، غلوّ و زياده روى كنند، آنان بايد بدانند كه پيامبر، بنده اى از بندگان خداست، خدا او را آفريده است و به او مقامى بس بزرگ داده است و او را بر اسرار جهان آگاه ساخته است. پيامبر هرچه دارد از خدا دارد، اگر خدا براى لحظه اى لطف و عنايت خود را از پيامبر بگيرد، پيامبر هيچ علم و دانشى نخواهد داشت.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱۵: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن