کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    قلم: آيه ۱۶ - ۱۰

      قلم: آيه ۱۶ - ۱۰


    وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّاف مَهِين (10 ) هَمَّاز مَشَّاء بِنَمِيم (11 ) مَنَّاع لِلْخَيْرِ مُعْتَد أَثِيم (12 ) عُتُلّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيم (13 )أَنْ كَانَ ذَا مَال وَبَنِينَ (14 ) إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آَيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الاَْوَّلِينَ (15 ) سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ (16 )
    يكى از بزرگان مكّه "وليد" بود (وليدبن مُغيره). او ثروت زيادى داشت و ثروت خود را در راه مبارزه با اسلام هزينه مى كرد، او تلاش مى كرد تا با دادن پول به مسلمانان، آنان را از دين تو جدا كند. اكنون تو درباره او و كسانى كه مانند او هستند، سخن مى گويى و از محمّد(صلى الله عليه وآله) و مسلمانان مى خواهى تا از او پيروى نكنند:
    اى محمّد ! از دروغگوى پست فطرت پيروى نكن ! همان كسى كه عيب جو و سخن چين است و از كار خير جلوگيرى مى كند و به حقوق ديگران تجاوز مى كند و گناهكار است، او گستاخ، ستمگر، بدنام و زنازاده است.
    اى محمّد ! او ثروت هنگفت و فرزندان زيادى دارد و مغرور شده است و شكر اين نعمت هايى را كه من به او داده ام، به جا نمى آورد، وقتى تو براى او قرآن مى خوانى مى گويد: "اين ها، افسانه هاى پيشينيان است".
    اى محمّد ! من در اين دنيا به او مهلت مى دهم و در عذاب او شتاب نمى كنم، امّا به زودى بر بينى او، داغ شمشير مى نهم !

    * * *


    منظور از اين سخن چيست: "به زودى بر بينى او، داغ شمشير مى نهم".
    چند سال از اين ماجرا گذشت، پيامبر به مدينه هجرت كرد، جنگ بدر پيش آمد، كافران با سپاه بزرگى به جنگ مسلمانان آمدند، تعداد كافران هزار نفر بود و تعداد مسلمانان فقط سيصد و سيزده نفر !
    خدا در آن روز مسلمانان را يارى كرد و مسلمانان بر كافران پيروز شدند، هفتاد نفر از كافران كشته شدند، در اين جنگ وليد يكى فرماندهان سپاه كفر بود، در جنگ، شمشيرى به بينى او اصابت كرد و بينى او شكافته شد.[40]
    آرى، اين وعده خدا بود كه به زودى، بر بينى او نشانه اى از شمشير حقّ مى ماند. اين همان "داغِ شمشير" بود.
    البتّه در روز قيامت، وليدبن مُغيره به عذاب سختى مبتلا مى شود، عذاب خواركننده در انتظار اوست !
    فرشتگان زنجير آهنين بر گردن او مى اندازند و او را با صورت بر روى زمين مى كشانند و به سوى جهنّم مى برند !
    فرشتگان بينى او را به خاك مى مالند، غرور او مى شكند.
    اين سرگذشت همه كسانى است كه با ثروت خويش به جنگ دين خدا مى آيند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۸: از كتاب تفسير باران، جلد سيزدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن