وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْر لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آَمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (61 )
گروهى از منافقان دور هم جمع مى شدند و سخنان ناشايسته درباره پيامبر مى گفتند، يكى از آنان رو به بقيّه كرد و گفت:
ــ ممكن است اين سخنان به گوش پيامبر برسد و اين براى موقعيّت ما خوب نيست.
ــ نگران نباشيد، هر چه مى خواهيد بگوييد، اگر سخنان ما به پيامبر رسيد، ما نزد او مى رويم و آن را انكار مى كنيم و او سخن ما را مى پذيرد، او آدم زودباورى است، هر كس هر چه بگويد، مى پذيرد.
اكنون تو اين آيه را نازل مى كنى: "بعضى از منافقان تو را آزار مى دهند و مى گويند: "پيامبر خوش باور است"، اى پيامبر ! به آنان بگو كه خوش باور بودن من به نفع شماست، من به خدا و آنچه بر من نازل كرده ايمان دارم و گفتار مؤمنان را مى پذيرم، از طرف ديگر، خوش باورى من براى شما كه به ظاهر ايمان آورده ايد، رحمت است، من سخن شما را قبول مى كنم تا اسرار و رازهاى شما آشكار نشود. بدانيد كسانى كه به گفتار و كردارشان پيامبر خدا را آزار مى دهند، به عذاب سختى گرفتار خواهند شد".
* * *
وظيفه پيامبر اين بود كه در نهايت لطف و محبّت، سخنان مردم را بشنود و عذرهاى آنان را بپذيرد و درباره عيب هاى آنان، پرده درى نكند و آبرو و شخصيّت آنان را حفظ كند.
همه اين ها نقطه قوّت پيامبر بود، او بسيارى از چيزها را متوجّه مى شد، امّا به روى خود نمى آورد تا دروغگويان رسوا نشوند و راه توبه براى آنان بسته نشود و مردم از اطراف او پراكنده نشوند.
* * *