وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (105 ) وَقُرْآَنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْث وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا (106 )
تو قرآن را معجزه محمّد(صلى الله عليه وآله) قرار دادى، امّا كافران مكّه از او تقاضاى معجزات ديگر كردند، آن ها به محمّد(صلى الله عليه وآله) گفتند خدا و فرشتگان را از آسمان براى ما نازل كن، تو بايد خانه اى از طلا داشته باشى و... همه سخنان آنان باطل بود.
تو اراده كردى كه قرآن را بر اساس حقّ نازل كنى و اين اتّفاق هم روى داد و همه قرآن بر اساس حقّ نازل شد.
تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را به سوى مردم فرستادى تا آنان را به بهشت بشارت بدهد و از عذاب روز قيامت بترساند، وظيفه اوست كه پيام تو را به مردم برساند، او فقط مأمور به وظيفه است، نه ضامن نتيجه !
از او مى خواهى تا قرآن را براى مردم بخواند و آنان را به سوى حقّ راهنمايى كند، اگر در اين ميان، عدّه اى از قبول حقّ سر باز زدند و راه گمراهى را برگزيدند، هرگز محمّد(صلى الله عليه وآله)مسئول آنان نيست، آنان به اختيار خود راه شيطان را انتخاب كرده اند و سزاى آن را هم خواهند ديد.
تو قرآنِ با اين عظمت را آيه به آيه بر پيامبر نازل كردى تا پيامبر آن را با درنگ و آرامش لازم براى مردم بخواند تا اين قرآن جذب دل هاى مردم شود، تو قرآن را به تدريج و در مراحل مختلف در طى بيست و سه سال نازل نمودى.
* * *
نزول قرآن بر قلب پيامبر به دو صورت بوده است:
* اوّل: نزول يكپارچه. قرآن به طور كامل به قلب پيامبر (از اوّل سوره حمد تا آخر سوره ناس) نازل شد.
* دوم: نزول مرحله به مرحله. قرآن در مدّت بيست و سه سال به مناسبت هاى مختلف بر پيامبر نازل مى شد، اين مناسبت ها باعث مى شد تا آيات قرآن در ذهن و جان مسلمانان بهتر رسوخ كند و قرآن در واقعيّت زندگى فردى و اجتماعى آنان وارد شود.
* * *
در زبان عربى واژه "نَزَلَ" به معناى نزول و فرود آمدن چيزى مى باشد، اين واژه در اينجا به دو صورت مختلف ذكر شده است.
الف. در آيه 105 به صورت "أنْزَلناهُ". معناى آن چنين مى شود: "يكباره نازل كردن".
ب. در آيه 106 به صورت "نَزَّلناهُ". معناى آن چنين مى شود: "مرحله به مرحله نازل كردن".
در واقع در اين دو آيه به هر دو صورت نازل شدن قرآن اشاره شده است.
* * *