وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاء أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الاَْرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيًما تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْء مُقْتَدِرًا (45 )
اكنون مثالى براى "زندگى دنيا" مى زنى، تو از آسمان باران را فرو مى فرستى و گياهان زيبا رشد مى كنند و منظره اى زيبا به وجود مى آورند، هر كس به اين منظره نگاه كند، به آن دل مى بندد. مدّتى بعد، گياهان از بى آبى مى خشكند و باد آن ها را پراكنده مى كند.
اين حقيقت زندگى دنيا است. مردم به زينت هاى دنيا دل مى بندند، امّا وقتى مرگ به سراغ آنان مى آيد، بايد از دنيا جدا شوند و دست خالى به سوى قبر بروند، روز قيامت هم نگاه مى كنند، همه ثروت خود را تباه شده مى بينند.
* * *