نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا (47 )انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الاَْمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا (48 )
ابوجهل و دوستانش براى شنيدن قرآن مى آمدند امّا با يكديگر مخفيانه سخن مى گفتند. آنان شيفته زيبايى كلمات قرآن شده بودند امّا نمى خواستند به آموزه هاى قرآن عمل كنند.
وقتى پيامبر قرآن مى خواند، عدّه اى از مسلمانان اشك مى ريختند، وقتى ياد تو و نعمت هاى تو به ميان مى آمد، تو را شكر مى كردند، وقتى سخن از حمد و ستايش تو مى شد، تو را حمد و ستايش مى كردند، اگر سخن از بيزارى از بُت ها به ميان مى آمد، از بُت ها بيزارى مى جستند.
ابوجهل و دوستانش وقتى اين رفتار مسلمانان را مى ديدند، تعجّب مى كردند، وقتى با يكديگر خلوت مى كردند به يكديگر مى گفتند: "آنان پيرو جادوگر شده اند، محمّد(صلى الله عليه وآله)چگونه آنان را جادو كرده است".
[51] آنان به تو نسبت هاى ناروا مى دهند، گاهى تو را جادوگر مى خوانند، گاهى ديوانه خطابت مى كنند، گاه مى گويند شاعرى هستى كه با شعر مردم را به سوى خود جذب كرده اى، آنان گمراه شده اند و در نتيجه راه به جايى نمى برند و روى سعادت را نمى بينند.
* * *