وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64 )
سخن از پيامبران بزرگ شد، تو پيامبران را براى هدايت مردم فرستادى و فرشتگان را به سوى آنان نازل كردى. محمّد(صلى الله عليه وآله)آخرين پيامبر توست، تو جبرئيل را فرستادى تا قرآن را بر قلب او نازل كند. گاهى جبرئيل هر روز نزد محمّد(صلى الله عليه وآله) مى آمد و براى او آيات جديد قرآن را مى خواند، گاهى هم چندين روز از جبرئيل هيچ خبرى نبود.
روزى، محمّد(صلى الله عليه وآله) منتظر آمدن جبرئيل بود، امّا از او خبرى نشد، چند روز گذشت، وقتى جبرئيل آمد، محمّد(صلى الله عليه وآله) فرمود: "چرا كمتر نزد من مى آيى؟".
جبرئيل در پاسخ به او چنين گفت: "ما فقط به فرمان خداوند از آسمان نازل مى شويم، گذشته و حال و آينده ما به دست قدرت اوست، اى محمّد ! خدا هرگز فراموشكار نيست، او خداى آسمان ها و زمين و هرچه بين آن هاست مى باشد، پس او را پرستش كن و در راه بندگى او شكيبا باش، آيا همتايى براى خدا مى شناسى؟ او خداى بى همتاست".
* * *
محمّد(صلى الله عليه وآله) با شنيدن اين سخنان به فكر فرو رفت، او فهميد كه نزول وحى به دست جبرئيل نيست، اين تو هستى كه مصلحت مى دانى كه چه زمانى وحى نازل شود.
گروهى از بُت پرستان مكّه مى گفتند: "محمّد قرآن را از پيش خود مى گويد"، تو گاهى چند روزى جبرئيل را نزد محمّد(صلى الله عليه وآله)نمى فرستى، آنان نزد محمّد(صلى الله عليه وآله)مى آيند و مى بينند او آيه جديدى نمى خواند.
اگر آنان اهل فكر باشند، حقيقت را مى فهمند، به راستى اگر قرآن سخن محمّد(صلى الله عليه وآله) است، پس چرا بعضى وقت ها اصلاً هيچ آيه جديدى نمى خواند؟ چرا او منتظر وحى مى ماند؟ اين نشانه آن است كه قرآن، ساخته ذهن محمّد(صلى الله عليه وآله) نيست.
[106]