کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    شورى: آيه ۱۵ - ۱۴

      شورى: آيه ۱۵ - ۱۴


    وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَل مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكّ مِنْهُ مُرِيب (14 )فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آَمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَاب وَأُمِرْتُ لاَِعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ (15 )
    چندين سال است محمّد(صلى الله عليه وآله) در مكّه است، او مردم را به يكتاپرستى دعوت مى كند، گروه كوچكى از يهوديان و مسيحيان وقتى اين خبر را شنيدند، به مكّه آمدند و به سخنان او گوش كردند، آنان نشانه هاى محمّد(صلى الله عليه وآله) را در كتاب هاى خود خوانده بودند، چند نفر از آنان ايمان آوردند و نزد هم كيشان خود بازگشتند و ماجرا را براى آنان تعريف كردند، بيشتر آنان از قبول حقّ خوددارى كردند و محمّد(صلى الله عليه وآله) را دروغگو خواندند.
    بُت پرستان مكّه از اين ماجرا باخبر شدند، آنان به مسلمانان چنين گفتند: "شما خود را يكتاپرست مى دانيد و بُت ها را قبول نداريد، پس چرا يهوديان و مسيحيان محمّد را دروغگو مى دانند، چرا آنان به او ايمان نياوردند؟ چرا آنان با شما اختلاف دارند؟".
    اكنون مى خواهى جواب اين سؤال را بدهى: ريشه اين همه اختلافات مذهبى چيست؟
    آيا سرچشمه اين اختلافات، جهل و نادانى است؟ آيا يهوديان و مسيحيان، حق را نمى دانند؟ آيا آخرين پيامبر تو را نمى شناسند؟
    هرگز. بلكه اين اختلافات به خاطر محبّت به دنيا و حسادت و رياست است !
    تو حجّت را بر آنان تمام كردى و حقّ را آشكار كردى، در تورات و انجيل، نشانه هاى محمّد(صلى الله عليه وآله) را براى آنان بيان كردى، امّا دنياپرستى و حسادت كار خودش را كرد، آنان راه انكار را برگزيدند تا پايه هاى رياست خود را محكم كنند و به ثروت دنيا برسند !
    اگر آنان به سخن تو عمل مى كردند، هيچ اختلافى در كار نبود و همه پيرو يك دين آسمانى بودند. تو همواره بر اساس قانون "مهلت" رفتار نموده اى و به كسانى كه حقّ را انكار كردند تا زمانى خاص، فرصت مى دهى و آنان را به حال خود رها مى كنى. اگر تو در عذاب آنان عجله مى كردى، همه آنان نابود مى شدند.

    * * *


    آيا آنان به كتاب آسمانى خود ايمان داشتند؟
    هرگز.
    آنان به كتاب آسمانى خود شك داشتند، اگر آنان واقعاً به آن ايمان داشتند، هرگز به خاطر رياست و ثروت دنيا، چنين راهى را نمى رفتند.
    اكنون از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تا مردم را به سوى يكتاپرستى فرا خواند و در راه خود ثابت قدم باشد، از سخنان جاهلان پيروى نكند و چنين بگويد: "من به تمام كتاب هايى كه از سوى خدا نازل شده است، ايمان دارم و مأمورم بين شما دادگرى كنم و حقّ را آشكار نمايم. خداىِ ما و شما يكى است، هر كدام از ما در مقابل اعمال خود مسئول هستيم، بين ما و شما هيچ دشمنى شخصى نيست، خدا همه ما را در روز قيامت زنده مى كند و ما براى حسابرسى به پيشگاه او حاضر مى شويم".

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۹: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن